دستهبندی نوشتارها
آخرین مطالب ایرانموزیکولوژی
دستهبندی فروشگاه
محبوبترین کتابها
آخرین کتابها
نویسندگان
اخبار ایرانموزیکولوزی
آموزش موسیقی، به زودی با ایرانموزیکولوژي
بنا بر تصمیم تیم مدیریت وبسایت از این پس نویسندگان ایرانموزیکولوژی میتوانند در حوزهی مورد علاقهی خود به تدریس آنلاین و یا حضوری بپردازند.
سردبیرهای ایرانموزیکولوژي
عماد وشاحی و یوسف نقش نیل چی به ترتیب سردبیر ایرانموزیکولوژی و دبیر شبکههای اجتمای ایرانموزیکولوژی انتخاب شدند.
کتابشناسیِ مقالهی شهاب جعفری بهروزرسانی شد
پس از نظرِ نکته بینانهی یکی از کاربران، کتابشناسیِ مقالهی «موسیقی باستان، اسطوره مدرن: پژوهشی درباره ایدئولوژیها در موسیقی ایران» بهروزرسانی شد.
۲۰ تیر ۱۴۰۲
۱ تیر ۱۴۰۲
۲۵ خرداد ۱۴۰۲
نظرات اساتید موسیقی برای وبسایت ایرانموزیکولوژی
در نبود سيستم اموزشي آكادميك يكپارچه دولتي، افراد (مؤلفان تاثيرگذار) و انجمنهاي مستقل، سعي در پر كردن اين خلا ميكنند. اين تلاش متاسفانه جبران كننده نيست، اما نور اميديست براي آينده. ايرانموزيكولوژي، سعي برين كار دارد. با توجه به مسيله زمان، ايرانموزيكولوژي كه در بدو شروع كار است تا به الان توانسته بشكلي توانمند مورد توجه مخاطبان قرار بگيرد. لحاط كردن دو عنصر _ديدعلمي_ و گسترش، آينده پركار و مثمري برايش قابل پيش بيني است.
مهمترین موضوعی که میخواهم به آن اشاره کنم این است که سایت ایرانموزیکولوژی جزٔ معدود وبسایتهایست که مفهوم تحقیق و خلق رو در کنار هم قرار میدهد (reaserch-creation) و به موزیسینهای ایرانی معنی واقعی تحقیق و توجه به جزئیات را نشان میدهد. این مسئله برای نوازندگان هم بسیار مهم است که چگونه در کنار کار خلاقه خود تحقیق را هم داشته باشند. این کنار هم قرار گرفتن سلایق مختلف و اهمیت به جزئیات در این وبسایت بنظرم بسیار پسندیده است.
قبل
بعدی
آخرین دیدگاه ها
آرش آقائی
درود بر شما
-حمایت تام را نمیدانم ولی دستکم باید گفت قبل از انقلاب حفظ و اشاعه یک نهاد تحتالحمایهی دولت بوده که استاد و شاگردش مستمری میگرفتند. بعد از انقلاب هم از کسی حمایت مالی نشد اما جمعی که از قضا عمدتا حفظ و اشاعهای اند تنها گروهی بودند که تا سالها اجازهی انتشار موسیقی داشتند و تنها گونهی مشروع موسیقی محسوب میشدند.
-عرضم این نیست که جامعه بهترین انتخاب را دارد یا فاخرترین سلیقه را. عرضم این است که حتی اگر چنین نکند هم نسبت هنرمند با جامعه نسبت چوپان و رمه نیست.
با موارد بعدی که فرمودید هم در توافقم.
سپاس از شما.
آرش آقائی
درود بر شما.
گمان میکنم مشخصا علیزاده را از این بابت نام بردید که از او بعیدتر از هرکسیست که چنین حرفی بزند.
اما چه کسی گفته؟ خیلی از حفظ و اشاعهایها از جمله مجید کیانی و داریوش طلایی.
کجا؟ خیلی جاها اما به عنوان نمونه شما را
ارجاع میدهم به برنامهی «نغمهها» و برنامهی «راز» از شبکهی چهار صدا و سیما که هر دو با مجید کیانی مصاحبههایی دارند که در آنها هم از این دست حرفها پیدا میکنید و هم بحثهای جالبی در باب این که کدام موسیقی حرام است و کدام مشروع که احتمالا بهتر از متن من نشاندهندهی رابطهی جالب این تفکر با بنیادهای وضع موجود است.
در مورد ماجرای مضراب شاخ هم نقل به مضمونی که آوردم از داریوش پیرنیاکان بود.
این تکنیک «بله X باید نقد شود. ولی به روش درست» هم در تاریخ ایران معاصر و از زمان آشنایی ملت با نقد مدرن به کرات تکرار شده و همه میدانیم که معنایش «بیجا کردی که به X گفتی بالای چشمت ابرو» است و نه چیز دیگری.
عارف شاهدنواز
متن آشفته، ویرایش نشده و عمیقا خشمگین و احساسی و طبعا نه چندان جدی.
اولا، اگر از «نقد» حرف میزنید، جرات اسم بردن داشته باشید، «کی» چنین حرفی زده؟ «کجا» زده؟ شما شنیدید فقط چنین حرفی هست و ما باید اطمینان کنیم؟
دوما، اهمیت این «کی گفته » در اینجاست که خود حفظ اشاعه طیف نسبتا وسیعی داره. علیزاده به عنوان یکی از نمایندگان این جریان کی و کجا مثلا از زایل شدن سلیقه جوانان گفته؟
عصبیتها را کنار بذاریم، یهبار دیگه با آرامش، استدلال و استناد درست بنویسیم که بله، حفظ و اشاعه یقینا باید نقد شه، اما با طرز درست. ساحت نقد محل انتقامگیری و تسویهحسابهای شخصی نیست
امیر
ضمن سپاس از این نوشته، بهتر که حرفهای دیگری هم گفته میشد.
– اصلا پیش و پس از انقلاب، گونه و سبکی از موسیقیمان نبوده که حمایت تام از دولت داشته باشد؛ چه گلهایی، چه کوچهبازاری، چه سنتی؛ پس قطعا آنها بهراحتی در جریان نبودهاند.
– اینکه جامعه خود میپسندد، همواره درست است؟ گرایش مردم به چیزی دلیل بر روزآمدی نیست؛ هنر که فناوری نیست! در جهان هنوز بهدنبال ظرایفی در دانش، هنر و ورزش پیشین میگردند که شاید بعدها هم بهدست نیاید!
‐ سنتی پیش از انقلاب هم مانند زمان قاجار نبود و الآن هم نیست و نباید باشد.
– گویا شنوندگان موسیقیهای کلاسیک‐ایرانی و هرجایی‐ بهتر سایر موسیقیها را میفهمند و از آنها هم لذت میبرند. از دید من، گزینه نخست باید کلاسیک باشد.
– ضعفهای هر ایدهای، بیشتر بعدها روشن میشود. شاید آغازندگان آن جریان، آن زمان دید وسیعی نداشتند.
– رسانههای دهه چهل، در موسیقی ملی غیر ارکسترال، حق را به بزرگانش میداد و عرصهای برای خودنمایی جوانان دلباخته سنتی نبود؛ پس رفتند و خود رسانه شدند.
‐ اما در کل، مقالهتان نقدی وارد است.