به راستی که موسیقی میانمار واقعا چگونه است؟ موسیقی این کشور برای گوشهایی که فقط به موسیقی غربی عادت کردهاند، ممکن است در ابتدا کمی گیجکننده باشد و بیشتر شبیه ترکیبی از صداهای خود به خود و نامرتبط به نظر برسد تا یک ترکیب دقیق، و البته درک الگوهای ریتمیک آن ممکن است در اولین نوبت شنیدن سخت به نظر برسد. از نظر تاریخی، سنتهای موسیقی برمه حداقل به هزار و پانصد سال پیش باز میگردد. پژوهشها از یک توصیف جالب در وقایعنگاری چینی در سال 802 پس از میلاد خبر میدهند که آلات موسیقی منطقه برمه در آن زمان بسیار کامل و قابل توجه بوده است. لازم به ذکر است گاها در این مقاله از نام برمه برای این کشور استفاده شده است که اشاره به اتفاقات محدوده زمانی نامگذاری برمه در این خطه دارد.
برای شروع با اصول درست، ابتدا باید گامهای موسیقایی برمهای خود را تقویت کنیم، به نظر میرسد که این نوعِ خاص موسیقی، ممکن است ربع و میکروتون داشته باشد، اما در واقع اینطور نیست. این همان گام دیاتونیک اروپایی است، اما با این تفاوت، که نتهای چهارم و هفتم هر دو “خنثی” هستند، به طوری که توالی نتها متفاوت است.
نکته اساسی دیگر تفاوت ماهیت اساساً دو بعدی آن است. توسعه هارمونی به موسیقی کلاسیک غربی عمق زیادی بخشیده است. از آنجایی که سازهای این کشور اساسا برای هارمونی مناسب نبودند و پتانسیل هارمونیک نداشتند، موسیقی میانمار در عوض پیچیدگیهایی از الگوهای ملودیک خاص خود ایجاد کرده است. انسان غربی رضایت موسیقایی خود را از همراهی و راهپیمایی عمیق با آکوردها به دست میآورد اما مردم میانمار این لذت را از گشت و گذار در پیچیدگیهای ملودیک کسب میکنند.
سیستمهای ریتمیک موسیقی برمهای ممکن است با ماهیت زبان آن گره خورده باشد (که مانند ویتنامی تکیهای نیست)، بلکه آهنگین است. ریتم در زبان انگلیسی تا حد زیادی به تفاوتهای تأکید بر هجاها در کلمات و کلمات در جمله بستگی دارد، اما برمهای بیشتر به ترتیب شماتیک کلمات با صداهای خاصی که در نقاط ثابت تکرار میشوند بستگی دارد. این بدان معنی است که زمان در موسیقی برمه اهمیت زیادی دارد. در واقع، در آواز برمهای، زمان حتی از هجاها یا کلمات در هر میزان اهمیت بیشتری دارد. اغلب خواننده با یک جفت زنگوله و یک قلاب کوچک در دست ریتم خود را نگه میدارد. تا جایی که من (نویسنده مقاله) اطلاع دارم، هرگز از ریتم ترکیبی در موسیقی میانماری استفاده نشده و ریتمهای رایج دو چهارم و چهار چهارم است.
اگرچه آموزه بودایی گاهی اوقات موسیقی را به عنوان عاملی گمراهکننده برای حواس در نظر میگیرد، اما برمهایها را با وجود بودایی بودن باید یکی از موسیقیدوستترین مردم آسیا دانست (مقاله مرتبط با: موسیقی آسیا). موسیقی محلی در روستاهای میانمار بسیار زنده است، جایی که در آن انواع سازهای کوبهای محبوبیت خاصی دارند. (مک لاکهان،2013)
موسیقی کلاسیک این کشور بسیار پیچیدهتر از طبل و آوازهای سنتی روستایی است و محققان معمولاً آن را به شش دسته اصلی تقسیم میکنند، که لازم نیست شما را با نامهای عجیب و غریب و طولانی و تلفظهای سخت خسته کنم و همین بس که این قطعات کلاسیک معمولاً ترانههایی هستند که در تم و لحن، از اشعار ساده تا قطعات پیچیده درباری، در ستایش پادشاه یا شهرهای سلطنتی و در بعضی موارد در ستایش بودا سروده شدهاند.
یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ موسیقی برمه (و در کل فرهنگ برمه) دومین فتح سیام توسط پادشاه هسین بیوشین در سال 1767 بود. صنعتگران، مجریان، نوازندگان و رقصندگان، بیش از صدها نفر از سیام به برمه وارد شدند و باعث تقویت گسترده فرهنگ این کشور شدند. زندگی جدید و فرمهای جدید به تئاتر برمه تزریق شد، سبک رقص کلاسیک ملی میانمار بسیار نزدیکتر به سبک رقص سیامی است تا مثلاً به سبک هندی، و نوع اصلی آهنگ کلاسیک میانمار (یودایا)، نام خود را ازپایتخت قدیمی تایلند گرفته است.
در موسیقی میانمار، همراهی با آواز به معنای پیش زمینه هارمونیک برای ملودی آوازی نیست، بلکه به معنای مشارکت در الگوهای ملودیک است. قسمت آوازی در چارچوب زمانبندی موسیقایی خود و همسو با جهتِ ملودیهای ارائه شده توسط سازها اما خارج از آن اتمسفر، الگو و جهت ملودیک دیگری را میبافد. در حقیقت این مهارت در بافتن صداها به جای تولید صدا است که کیفیت اجرای خواننده را تعیین میکند.
ماها گیتا (موسیقی کلاسیک میانمار)
ماها گیتا به معنای آهنگ بزرگ یا سلطنتی با رپرتوار است که به آن “تاچین گی” یا قطعات عالی نیز گفته میشود. ماها گیتا که متعلق به دربار سلطنتی برمه است، اساس موسیقی کلاسیک میانمار و اجرای موسیقی میانماری را در بر میگیرد. ماها گیتا وجود خود را مدیون مجموعه چاپی متون قطعات قدیمی است. (گارفیاس،1975)
آلات موسیقی میانمار
موسیقی سنتی ملودیک برمهای، به طور کلی به بخش مهمی در زندگی معنوی هر یک از مردم میانمار تبدیل شده است و آن را به جاذبهای در سفر به این کشور تبدیل کرده است. موسیقی سنتی میانمار عمدتاً مبتنی بر سازهای کوبهای با ترکیب زیبای آلات موسیقی فلزی و ملودیهای پیچیده است که موسیقی میانمار را به یک سیستم سلسله مراتبی چند سطحی تبدیل میکند.(گارفیاس،1975)
در ساز خاصی که در تصویر بالا مشاهده میکنید (از گروه متالوفونها)، رزوناتورها (ظروف مشابه بطریهای آب)، با طناب از دو میله بامبو همگرا آویزان میشوند و روی آنها کلیدها یا صفحات قرار گرفتهاند که نوازندگان باید با چکش های کوچک به آنها ضربه بزنند.
این ساز که از خانواده زیلوفون است از یک جعبه از جنس چوب ساج تشکیل شده است و معمولاً دارای 24 ورقه بامبو است که کمی بیش از سه اکتاو را ایجاد میکند. ورقها توسط دو طناب که از سوراخهای کوچکی که در انتهای هر یک از آنها ایجاد شده است، بالای جعبه چوبی آویزان شده و با دو چوب نواخته میشوند.
این ساز که از خانواده پت تالا است عموماً برای همراهی خوانندگان یا به عنوان عنصری از یک گروه کوچک موسیقی که در داخل خانه (موسیقی مجلسی) مینوازند استفاده میشود، با این حال در گروههایی که در خارج از خانه به اجرا میپردازند نیز برای همراهی با هر اجرا استفاده میشود. ژانر تئاتری هریین، احتمالاً از یک گروه کوچک درباری متشکل از یک خواننده، یک پت تالا و یک پالوی (فلوت بامبو) تکامل یافته است که به تدریج گسترش یافت و تعداد بیشتری از خوانندگان، رقصندگان و نوازندگان سازها را در بر گرفت. خاستگاه این ژانر تئاتری چندان مشخص نیست، اما نوازندگان همیشه روی صحنه بین بازیگران قرار گرفتهاند و نوعی تئاتر موزیکال سنتی است.
یک ضرب المثل برمهای وجود دارد که می گوید: “فلوت برای چوپان، چنگ برای شاهزاده خانم، و پت تالا برای هنرمندان است” که نشانگر انس عمیق این مردم باستانی با موسیقی است.
چنگ سانگ گاوک احتمالا آیکانیکترین ساز برمهای است. منشا آن در هند باستان جستجو شده است، اما امروزه تنها سنت موسیقی در تمام آسیا که حاوی و حامی این ساز است در میانمار یافت میشود. این ساز مراحل مختلف توسعه را طی قرنها طی کرد که همه این مراحل عموماً با دلایل آکوستیک و زیباییشناختی اروتیک آن رابطه مستقیم داشتند. قرنهاست که از این ساز در دربار استفاده میشده است و اعضای خانواده سلطنتی در عین حال آهنگساز و نوازنده آن بودهاند، که توضیح میدهد که چرا این سازها به زیبایی تزئین شدهاند.
این چنگ روی زانو نگه داشته میشود و قسمت قوسی آن به سمت چپ است. تارها با انگشتان دست راست کنده میشوند، در حالی که شست دست چپ سیمها را در نزدیکی قوس فشار میدهد و باعث تغییر در تونالیته میشود.
کیهی (ابزارهای موسیقی فلزی)
کیهی، سازهای فلزی مورد استفاده در موسیقی سنتی میانمار هستند که سازهایی مانند گانگ را تشکیل میدهند و کارکرد آنها در موسیقی متفاوت است. انواع اصلی آن شامل: Kyey Se (زنگ برمه)، Linkwin (سنج)، CiWain (دایره گانگ)، Maun Sain (مجموعه گانگ) هستند.
Kyey Se یا زنگ برمهای را میتوان در مراسم معابد یافت، گاها راهبان هنگام قدمزدن در خیابانها برای شروع صبح از آن استفاده میکنند. این ساز توسط یک چکش چوبی نواخته میشود و با تکیه بر میزان ضربه و جایی که ضربه به آن میخورد، گام و تونالیته آن تغییر میکند.
لینکوین (سنج)، سازهایی که شبیه سنجهای معمولی در سایر گروههای موسیقی جنوب شرق آسیا هستند. به طور خاص، گانگها بر اساس اندازهشان، Maung ، Wa Maung ، Teta Maung ،Kyey Maung نامیده میشوند. هنگامی که ماونگ گانگها با هم جمع میشوند، به آنها ci wain میگویند. Ci Wain ( دایره گونگ) یک جزء کوچکتر از patwain drum است و بسیار آسانتر نواخته میشود. این مجموعه بیست و یک عددی از گانگ توسط چکشها یا اصطلاحا مضرابهای چوبی نواخته میشوند، گانگهای با تنالیته صدای بالاتر با کف دست یا انگشتان، به نرمی و با حساسیت تمام نواخته میشوند تا بیش از حد صدا تولید نکنند.
Maun Sain (مجموعه گونگ) گاهی اوقات “گانگ راک” نامیده میشود و قدمت آن به دهه 1920 باز میگردد. این مجموعه شامل هجده تا نوزده گانگ بوسی است که در پنج ردیف چیده شده و به قابهای چوبی آویزان شده و روی زمین قرار میگیرد.
طبلهای برنزی میانمار (یک شکل هنری باستانی از آنیمیسم)
چیزی که در ایجاد ملودیهای زیبای موسیقی میانمار نقش اساسی دارد، وجود آلات موسیقی خاص این کشور، به ویژه گانگهای برنزی است. برای مدت طولانی، استفاده از گانگهای برنزی با سنت هنری آسیای جنوب شرقی پیوند نزدیکی داشته است. با سابقهای طولانی این گروه سازها که به قرن ششم قبل از میلاد برمیگردد و از شمال ویتنام سرچشمه میگیرد، این هنر بعدها به مناطق همسایه از جمله برمه، تایلند، چین و اندونزی راه یافت. با این حال، استفاده از گانگهای برنزی توسط کارنها (نام یکی از قبایل باستانی ساکن آن منطقه) قبل از مهاجرت آنها در قرن نهم از یونا به برمه پذیرفته شده بود. این اقوام در کوههای کم ارتفاع در امتداد مرز بین تایلند و برمه مستقر شدند و از گانگهای برنزی به عنوان وسیلهای برای آرزوی رفاه و برکت و کمک خواستن از ارواح برای آوردن باران برای مردم محلی استفاده میشد. قدیمیترین استفاده از این گروه سازها در مراسم تشییع جنازه بوده است.
گانگ علاوه بر کاربردهای متداول در مناسبتهای خاص یا مراسم تشییع جنازه، بهعنوان ابزار قوی و قدرتمندی که از آن به عنوان عنصری میانجیگر بین انسان و جهان بالا برای افزایش باروری برنج مورد استفاده قرار میگرفت، بسیار ارزشمند بود. جالب توجه است که این درامها در آن منطقه نوعی سرمایه و میراث خانوادگی در نظر گرفته میشوند. (گارفیاس،1975)
در ادامه برای آشنایی بیشتر با جادوی موسیقی میانمار، به قطعاتی از دل این کشور گوش میسپاریم.
بخش شنیداری
منابع موسیقی میانمار
“A Musical Visit to Burma by Garfias, Robert. 1975
Burma’s Pop Music Industry Creators, Distributors, Censors by Heather MacLachlan 2013
وبسایت: www.musicaparaver.org/instruments