جهان از طریق ارتباط درک میشود و هنرِ موسیقی مهمترین وسیله ارتباط و پاسخ به دنیای خارج و درون انسان محسوب میگردد. 7000 سال قبل از میلاد بود که ارامنه در ارتفاعات شرقی آناتولی، سرزمینی تحت سلطه کوههای آرارات، ساکن شدند. آنها با تکلم به زبان هند-اروپاییِ خود و پیروی از سنتهای مذهبی، فرهنگ منحصربهفردی را شکل دادند که طی قرنها درگیری و غصب رشد کرد. ارمنستان که بین امپراتوریهای یونانی-رومی و ایران در دوره کلاسیک و امپراتوریهای عثمانی و روسیه در دوره مدرن قرار گرفته بود، برای سالها یک مسیر تجاری ارزشمند در جاده ابریشم بود. ارمنستان به طور مداوم توسط مهاجمان تسخیر و تقسیم میشد. اشغالگران و بازرگانان همواره آداب و رسوم جدیدی را به مردم ارمنستان معرفی میکردند و ارمنیان در جذب و تغییر سنتهای همسایه، از زرتشتیان ایرانی با پرستش آتش گرفته تا بوروکراسی رومی و آلات موسیقی آسیای مرکزی و خاورمیانه مهارت داشتند.
خودمختاری فرهنگی ارمنیان در منطقه توسط الهیات و سواد نوشتاری تقویت شد، آنها مسیحیت را در سال 301 پس از میلاد و الفبای خود را در سال 406 پذیرفتند، که منجر به فرهنگ رهبانی خارقالعادهای شد که دستنوشتههای بیشماری را تولید کرد، بسیاری از آنها با شکوه و جلال خاصی تذهیب شدند، و میراث کلاسیک را حفظ کردند (برخی نسخه های اصلی افلاطون فقط در نسخه های ارمنی موجود است). موسیقی مودال مخصوص عبادت به صورت استادانه، مکتوب و تئوریزه شد و همانطور که توسعه یافت نتنویسی شد و تبدیل به بخشی از سنت روحانی روشنفکری شد که برای قرنها منسجم باقی ماند. موسیقی محلی ارمنی بهطور سنتی همه چیز را از جشنهای خانوادگی گرفته تا کاشت مزارع و تشییع جنازه همراهی میکند، و همچنان مجموعهای غنی از عناصر تاریخی است. آیین تفکرات باستانی را هنوز هم میتوان در قطعاتی که در آن آینده را دختری پیشگویی میکند، ردیابی کرد. موسیقیِ مخصوص رقص دایرهای محبوبِ زرتشتی که مختص خاور نزدیک است نیز نمود دیگری از قدمت موسیقی در این خطه دارد. رپرتوار عامیانه در بسیاری از موارد شدیدا از هم متمایز است. آهنگهای خاص، هر کدام با ویژگیهای مدالِ متمایز، با صدها لحظه در مراسم عروسی، از برکت درخت عروسی گرفته تا ورود عروس و رقصهای مردانه گره خورده است.
هر ملتی در تاریخِ وجود خود میراث هنری پاک نشدنی در قالب بناهای تاریخی، نقاشی، آثار ادبی، معماری و البته موسیقی، به جای گذاشته است. موسیقی در تاریخ ارمنستان نقش بسیار زیادی در شکل گیری آگاهی ملی، هویت شخصی، فرهنگ و ارزش های معنوی داشته است. در ادامهی مسیر به دنیای شگفتانگیز موسیقی ارمنی سفر میکنیم تا برجستهترین جنبههای آن را از منشأ تا به امروز مطالعه کنیم.
شاید ارمنستان تنها حدود سه میلیون نفر را در خود جای دهد، اما فرهنگ و تاریخ آن فوقالعاده غنی است. این مورد در مورد سنت موسیقی محلی آن نیز صدق میکند. نه تنها میتوان آن را تا دوران باستان ردیابی کرد، بلکه از آنجایی که موسیقی ارمنی در مرز اروپا و آسیا قرار دارد، از ویژگیهای هر دو قاره نیز بهره میبرد. نواهای برجای مانده از مردمانی که به کشاورزی و دامداری اشتغال داشتهاند، تجلی زیبایی و سادگی زندگی چوپانهایی است که بیشتر زندگی آنان در دشت و کوهستانها میگذشت. نوای دودوک آنها که با نفس سادهی آنان درمیآمیخت بسیار پراحساس بود. همچنین آواهایی که به هنگام کار، جشن و سرور، لالاییهای ساده که مادران به زبان خویش و از سر دلتنگی برای کودکان خود میخواندند، نواها و آوازهای ویژه عروسیها و همچنین موسیقی حماسی پیش از مسیحیت جایگاه ویژهای در موسیقی ارمنیان دارد.
ارمنستان کشوری تاثیر گرفته از خاورمیانه و غرب است. بنابراین، خود موسیقی تا حد زیادی بازتاب این تأثیرات است. شما میتوانید تأثیرات ترکی و عربیِ زیادی بر موسیقی محلی ارمنی بیابید. اما خود موسیقی نیز دارای برخی از عناصر منحصر به فرد است که آن را با یک ساختار مونوفونیک، تک صدایی و سیستم تونال منحصربهفرد توصیف میکند. موسیقی ارمنی اساساً مونوفونیک است (یعنی یک خط ملودیک واحد، بدون همراهی) و با مرکز ملودیک قوی (که موسیقی حول آن میچرخد). با این حال، ریتم، ملودی و پویایی آن تأثیر موسیقی غربی را نیز آشکار میکند.
موسیقی محلی ارمنی یکی از غنیترین سنتهای موسیقی جهان است که با مجموعهای از ملودیها و ژانرهای خارقالعاده همراه میشود، برای مثال لالاییهای نفیس و بی نظیر که به خاطر غزلهای غمانگیزشان شهرت دارند. از دهه 1880، قومشناسان و اتنوموزیکولوژیستها به روستاها و شهرهای دورافتاده در آناتولی و قفقاز سفر کرده و آهنگها و رقصهای ارمنی را جمع آوری کردند. در حال حاضر بیش از 30000 فهرست در بایگانیهای مختلف وجود دارد که هر کدام دارای ریتمها و حالتهایی هستند که مشخصهی تأثیرات خاور نزدیک را در متن خود دارند، آیینها و گویشهایی خاص که گاها به قدری تنوع دارند که فراتر از گردنهی کوه بعدی دیده یا شنیده نمیشوند. موسیقی ارمنی ترکیبی زیبا از شرق و غرب است که اشتیاق عجیب شرق را با هیجان دلپذیر دریای مدیترانه تداعی میکند. موسیقی ارمنی واقعاً چیزی برای گفتن به همهی جهان دارد. ارمنستان کشوری بینظیر است مهم نیست که چه چیزی دست اساتید ارمنی را لمس میکند، خواه نقاشی، ادبیات یا موسیقی، هر چیزی «طعم ارمنی» خاص و منحصر به فرد خود را میگیرد. (مک کالوم، 2004)
تنوع در موسیقی محلی ارمنی
اگرچه ویژگیهای فوق در موسیقی محلی ارمنی رایج است، مهم است که بدانیم زبان ارمنی شامل حدود 60 گویش متمایز است که هر کدام سبک موسیقی محلی خاص خود را دارند. همچنین تعدادی ژانر مختلف وجود دارد (در زیر با جزئیات بیشتر توضیح داده شده است)، که برخی از آنها فقط در موقعیتهای خاص و مناسب اجرا میشوند، در حالی که برخی قطعات با هیچ محیط اجتماعی خاصی مرتبط نیستند.
موسیقی معنوی ارمنستان
فرهنگ موسیقی ارمنی همانطور که مورخان ارمنی گواهی میدهند از هزاره دوم پیش از میلاد سرچشمه میگیرد،. از سال 301 پس از میلاد، با پذیرش مسیحیت به عنوان یک دین رسمی، کلیسا به تدریج شروع به توسعه موسیقی معنوی کرد. در توسعه موسیقی مقدس، ایجاد الفبای ارمنی در سال 406 نقش پر رنگی ایفا کرد. در صومعهها که هم مراکز معنوی و هم آموزشی بودند، موسیقی تدریس میشد و به لطف حروف خلق شده توسط ماشتوتس، این متون باقی مانده است. آواز قرون وسطایی ارمنی بر اساس موسیقی محلی و سنتهای موسیقی کلیساهای منطقه از جمله بیزانس، سریانی و غیره است. قدیمیترین قطعههای مکتوب باقیمانده از عبادت ارمنی مربوط به قرن نهم است و نتهای موسیقی به خط هِمتای ارمنی نوشته شدهاند. بعدها، در دوران معاصر، آهنگسازان مشهوری مانند یکمالیان و کومیتاس، مناجات سنتی را دوباره تنظیم کردند و چند صدایی را دوباره معرفی کردند. موسیقی مذهبی ارمنی، هم آرام و هم الهام بخش است و شامل ژانرهایی است که به همان اندازه که قدیمی هستند متنوع نیز هستند، لازم به ذکر است آکوردهای کلیسای ارمنی به طور یکسان بر پایه تتراکوردها هستند.
موسیقی فولکلور ارمنستان
ارمنستان در سال 1920 تحت حاکمیت شوروی قرار گرفت و زندگی مردم ارمنستان را به شدت تغییر داد. این مساله کاملا در موسیقی محلی منعکس شد. رادیو، تلویزیون و صنعت ضبط نیز تأثیر قابل توجهی بر موسیقی ارمنی گذاشتند. پیشرفت مهم دیگر این بود که قطعات موسیقیِ عاشوق توسط رسانه شروع به انتشار کردند. (قبل از این فقط به صورت شفاهی منتقل میشدند) همچنین موضوع این قطعات عاشوقی در قرن بیستم سادهتر شد و دیدگاههای خوشبینانهتری به زندگی داشت. این نوع موسیقی برخلاف موسیقی مذهبی و کلیسا، از نسلی به نسل دیگر توسط سنت شفاهی و نقلِ سینه به سینه منتقل میشد. خوانندگان عامیانه”عاشوق ها” در طول تاریخ زندگی دنیوی را با همه مصیبتها و غمها و شادیها و عواطفش ستایش کردند و از عشق به وطن، طبیعت، والدین و زن سرودند. یک واقعیت جالب دیگر اینکه اشعار به طور مستقیم به منطقهای که مردم در آن زندگی میکردند وابسته بودند. مثلاً در نواحی کوهستانی موسیقی سرکش و خشمگین بود، زیرا انسان در مبارزه دائمی با طبیعت، سنگ، طوفان و رعد و برق بود. در مقابل، در میان مردم ساکن در دشت، ملودیهای آرامتر، ملایمتر و ملایمتر متناسب با طبیعت آنها رایج بود که نمونه این تاثیر به صورت کاملا واضح در موسیقی خراسانات ایران دیده میشود.
یکی از برجستهترین نمایندگان هنر عامیانه ارمنستان، آشوق “سایات نوا” (از برجسته ترین و تاثیرگذارترین موزیسینهای ارمنستان) است. چهره او نه تنها در هنر موسیقی ارمنی، بلکه در زبان گرجی نیز مهم است. قطعات “سایات نوا” هنوز هم رایج هستند و به طور فعال توسط خوانندگان و گروههای محلی مدرن ارمنی اجرا میشوند. (آنجلیک الاجاجی،2015)
موسیقی کلاسیک ارمنستان
برجستهترین و مهمترین نمایندگان موسیقی کلاسیک ارمنستان آرام خاچاتوریان، کومیتاس و الکساندر اسپندیاریان هستند. پدر موسیقی کلاسیک ملی مدرن در ارمنستان کومیتاس است. او نقش اساسی در احیای موسیقی محلی داشت. این آهنگساز بزرگ در سال 1869 در شهر کوتاهیا ترکیه متولد شد. کومیتاس آهنگساز، خواننده، اتنوموزیکولوژیست، موزیکولوژیست، معلم و مربی است. او در کالج به مطالعه موسیقی مذهبی، آهنگهای محلی و تلاشهای خلاقانه برای جمعآوری آنها پرداخت. در سال 1915 پس از کابوس نسلکشی و تبعید، تعادل روانی خود را از دست داد. در سال 1919 به پاریس نقل مکان کرد و تا زمان مرگش (22 اکتبر 1935) در بیمارستانهای روانی تحت درمان قرار گرفت. در سال 1936 بقایای او به ایروان منتقل شد. جایی که او در پانتئون کومیتاس که به افتخار او نامگذاری شده بود به خاک سپرده شد. کومیتاس پیشگام در رونویسی موسیقی محلی ارمنی بود و با سفر به روستاها در حفظ موسیقی کوشید که در غیر این صورت در طول زمان، و تاریخِ تراژدیک ارمنستان از دست میرفت. تأثیرات او تا به امروز در موسیقی معاصر ارمنی قابل لمس است. تا کنون، هر ارمنی، صرف نظر از اینکه در کجای جهان زندگی میکند، نام این آهنگساز بزرگ را که در سطح جهانی نشانه ارمنستان شد، با افتخار و احترام فراوان به یاد میآورد.
دوره جدیدی از فعالیت به لطف الکساندر اسپندیاریان آغاز میشود که نام او در تاریخ موسیقی کلاسیک جایگاه منحصربهفردی دارد. الکساندر اسپندیاریان، آهنگساز اصیل، رهبر ارکستر با استعداد، معلم جوان و خوش ذوق، یکی از بنیانگذاران موسیقی سمفونیک است. او که در بهترین سنتهای موسیقی کلاسیک اروپایی و به ویژه روسی آموزش دیده است، دامنه موسیقی ملی و محلی ارمنستان را گسترش داده است. او اساس موسیقی سمفونیک و موسیقی مجلسی را در ارمنستان پایه گذاری کرد و آن را با آثار متعددی غنی کرد که برجسته ترین آنها اپرای “المست” است. تئاتر آکادمیک دولتی اپرا و باله که در قلب ایروان واقع شده است به افتخار این آهنگساز بزرگ نامگذاری شده است.
آرام خاچاتوریان، او در 6 ژوئن 1903 به دنیا آمد و در 1 مه 1978 در مسکو درگذشت. ابتدا در مدرسه Gnessin تحصیل کرد و بعداً از کنسرواتوار مسکو فارغ التحصیل شد. خاچاتوریان در کنار پروکوفیف و شوستاکوویچ به عنوان یکی از محبوب ترین و موفق ترین آهنگسازان دوره شوروی شهرت دارد. گویش موسیقایی منحصربه فرد او مملو از صدای جداییناپذیر میراث ارمنی است، آثار او با ارکستراسیون ملودیک، ریتمیک و رنگارنگ خود متمایز هستند. اولین آهنگ منتشر شده خاچاتوریان، “رقص” برای ویولن و پیانو، برخی از ویژگیهای سبک آهنگساز را پوشش میدهد، بداهه نوازی، تغییرات تکنیکی متعدد، و همچنین تقلید از جلوههای تامبر آلات موسیقی که در شرق گسترده شده است به ویژه، آهنگ معروف “ثانیههای خاچاتوریان”. خود آهنگساز یک بار خاطرنشان کرده: “این ثانیهها از صداهای بیشمار سازهای عامیانه که در کودکی میشنیدم ایجاد میشود. اشتیاق و درک موسیقایی من از موسیقی شرقی سرچشمه میگیرد. “
نام او در سراسر جهان شناخته شده است و ساختههای او در بهترین صحنههای تئاتر و سالنهای کنسرت اجرا میشوند. یونسکو نام خاچاتوریان را در میان مشهورترین آهنگسازان قرن بیستم قرار داده است و “رقص سابر” او از باله “گایان” و همچنین موسیقی باله “اسپارتاکوس” یکی از اولین قطعات فهرست بلند شاهکارهای او را به خود اختصاص میدهند.
آرنو باباجانیان در 21 ژانویه 1921 در ایروان به دنیا آمد. موسیقی او به معنای واقعی کلمه از عشق به ایروان اشباع شده است. آرام خاچاتوریان و سرگئی راخمانینوف تأثیر زیادی بر آثار باباجانیان داشتند. میراث هنری غنی او شامل ترانه، موسیقیهای محلی و موسیقی سمفونیک است. او در سبکهای مختلفی چون کلاسیک، پاپ و جاز کار کرده است.آهنگهای او را میتوان در اکثر فیلمهای معروف شوروی شنید. “اولین آهنگ عاشقانه”، “مکانیک خوشبختی”، “عروس شمال” و غیره. آهنگهای دلربای او برای پیانو از همان نتهای اول برای میلیونها نفر آشنا بوده و هست. “مرثیه”، “شب”، “راپسودی ارمنی” از معروفترین این قطعات هستند. در سال 2003 در نزدیکی دریاچه سوان، در قلب ایروان، از بنای یادبود استاد بزرگ آرنو باباجانیان رونمایی شد.
موسیقی جاز
موسیقی جاز از دهه 1950 یک سبک موسیقی پیشرو در متن موسیقی معاصر ارمنستان بوده است.
نامهایی مانند مالخاسیان، فورش و تونکبویاسیان حتی برای کسانی که ذائقه موسیقایی شان شامل جاز نمیشود، شناخته شده است. برای دوستداران جاز با لهجه ارمنی، ایروان واقعاً بهشت است! اولین گروه جاز ایروان در سال 1936 توسط آهنگساز تسولاک واردازاریان تأسیس شد. در سال 1938، آهنگساز آرتمی آیوازیان برای اولین بار در اتحاد جماهیر شوروی، گروه موسیقی دولتی جاز ارمنستان را تأسیس کرد. ظهور موسیقی جاز در یک جمهوری شوروی در واقع یک واقعیت منحصربهفرد است، زیرا رژیم استالینیستی در آن روزها سیاست ایدئولوژیک سفت و سختی را رهبری میکرد و همه شاخههای زندگی را کنترل میکرد و از نفوذ هر چیز خارجی جلوگیری میکرد.
در ارمنستان، جاز فقط مورد علاقهی مردم نیست، بلکه پرستش میشود. در میان هنرمندان معاصر جز، برخی در سطح بینالمللی شناخته میشوند. پیانیستهایی چون لوون مالخاسیان، ملقب به “مالخاس” و توتونجیان آرمن ملقب به “چیکو”.
موسیقی با مضمون کار
در حالی که قطعاتِ کاری ارمنی برای تحریک به کار از طریق تشویق کارگران و حیوانات استفاده می شود، می توانند احساسات شخصی را نیز بیان کنند. این امر به ویژه در مورد horovelner (آوازهای شخم زدن) صادق است. این آهنگ ها نه تنها به کار بدنی مربوط می شوند، بلکه از مواردی از طبیعت به عنوان موضوع استفاده می کنند (مانند گندم). آنها همچنین عناصر دعا و شکر، شکایت و ابراز رضایت را در خود گنجانده اند و به آداب و رسوم و باورهای قدیمی اشاره می کنند. کارگران متن و موسیقی horovelner را بداهه میسازند ، که از یک رِفرین (تکرار) اصلی و تعجبهای زیاد “هو!” تشکیل شده است.
قطعات کاری گاوِ نر یکی دیگر از انواع آهنگهای کاری مهم است. این موسیقی در حالی نواخته میشود که گندم از مزرعه به خرمنگاه منتقل میشود و تختهای که توسط گاوها کشیده میشود، گندم را خرمن میزند. از آنجایی که این کار به تلاش زیادی از سوی کارگر نیاز ندارد، متن ترانههای کاری گاو نر معمولاً کلمات محبتآمیز خطاب به حیوانات هستند و از ملودیهای روان تشکیل شدهاند.
موسیقی با مضمون عروسی
چرخه عروسی ارمنی شامل بیش از 100 آیتم موسیقایی است که باید در لحظات خاصی در طول مراسم خوانده شود. بنابراین، طیف متنوعی از مضامین شاعرانه و موسیقایی وجود دارد، از غم عمیق تا شادی، و از دعای فروتنانه تا طنز بازیگوش. این آهنگها همچنین به گونههای مختلف به شرکتکنندگان مختلف اشاره میکند: عروس، داماد، والدین، دوستان و هر کس دیگری که در عروسی حضور دارد. نحوه اجرای آهنگها نیز متفاوت است، ممکن است توسط یک تکنواز مرد یا تکخوانِ زن در یک گروه کر، یا به عنوان گفتگو بین یک تکنواز و گروه کر خوانده شوند.
موسیقی با مضمون عاشقانه
آهنگهای عاشقانه بخش قابل توجهی از سنت عامیانه ارمنی را تشکیل میدهند. آنها به ویژه برای تمرکز احساسات و درگیری با عمق محتوا نواخته و اجرا میشوند. موضوع عشق همیشه با موضوع طبیعت شریک است. ملودیها دارای سبکی روان و آواز با دامنههای باریک هستند.
موسیقی با مضمون رقص
“پارِگِر” یا آهنگهای رقص، رایجترین نوع موسیقی محلی در ارمنستان است و تنوع در این سبک بسیار زیاد است. این نوع موسیقی میتواند سنگین یا سبک، آرام یا پرانرژی، شوخ و طنزآلود یا قهرمانانه، غنایی یا مردانه باشند. تنوع بی حد و حصری از الگوهای ریتمیک و متریک وجود دارد و Parerger اغلب در محیطی مانند یک جشن یا در طی مراسم سنتی انجام میشود.
گوسانرها (گوسانها)
شواهد مربوط به قرن پنجم حاکی از وجود گوسانرها است. آنها نوازندگان حرفهای بودند که با بازگویی اسطورهها و حماسههای ملی در کلام و آواز از اهمیت و اعتبار خاصی در جامعه ارمنی برخوردار بودند. گوسانرها در جشنها برای سرگرمی اجرا میکردند، اما در عروسیها، تشییع جنازه و مراسم دیگر نیز شرکت میکردند.
اگرچه سنت گوسانر پیوندهای نزدیکی با موسیقی فولکلور دارد، با این وجود ویژگیهای حرفهای خود را حفظ کرده است. استادان، سبکِ اجرای خود را به شاگردان آموزش میدادند، به این معنی که هنر گوسانر به تدریج سنت خاص خود را به دست آورد. ملودی در موسیقی گوسانر، در روح قهرمانانهی آن تعریف میشود.
از لحاظ تاریخی، موسیقی ارمنی قلمرو خوانندگان، نوازندگان ساز، رقصندگان، داستانسرایان و بازیگران محلی حرفهای بود که در مجموع به عنوان گوسان شناخته میشدند. خانوادههای ثروتمند، گوسان خصوصی خود را استخدام میکردند ، اگرچه گوسان های بیسواد زیادی نیز وجود داشتند که برای تودهها اجرا میکردند.
ورود مسیحیت به تدریج ایدئولوژی گوسانها را تغییر داد، که موسیقی آنها شروع به تغییر از سکولار به مقدس کرد. گوسانها در حدود قرن شانزدهم توسط خنیاگران نیمه حرفهای به نام عاشوق که سازهای زهی مانند کمانچه مینواختند، جانشین شدند. با این حال این دودوک، ساز بادی چوبی باستانی ساخته شده از چوب زردآلو بود که قلب مردم را ربود و بر موسیقی ارمنی تسلط یافت. دودوک حداقل از قرن پانزدهم وجود داشته است، اگرچه برخی از محققان ارمنی معتقدند که قدمت آن بسیار بیشتر است. دودوک اکنون ساز ملی ارمنستان است و به عنوان شاهکار میراث ناملموس بشریت در یونسکو ثبت شده است.
عاشوقها (عاشوکها)
در قرن هفدهم، هنر گوسانر دوباره به ریشههای موسیقی فولکلور خود پیوست و جایگزین خود، عاشوق را به ارمغان آورد. جای تعجب نیست که هر دو شباهتهای زیادی با هم دارند. هر دو نقش اجتماعی و موقعیت حرفهای یکسانی داشتند. با این حال، شکل، محتوا و برخی از ویژگیهای عملکرد در آنان متفاوت است. عاشوقها، تنش، ترحم و احساسات را آشکارتر نشان میدهند. علاوه بر این، مضامین اجتماعی، سیاسی و اخلاقی در این نوع موسیقی برجستهتر هستند، ترانههای عاشوق ممکن است فضایل انسانی را ستایش کنند یا جنبههای منفی جامعه و اعمال افراد را سرزنش کنند، همچنین ممکن است حاوی داستانهای تاریخی، جوکها و معماها باشند. یکی از معروفترین عاشوقها “سیات نوا” (1717-1795) بود که نوازنده دربار نادرشاه ایران و بعداً حاکم گرجستان ایراکلی دوم بود. (مک کالوم، 2004)
ارگانولوژی (سازشناسی)
دودوک اصلیترین ساز محلی در ارمنستان است، یک لولهی ساخته شده از چوب زردآلو، بومی ارمنستان است و ساز ملی محسوب میشود، اگرچه انواع آن را میتوان در مناطق ترکی، کردی، گرجی و آذربایجانی نیز یافت. بهترین نوازندگان از تکنیکهای ظریف لب و انگشتان برای گسترش دامنه تون آن استفاده میکنند. دودوک همیشه با دودوک دوم همراه است که نت واخوان را مینوازد که از طریق تنفس دایرهای حاصل میشود و نوازنده اصلی ملودیها و بداهههای پیچیده را پیرامون آن میبافد. (همچون جریان نواخت سورنا در ایران).
صداهای وهم آلود و مالیخولیایی دودوک در فیلمهایی مانند الماس خون، گلادیاتور، سیرینا، مصائب مسیح و بسیاری دیگر به نمایش درآمده است. (عودِ گردن کوتاه که در سراسر خاورمیانه رایج است نیز با سازهای ارمنستان غربی، در مناطق آناتولی که اکنون بخشی از ترکیه مدرن است، مرتبط است،از اواسط قرن بیستم در ارمنستان شرقی رایج بوده است، جایی که معمولاً از آن برای نواختن خط باس در گروه در برابر بادیهای چوبی ملودیک استفاده میشود، نه به عنوان ساز ملودی غالب).
در ادامه با شمایل بعضی از سازهای رایج در ارمنستان آشنا میشویم:
در پایان نوشتار،ضمن آرزوی شادی و پایندگی برای ارامنه ایران، سعی بر این است با مختصری از موسیقی کمتر شنیده شده اقوام ارامنه آشنا شویم.
بخش شنیداری
منابع | موسیقی ارمنستان
Armenian Music: A Comprehensive Bibliography and Discography by Jonathan McCollum
Music and the Armenian Diaspora: Searching for Home in Exile by Sylvia Angelique Alajaji
بخش تصویری سازشناسی برگرفته از وب سایت:
https://musicaparaver.org/instruments/origin/armenia
2 پاسخ
بسیییار عالیییییی
تشکر از شما