جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
مقام‌های تنبور | تحلیل و بررسی 72 مقام
مقام‌های نتبور

مقام‌های تنبور | تحلیل و بررسی 72 مقام

فهرست مطالب

یکی از کمبود‌های مهم در حوزه موسیقی نواحی ایران و همچنین موسیقی تنبور، فقدان مرجعی قابل دسترس برای بررسی و تحلیل‌ مقام‌های تنبور می‌باشد. این فقدان که همواره از دغدغه‌های نوازندگان و هنرجویان بوده است، نگارنده را بر آن داشت تا با جمع‌آوری منابع و تحلیل‌های موجود، مرجعی دست‌کم قابل‌ استفاده برای هنرجویان تنبور فراهم شود؛ به این امید که حداقل در حوزه‌ی «اطلاعات عمومی تنبورنوازان» از مقام‌های تنبور، دچار فقدان مرجعی قابل دسترس در سطح اینترنت نباشیم.

بی‌گمان، یکی از عواملی که باعث شده است تا هنرجویان تنبور ارتباط چندانی با مقام‌ها نداشته باشند، ارتباط بسیار زیاد آیین یارسان با محتوای مقام‌های تنبور می‌باشد که این ارتباط برای افراد خارج از آیین به سختی قابل درک می‌باشد؛ چرا که هنرجوی فارسی‌زبان در همان برخورد ابتدایی با مقام‌ها با حجم زیادی از واژگان آیینی و شخصیت‌هایی ناشناخته‌ مواجه می‌شود که روح مقام‌ها را در سرشت آیینی خود پیچیده‌اند و در نتیجه‌ی آن، فهم مقام‌ها بدون فهم این واژگان و شخصیت‌‌های ناشناخته‌ی آن، ناممکن شده است. درواقع هنرجوی تنبور در برخورد با مقام‌ها، به سختی می‌تواند ناشناخته‌ها را برای خود به شناخته‌هایی قابل فهم تبدیل کند. از طرفی، منبعی نیز برای فهم این ناشناخته‌ها در دسترس ندارد. در این خصوص باید اذعان داشت که امر ناشناخته، نامطلوب است و از این منظر اگر ارتباط نسل جوان با مقام‌ها از دست رفته است، امری کاملاً طبیعی می‌باشد. از این رو تلاش بنده در این مقاله، متمرکز بر ایجاد بستری برای «فهم ناشناخته‌های محتوایی مقام‌ها» و همچنین «جمع‌آوری اطلاعات عمومی موجود پیرامون مقام‌های تنبور» بوده است.

آنچه در ادامه آمده است، چند منبع بسیار مهم دارد که باید در ابتدا ذکر شوند. اولین و مهم‌ترین منبع موجود، کتاب بسیار ارزنده‌ی «زمینه‌ی شناخت تنبور» از حیدر کاکی می‌باشد که توسط انتشارات مشاهیر هنر منتشر شده است و مهم‌ترین منبع این نوشتار می‌باشد. تقریباً در تمام مقام‌هایی که ذکر می‌شوند، از آرای حیدر کاکی به صورت مستقیم استفاده شده است و برای جلوگیری از تکرار ارجاعات در متن مقام‌ها، این مطلب در مقدمه‌ی مقاله تأکید می‌شود. دوم، توضیحات علی اکبر مرادی در خصوص مقام‌های تنبور می‌باشد که توسط انتشارات ماهور منتشر شده است. سومین منبع، دفاتر متعدد یارسان می‌باشد که نگارنده با بررسی آن‌ها اطلاعاتی در حد فهم مخاطب از موضوع مقام‌ها جمع‌آوری کرده است. البته در این خصوص باید تأکید شود که مقصود از ورود به برخی از مبانی یارسان، صرفاً توضیح ابهامات موجود در اشعار مقام‌ها می‌باشد و نه ترویج این مبانی که نه مقصود نگارنده است و نه مطلوب برای موسیقی به عنوان هنری آزاد از هر چهارچوب ایدئولوژیک. بی گمان، شناخت چیستی مقام‌ و درک جهان مقام نیاز به اطلاعاتی دارد که لاجرم باید از آن‌ها آگاه بود؛ حتی اگر مانند نگارنده‌ی این مقاله به آن‌ مبانی باورمند نباشیم. چهارم، تحلیل نگارنده از مختصات موسیقایی مقام‌ها می‌باشد که به صورت بسیار کلی، در ابتدای هر مقام ذکر شده است و در آینده به صورت مفصلی منتشر خواهد شد. البته این امر نیز تا پیش از انتشار کتاب «موسیقی یارسان» توسط حیدر کاکی میسّر نبود؛ چرا که این نت‌نگاری است که امکان تحلیل را می‌گشاید. حتی تحلیل محتوای مقام‌ها نیز تا پیش از انتشار کتاب «موسیقی یارسان» برای فارسی‌زبان‌ها امکان‌پذیر نبود. متن کامل مقام‌ها به همراه ترجمه‌ی فارسی اکنون با کتاب «موسیقی یارسان» در دسترس عموم است و هر فردی می‌تواند با تحلیل ترجمه‌ی اشعار در محتوای مقام‌ها نیز کاوش کند. البته در این مقاله به جز ذکر «سربند مقام‌های کلام»، ترجمه‌ی کامل اشعار نیامده است و مخاطب نیازمند است تا کتاب اصلی را تهیه کند. به این معنا که برای رعایت حقوق مترجم کتاب «موسیقی یارسان» اشعار مقام‌ها صرفاً تحلیل می‌شوند و خودِ اشعار ارائه نمی‌شوند. نکته‌ی دیگر در خصوص تحلیل بخش محتوایی مقام‌ها این است که مخاطب باید از ابتدا تا انتهای این مقاله را مطالعه کند و نباید با مقام‌ها به صورت موردی برخورد کند؛ چرا که بسیاری از موارد در مقام‌های ابتدایی توضیح داده شده‌اند و مطالب تکراری در باقی مقام‌ها تکرار نشده‌اند. در کنار این منابع، ارجاعاتی نیز به مقاله‌ی «تاریخی به نام طرز تنبور» از فرزاد بازگیر داده شده که این مقاله در ماهنامه‌ی «گزارش موسیقی» شماره 86 منتشر شده است. فرزاد بازگیر از معدود پژوهشگران موسیقی تنبور می‌باشد که علاوه بر انتشار مقالات متعدد در نشریات معتبر، در کتاب «موسیقی یارسان» نیز مسئولیت ویرایش نت‌ها را بر عهده داشته است. به جز موارد مذکور، منبع دیگری برای این مقاله وجود ندارد و متأسفانه منابع مکتوب ما در این مورد بسیار محدود است؛ حتی سایر هنرمندانی که به جمع‌آوری صوتی مقام‌ها اقدام نموده‌اند، دفترچه‌ای برای توضیح مقام‌ها ندارند و درواقع جز آنچه در اینجا می‌آید، اطلاعات دیگری در دسترس نیست؛ مگر پنهان در سینه‌ها. به همین دلیل، از مخاطبین آگاه درخواست می‌شود تا این نوشته را صرفاً گام اولی در راستای ایجاد مرجعی اینترنتی برای مقام‌های تنبور بدانند و دانسته‌های خود را در جهت تکمیل این نوشتار در اختیار ما بگذارند تا با ذکر نام خودشان، به این مقاله اضافه شود. همچنین تأکید می‌شود که پیش از مطالعه‌ی این مقاله، گفتگوی نگارنده با حیدر کاکی با عنوان «از نگارش تا تحلیل مقام‌های تنبور | گفتگو با حیدر کاکی» مطالعه شود؛ چرا که این مقاله ادامه‌ی بحث‌های موجود در آن گفتگو می‌باشد و بسیاری از مباحث تحلیلی در آن گفتگو به بحث کشیده شده است.

حال با ذکر این مقدمه، تحلیل‌های موجود پیرامون مقام‌های گوران را آغاز خواهیم کرد. لازم به ذکر است که به دلیل فقدان «منابع مکتوب» در خصوص مقام‌هایی که در منطقه صحنه به رپرتوآر مقام‌های تنبور اضافه شده‌اند، این مقام‌ها در این نوشتار بررسی نمی‌شوند. در خصوص موسیقی تنبور در مناطق دیگر مانند «لکستان» نیز، مخاطب را به پژوهش‌های ارزنده‌ی پوریا فرجی از پژوهشگران برجسته‌ی موسیقی تنبور ارجاع می‌دهیم که اخیراً توسط انتشارات ماهور منتشر شده است. پوریا فرجی، همچنین از صاحب‌نظران موسیقی نور علی الهی می‌باشد که علاقه‌مندان به مقام‌نوازی نور علی الهی نیز می‌توانند به آرای ایشان مراجعه کنند. در این نوشتار، صرفاً مقام‌های اصلی و عمومی تنبور بررسی خواهند شد و ترتیب بررسی مقام‌ها نیز مطابق اجرای علی اکبر مرادی در مجموعه آلبوم‌های «مقامات تنبور» می‌باشد که توسط انتشارات ماهور منتشر شده است.

مقام‌های تنبور
سید شمس‌الدین حیدری گوران
از تأثیرگذارترین اشخاصی که با
گردآوری اساتید در جلسات متعدد،
بانی جمع‌آوری، حفظ و اشاعه‌ی
مقام‌های تنبور شد (1273-1327)

تحلیل و بررسی مقام‌های تنبور

1- مقام قطار یا قه‌تار (پشت سر هم)

گستره صوتی: دو، ر، می‌بمل، فا، سل (و سل‌بمل)، لا (و لابمل).

نت متغیر: سل، لا.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: هفت ‌هشت، ده ‌هشت.

کوک: پنج دستان یا ته‌رز (دو، دو، فا)

از مقام‌های مجلسی و باستانی تنبور می‌باشد. فاروق صفی‌زاده بر این باور است که شاید قه‌تار از واژه «گاتا» گرفته شده باشد و در تاریخ باستان، این مقام با همان نام گاتا نام برده شده باشد. در این خصوص باید اشاره کرد که «گاث» یا گات در زبان پهلوی به معنی «سرود» آمده است که با افزودن پسوند جمع‌ «ان» تبدیل به «گاثان» به معنی «سرودها» می‌شود. در اوستا نیز بخش سرودها با عنوان گاثان (گاهان) یا گاثاها (گاتاها) ثبت شده‌ است و اکنون نیز همراه با نوعی آواز اجرا می‌شود. درواقع گاتا، ریشه‌ی «گوسان» و هنر گوسانی (خنیاگری) است.

به گفته‌ی حیدر کاکی «مهم‌ترین روایت این مقام، آواز ماموستا علی مردان است که اجرای ایشان یادآور اجرای گوشه قطار در دستگاه بیات ترک، توسط عبدالله دوامی می‌باشد. این مقام اگرچه با متر آزاد آغاز می‌شود، ولی در انتها با ریتم 10 ضربی به پایان می‌رسد که این بخش ضربی، مقام «سحری» را تداعی می‌کند و روی پرده‌های سحری اجرا می‌شود. نیم‌پرده‌های کروماتیک که در این مقام اجرا می‌شود نیز همان نیم‌پرده‌هایی است که در مقام «سه ر ته‌ رز» استفاده می‌شود و در فاصله چهارم بالاتر در «کوک ته‌رز» از نت فا شروع می‌شود. بنابراین همانطور که گفته شد، مهم‌ترین ویژگی این مقام، استفاده از نیم‌پرده‌های کروماتیک می‌باشد که یادآور نوعی از موسیقی ایران باستان است که امروز اجرای چنین فواصلی در موسیقی ایران فراموش شده است».

در خصوص شعر مقام نیز باید به مولوی کُرد اشاره کرده که شاعر و عارف نامی قرن سیزدهم بوده است (1299-1221) و از پیروان نقشبندی. وفات همسر مولوی کرُد با نام «عنبر خاتون» تأثیر عمیقی بر وی گذاشت و اشعار عاشقانه‌ی سوزناک بسیاری سرود. از این مطلب، مشخص می‌شود که شعر مقام قه‌تار در سوگ عنبر خاتون سروده شده است.

2- مقام باریه یا باربدی (منسوب به باربد موسیقی‌دان) | مقام‌های تنبور

گستره صوتی: دو، می، فا، سل، لا (و لا‌بمل)، سی (و سی‌بمل).

نت متغیر: لا، سی.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: دو ‌هشت، پنج ‌هشت.

لاوچ‌ها (گوشه‌ها): مقدمه، آواز باریه.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

مقام باریه از مقام‌های مجلسی و باستانی تنبور می‌باشد. قسمت ضربی این مقام ریتم پنج ضربی دارد که فقط با ساز نواخته می‌شود و همانطور که اشاره شد، این مقام از دو لاوچ (گوشه) تشکیل شده است: 1- مقدمه 2- آواز باریه. درواقع، گوشه‌بندی و ایجاد دستگاهی بزرگتر به کمک گوشه‌ها، ریشه در موسیقی تنبور دارد.

به گفته‌ی حیدر کاکی «این مقام صرفاً در «کوک به‌رز» یا هفت‌ دستان باید نواخته شود. باریه نیز مانند مقام قطار از نت سُل شروع می‌شود و نیم‌پرده‌های کروماتیک نقش مهمی در آن دارند. این مقام فقط در ناحیه گوران روایت شده است و در هیچ جای دیگری که یارسان سکونت دارند، روایت نشده است. دلیل این امر، جغرافیای خاص گوران است که آن را تا حدود زیادی، بکر و دست‌نخورده از تهاجم‌های فرهنگی نگه داشته است. در یک روایت تاریخی، جامعه یارسان عمدتاً معتقد هستند که این مقام را باربَد، موسیقی‌دان مشهور دوره‌ی ساسانی که در زمان خسروپرویز می‌زیسته است، ساخته است. به همین دلیل، مقام باریه را قدیمی‌ترین مقام تنبور می‌دانند». لازم به ذکر است که در زمان خسروپرویز، کرمانشاه پایتخت تابستانی این پادشاه بوده است. از نظر فرزاد بازگیر به دلیل حزن موجود در قسمت آوازی مقام باریه، این مقام در بین مقام‌های تنبور بیشترین شباهت را با آواز «مور» دارد؛ آوازی که زنان و گاهی مردان در مراسم عزا و فراق از دست دادن عزیزان‌شان سر می‌دهند و دارای انواع مختلفی می‌باشد. البته از نظر این پژوهشگر برجسته، تمام مقامات مجلسی تنبور درواقع از نواهای هوره و مور هستند. هوره‌ها، آوازهای اساطیری ایران هستند که به زبان کُردی خوانده‌ می‌شوند. مقام‌های هوره شامل: ۱- گله‌خاک ۲- گله‌وه‌دره ۳- بالادستانی ۴- شاه‌حسینی ۵- ساروخانی ۶- جلوشایی ۷- طرز ۸- مجنونی ۹- سحری ۱۰- باریه ۱۱- دو بالا ۱۲- غریوی ۱۳- بان بنه‌یی ۱۴- پاوه‌موری می‌باشند. بسیاری از هوره‌ها، هم‌نام و نزدیک به مقام‌های تنبور هستند. امروزه در هوره‌خواندن از ساز استفاده نمی‌شود اما در گذشته هوره را همراه با تنبور اجرا می‌کردند. اشعاری که در هوره خوانده می‌شوند معمولا ۱۰ هجایی و با مضامین تغزلی و حماسی‌اند. جنگجویان کرُد، هوره را در جنگ نیز می‌خوانده‌اند.

در ترجمه‌ی باریه آورده شده است: «آنکه به سفر رفته». باریه احتمالا همان عنبر خاتون است که شاعر در فراق او در سوگ و سوز است. شعر این مقام نیز از مولوی کُرد است که پیشتر به آن اشاره شد.

3- مقام طرز یاری یا ته‌رز یاری (شیوه و روش یارسانی، راه یارسان)

گستره صوتی: دو، ر، می، فا، سل، لا( و لابمل)، سی (و سی‌بمل).

نت متغیر: لا، سی.

کوک: پنج دستان یا ته‌رز (دو، دو، فا)

از  مقام‌های کلام و روحانی تنبور است و طبق گفته‌ی حیدر کاکی، همیشه در کوک ته‌رز (پنج دستان) اجرا می‌شود.  البته لازم به ذکر است در موسیقی تنبور سه نوع ته‌ رز وجود دارد: ته رز یاری، ته رز روسم، سه ته رز یا ته رز بالا دستان که در ادامه توضیح داده می‌شوند.

در این مقام نیز نیم پرده‌های کروماتیک نقش مهمی دارند و ویبراسیون بر روی نت سی‌بمل، از مهم‌ترین شاخصه‌های آن است. به گفته‌ی حیدر کاکی «این ویبراسیون به حدی اهمیت دارد که گاهی باید تا نیم پرده صدای نت را زیرتر کند. از دیگر شاخصه‌های این مقام، نوعی تحریر پاساژگونه به صورت رفت و برگشت است که از لابمل شروع و به صورت پایین‌رونده، تا نت ر، ادامه می‌یابد و پس از توقف کوتاهی برخواهد گشت که همراه با کلام «پیر دوران بوره وه» به معنای «ای بزرگوارِ تمامِ دوران برگرد» است. هسته اصلی این مقام بر روی چهار نت «سل، لابمل، لا و سی‌بمل» می‌باشد». این مقام با کف زدن همراه نمی‌شود؛ طاهر یارویسی مقام‌هایی که با کف‌زدن همراه نمی‌شوند را «قره‌چویی» می‌نامید. مقام‌های قره‌چوپی عبارت‌اند از: هی‌دوس، بلی‌ها، باباناعوثی، تنه‌میری، لاو هی لاو.

شعر این مقام از دفتر پردیوری یا همان «دیوان گَوره» یا «سرانجام» انتخاب شده است. گَور در کردی به معنای بزرگ است. این دفتر شامل کلام‌های دوره‌ی سلطان صحاک (۷۹۸-۶۷۵) است که در پردیور جمع‌آوری شده است. پس قدمت شعر این مقام، حداقل به قرن هفتم بازمی‌گردد. پیر بنیامین نیز  که در مقام به آن اشاره شده است، پیر ازلی تمام یارسان است که از طرف سلطان صحاک به مقام پیری رسید. حتی هر کس که امروز نیز پیر باشد، درواقع به جانشینی بنیامین انجام وظیفه می‌کند. به اعتقاد یارسان، بنیامین اولین مخلوق بعد از خداوند و مظهر جبرئیل است (علی، مظهر ذات حق می‌باشد). در خصوص پردیور نیز باید اشاره شود که نام مکانی در روستای شیخان در پاوه می‌باشد که محل زندگی سلطان صحاک و یاران او بوده است و آرامگاه ایشان نیز در همان جا می‌باشد. البته محل تولد سلطان صحاک در حلبچه‌ی عراق بوده است و محل تحصیل او نیز در نظامیه بغداد و دمشق. اما محل سکونت ایشان در روستای شیخان در نزدیکی مرز ایران و عراق است بوده است.

در متن مقام به هفت‌خوان تزکیه نیز اشاره شده است که منظور از آن همان هفت شهر، یا در متون متآخر یارسان «هفت جامه» و یا در دفتر سرانجام «هفت‌خوان» می‌باشد. در خصوص «جامه» باید گفت که در آیین یارسان، اعتقاد به بهشت و دوزخ مورد مناقشه است اما باور به تناسخ برای همگان امری مسلم است و به «حلول روح» و «جامه به جامه شدنِ» روح انسان در پس از مرگ باور دارند؛ آنچنان که در هزار و یکمین جامه، روح به جاودانگی می‌رسد. جالب آنکه در باور اساطیری ایرانیان نیز ضحاک در شب هزار و یکم شکست می‌خورد. همچنین اهالی یارسان معتقد هستند که روح شاه ابراهیم (از یاران سلطان صحاک) در درون جامه‌ی فریدون بوده است و ضحاک را شکست داده است. این مطلب را شاه ابراهیم در سروده‌‌های خود نیز تصریح کرده است. حتی اهالی یارسان معتقد هستند که خداوند نیز در هفت جامه در قالب «هفت تن» بر انسان تجلی کرده است؛ هفت‌تن در ادامه توضیح داده می‌شوند. شعر این مقام نیز از مولوی کرد است.

4- مقام هَه‌ی لاوه (لالا لالایی)

گستره صوتی: می، فا ، سل، لا (و لابمل)،

نت متغیر: لا.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که در کوک به‌رز نواخته می‌شود. نیم پرده‌های کروماتیک نیز در این مقام نقش مهمی دارند. به گفته‌ی حیدر کاکی «این مقام اگرچه که وزنی آزاد دارد، اما دارای اوزان 2 و  3 ضربی کم‌رنگی‌ست که در ملودی‌های آن شنیده می‌شود».

شیخ امیر که شعر این مقام از دفتر او می‌باشد، از شخصیت‌های متأخر فرقه‌ی اهل حق است که در نیمه اول قرن یازدهم هجری متولد شد. از او دفتری به جا مانده حاوی کلام‌های اهل حق و حکمت و موعظه و معرفت و تفسیر اصطلاحات عرفانی مسلک یارسان. طبق نوشته‌های علی‌اکبر مرادی این مقام نوعی لالایی است که در هنگام طفولیت سلطان صحاک، یارانش یعنی پیر بنیامین، پیر موسی و داوود) که همان ملائکه‌ی همراه‌ِ سلطان بودند، پروانه‌وار به گرد او می‌گشتند و می‌خواندند تا خوابش ببرد. البته جدا از اعتقادات یارسان، باید گفت که پدر سلطان صحاک با نام عیسی بَرزَنجه‌ای از درویشانِ قادری بود و مریدان و خانقاه داشت و دور از انتظار نیست که مریدان او برای فرزندش، لالایی می‌خواندند. اما آنچه بسیار جالب توجه است، متن این لالایی است و آموزه‌های آن برای کودک. متن لالایی، کودک را به فارغ بودن از دنیا، معنوی‌گرایی و تحمل سختی‌های زندگی پند می‌دهد.

5- مقام چووشون یار یا چُو وَه‌شَه‌ن یار (چه شیرین است که یار می‌آید)

گستره صوتی: ر، می، فا، سل، لا (و لابمل)، سی (و سی‌‌بمل).

نت متغیر: لا، سی.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: هفت‌ چهار، چها‌ر‌ چهار‌، شش ‌چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام (حقانی) است که مطابق نظر علی اکبر مرادی این مقام را در تولد سلطان صحاک نواخته و خوانده‌اند. نیم‌پرده‌های کروماتیک در این مقام نیز نقش مهمی دارند و هسته‌ی اصلی این مقام بر روی نت‌های «سل، لابمل و لا» می‌باشد. به گفته‌ی حیدر کاکی «این مقام از مقام‌های موزون است و در هر جمله آن 17 ضرب وجود دارد» و دارای سربند ثابت است که همان بیت اول مقام است:

مه‌یو یار دیده‌گیانی چو وه‌شه‌ن یار

مزگان مزگانه‌ن خاوندکار مه‌یو

ای نور دیدگانم چه شیرین است که یار می‌آید

عزیزان مژده باد بر شما که خداوندگارمان تشریف‌فرما می‌شود.

در خصوص بابا سرهنگ که شعر این مقام از دفتر او می‌باشد، در این حد می‌توان گفت که ایشان در قرن چهارم می‌زیست و یکی از مقام‌های ظهور را در تاریخ یارسان دارد (پس از بهلول و پیش از شاه‌خوشین). در خصوص چیستی «ظهور در آیین یارسان» باید گفت که اهالی یارسان معتقد هستند که قبل از سلطان صحاک،  چهار دوره‌ی معروف از منظر ظهور (تجلی معنوی) وجود داشته است؛ البته که این‌ افراد فقط از مطرح‌ترین‌ها هستند و اهالی یارسان، تعداد این افراد را بیشتر می‌دانند:

1- دوره‌ی بهلول در لرستان (مرگ در  219) که کلیه‌ی کلام او و یارانش در دفتری به نام دوره بهلول نوشته شده است.

2- دوره‌ی بابا سرهنگ دَودانی (متولد 324) که کلیه کلام او و یارانش در دفتری به نام دوره بابا سرهنگ محفوظ است.

3- دوره‌ی شاه‌خوشین لرستانی (متولد 406) که کلیه کلام او و یارانش در دفتری به نام دوره شاه‌خوشین محفوظ است.

4- دوره‌ی بابانائووس جاف (متولد 477) که مانند بهلول به شیوه‌ی دیوانگان می‌زیست و کلیه کلام او و یارانش در دفتری به نام دوره‌ی بابانائووس محفوظ است.

اما پنجمین دوره و کامل‌ترین دوره‌ی ظهور مربوط به سلطان صحاک بوده است. البته باید توجه شود که در هر دوره، فرشتگانی چون جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، عزرائیل و حور‌العین در افرادی ظهور داشته‌اند و ظهور معنوی افراد در نمادهای عقیدتی، فقط مختص به یاران سلطان صحاک نبوده است. یعنی از بهلول تا بابانائووس، همگی مانند سلطان صحاک «هفت‌تن» داشته‌اند که هر کدام نمادی از جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، عزرائیل و حور‌العین و دو رهبر معنوی دیگر بوده‌اند. در ترتیب ظهورها، باید به تاریخ زیست افراد دقت کرد؛ چرا که ترتیب‌های متفاوت‌تری نیز ذکر شده است. اما نکته‌ای بسیار قابل توجه در خصوص شاه‌خوشین این مطلب می‌باشد که به روایتی، گفته می‌شود بهلول، تنبور را از آن تمام ایرانیان می‌دانست و از زمان شاه‌خوشین و به فرمان او بود که تنبور، به سازی درون‌آیینی برای یارسان تبدیل شد و مسیر مذهبی این ساز پایه‌گذاری شد. فرزاد بازگیر به جز مقام‌های شاه‌خوشینی، مقام‌های «هاها 1 و 2»، «ده سی وِت وِلا»، «هَی ده یار دیار» و «یاران وه باطن» را نیز مربوط به دوره‌ی شاه‌خوشین می‌داند.

6- مقام حه‌ق حه‌ق و هوو (او حق و حقیقت است)

گستره صوتی: ر، می، فا، سل، لا (و لابمل)، سی‌بمل.

نت متغیر: لا.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  شش ‌چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

به گفته‌ی حیدر کاکی «از مقام‌های کلام است که در «مراسم جم» اجرا می‌شود و از مقامات موزونی‌ست که دارای وزن 6 ضربی است و هسته‌ی اصلی این مقام را نیز نیم‌پرده‌های کروماتیک تشکیل می‌دهند». جم به معنای جمع شدن در یک محل توافقی برای برپایی آداب گردهمایی‌های آیین یارسان است که در آن، موسیقی و تنبورنوازی از ارکان اصلی می‌باشد. سربند این مقام نیز همان بیت اول است:

حه‌ق حه‌ق و هوهو هه‌ی ئاغای جافم

قونه‌ره‌ی سه‌ر تافان، یار بی گه‌زافم

سرور بزرگوار ما، ای یار راستین که به پاکی و زلالی بلندترین امواج خروشانی.

اشاره به عمادالدین نسیمی (شاعر قرن هشتم) در متن مقام نشان می‌دهد که اگرچه او داخل آیین نیست، اما شجاعت و مبارزه‌ی او علیه صوفی و زاهد و مفتی برای یارسان قابل احترام بوده است. منظور از ریاضت کشیدن نسیمی که در متن مقام آمده است نیز اشاره به سختی‌های او در راه مبارزه دارد و نحوه‌ی مرگ او که به دارش آویختند و پوست او را از تن کندند. البته در خصوص ارتباط نسیمی با اهل حق باید گفت که بر طبق یک روایت در خصوص فضل‌الله نعیمی استرآبادی که در قرن سوم پیشوای حروفیه بوده است، گفته می‌شود که او مدتی با اهل حق به سر برده است و در میان آنان به مقامی رسید که حتی برخی او را پیش‌تر از بابا سرهنگ، دارای یک دوره‌ی ظهور می‌دانند. نسیمی نیز اگرچه در قرن هشتم می‌زیست، اما از حروفیه بوده است و شاید برخی از اهالی یارسان، او را هم از اهالی حق بدانند و یا شاه فضل (‌فضل‌الله نعیمی استرآبادی) را در جامه‌ی او بدانند. 

علی اکبر مرادی شعر این مقام را منسوب به عابدین جاف متولد قرن هشتم می‌داند که در وصف پیر خود، سلطان صحاک سروده است. کتاب «سرانجام» یا همان «دفتر پردیوری» دارای شش بخش است که یک بخش آن به دوره‌ی عابدین بازمی‌گردد که شامل مناجات‌های عابدین جاف به زبان سورانی است. توجه شود که در متن کردی نیز به نام جاف اشاره شده است. فرزاد بازگیر نیز در خصوص عابدین جاف به روایتی مکتوب در دفاتر یارسان اشاره می‌کند: «عابدین که نام و آوازه سلطان صحاک را شنیده بود، روزی مشغول خواندن و کتابت بود که متوجه می‌شود تمامی صفحات به نام ایشان مزین شده است. با اینکه چند بار کتاب را باز و بسته می‌کند، اما همچنان صفحات به وضعیت اولیه باقی می‌ماند. بعد از این اتفاق، عابدین به خدمت سلطان صحاک می‌رسد و مرید ایشان می‌شود».

7- مقام سولتانِ دینه 1 (سلطانِ دینِ ما)

گستره صوتی: دو، می‌بمل، فا، سل، لابمل، سی‌بمل.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  ده‌ هشت،  سه‌ هشت.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

این مقام نیز از مقام‌های حقانی است و سربند آن همان بیت اول است:

سولتان دینه یا عه‌لی

پیر بنیامینه شا عه‌لی

سلطان و مراد و مرشد ما پیر بنیامین است.

اما ترجمه حیدر کاکی در کتاب «موسیقی یارسان» از بیت اول چنین است: «استاد بزرگ و اجتماع دین ما، سلطان صحاک است که روح علی در کالبد او دمیده است و پیر بنیامین همواره همراه اوست. سید قباد حسینی می‌گوید «این مقام توسط چهار ملکه به نام‌های داوود، پیر موسی، مصطفی و بنیامین سروده شده و در زمان تکمیل دین یارسان توسط سلطان صحاک اتفاق افتاده است». با توجه به متن شعر نیز متوجه می‌شویم که سولتانِ دینه را یاران سلطان صحاک در وصف او سروده‌اند. شعر از درویش دوسته است که یکی از چهل تن آسید حیدر براکه (1290-1210) می‌باشد. آسید حیدر در چهل سالگی جایگاه تجلی ذات می‌شود و پس از آن، چهل تن را از بزرگان یارسان جمع می‌کند که به «چهل تن آسی براکه» مشهور هستند. این چهل تن نمادی از چهل روح یا چهل فرشته‌­ی الهی هستند که با اسب­‌های آماده و زین‌ و برگ­­ شده، آماده‌­ی یاری‌­رساندن هستند. باتوجه به انتقاد آشکار آسید براکه از بی‌عدالتی، تکیه‌ی او مورد تعرض و تهاجم توپخانه‌ی ناصرالدین شاه قاجار قرار گرفت و بسیاری از دفاتری که جمع کرده بود را سوزاندند. درویش دوسته دفتری دارد مشتمل بر 100 بند کلام که اکنون به جای مانده است. لازم به ذکر است که این مقام در اعیاد و مراسم‌های مذهبی یارسان بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در خصوص ویژگی‌های موسیقایی این مقام نیز حیدر کاکی آورده است که «این مقام ابتدا با ریتم 10 ضربی شروع می‌شود و در ادامه با ریتم 3 ضربی اجرا می‌شود و هر مصراع آن 12 ضرب است و به صورت چهار قسمت سه ضربی اجرا می‌شود. در بم‌ترین حالت به می، و در زیرترین حالت به سی‌بمل می‌رسد».

8- مقام هَه‌ر وا بوه و هَه‌ر وا دَه بی (چنین بوده است، چنین خواهد شد)

گستره صوتی: دو، می‌بمل، فا، سل، لا، سی‌بمل.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  سه ‌هشت.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است و سربند آن همان بیت اول است:

هه‌ر وا بوه و هه‌ر وا ده بی

ئیله هه‌ل گرت کلاوه‌ی چه‌وی

چنین بوده است، چنین نیز خواهد شد. ایل بیگی حجاب از چشمانش برگرفت.

به گفته‌ی حیدر کاکی «این مقام دارای وزن ثابت است و نوعی سه ضربی ساده است که در کوک به‌رز اجرا می‌شود و هر مصراع 12 ضرب در میران سه‌تایی است. گستره صوتی این مقام از دو دست باز تا لابمل می‌رسد. البته به نت سی‌بمل هم اشاره‌ای می‌شود که نوعی تحریر است».

ایل بیگی جاف که شعر مقام از دفتر او می‌باشد، در قرن دهم و عصر صفوی می‌زیست و عارف و شاعری بود که اشعار او به فارسی ترجمه شده است. وزن سروده‌های وی هشت هجایی است که همان وزنی است که زرتشت گاتاهای خود را با آن وزن سروده است. کتاب «سرانجام» ارتباط قابل توجهی با اوستا دارد و حتی چهار اصل دین یاری بسیار شبیه به سه اصل دین زرتشت است. چهار اصل دین یاری عبارت است از: پاکی، راستی، نیستی و ردا(جوانمردی) که تحت تأثیر سه اصل اندیشه، گفتار و کردار نیک است.

ایل بیگی جاف وقایع را در اشعار خود پیشگویی می‌کرده است و در متن مقام هم نوعِ پیشگویانه‌ی جملات مشخص است. او از قدرت گرفتن نادرشاه، قاجاریه، پهلوی، وقوع جنگ جهانی، کشف تلگراف، اختراع هواپیما و حتی سفر به فضا را پیش‌بینی کرده است. هر کدام از این پیشگویی‌ها، با جزئیات و ذکر اسم هستند. البته باید اشاره شود که به نظر می‌رسد در خوانش اشعار، علی اکبر مرادی ابیات را جابه‌جا خوانده‌ است؛ چرا که به اعتقاد یارسان، ظهور علی مربوط به آخرین واقعه‌ی عالم می‌شود و پیش‌بینی اختراع ماشین و جنگ جهانی، باید قبل از واقعه‌ی ظهور قرار بگیرد. درواقع باید ترتیب وقایع حفظ شود.

در خصوص سوران نیز باید اشاره شود که از شهرهای اربیل عراق است و سورانی، از گویش‌های کُردی میانه است که در کردستان عراق رایج است و پیشینه آن را به زبان مادی می‌رسانند. مردمان سوران، به نوعی از کُرد‌های اصیل هستند.

9- مقام بِه‌یان وه یاری (به یاری بشتابید)

گستره صوتی: دو، می، فا، سل، لابمل، سی‌ (و سی‌بمل)، دو.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  سه ‌هشت.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که به اعتقاد حیدر کاکی «اگرچه وزنی آزاد دارد، اما دارای ریتم درونی 2 ضربی و گاهی 3 ضربی است و بیان این مقام شباهت‌های زیادی با مقام «لامی لامی» دارد». سربند این مقام نیز همان بیت اول است:

هه‌ی دیده گیانی، به‌یان وه یاری

به‌یو پیر داوو، نیشانه‌آ باری

ای نور دیده و جان، به یاری بشتابید

تا که حضرت داوود در حالی که نشان حق را با خویش دارد، فرا برسد.

«دوره چهل‌تن» که شعر مقام از آن انتخاب شده است، نام یکی از فصل‌های کتاب «سرانجام» است که درباره آفرینش چهل تن از فرشتگان است که از روز ازل برای رازداری آفریده شدند و در «قرن هشتم هجری قمری» ارواح آنان در پیکره چهل تن تجلی نمود؛ چهل تنی که مردم را به یکتاپرستی و توحید دعوت کردند. نام این چهل تن و گفتارهای آنان در کتاب «سرانجام» آمده است؛ مانند سلطان صحاک، پیر بنیامین، پیر داوود، پیر موسی، خاتون رمزبار (مادر سلطان صحاک) و افراد کمتر شناخته شده مانند قاموس، اژدر، انور و غیره. توجه شود که این چهل‌تن جدا از چهل‌تن آسید حیدر براکه هستند که پیش‌تر به آن اشاره شد. در خصوص داوود نیز که در متن مقام به او اشاره شده است، باید به روایتی از یارسان اشاره کرد که مقام او را به خوبی نشان می‌دهد. به اعتقاد یارسان، خداوند جهان را در دو مرحله آفرید: آفرینش جهان معنوی و آفرینش جهان مادی. آنان می‌گویند: «در آنگاه اراده خداوند به آفرینش موجودات تعلق گرفت و نخستین مخلوق پیر بنیامین را از زیر بغل خود خلق کرد و نام او را جبرائیل گذاشت. پس از خلقت جبرائیل، خداوند او را در پهنای دریای محیط رها کرد. هزاران سال گذشت تا به درخواست جبرائیل، شش تن دیگر پیدا شدند که با جبرائیل هفت تن شدند: جبرائیل (نماد آن پیر بنیامین هم عصر سلطان صحاک که  سمت پیری بر عموم اهل حق را داشت) – اسرافیل (1- هر آن پیر داوود هم‌ عصر سلطان صحاک که سمت دلیلی و ارشاد و هدایت بر عموم اهل حق را عهده‌دار بود 2- اسرافیل، فرشته شیپورزن روز رستاخیز) – میکائیل (1- مظهر آن پیر موسی، هم عصر سلطان صحاک که با لقب قلم‌زر سمت دفترداری و منشی سلطان را برعهده داشت 2- میکائیل، رئیس ملائکه، فرشته رحمت و مأمور رزق و روزی بندگان) – عزرائیل (مظهر آن مصطفی داوودان، هم عصر سلطان صحاک که ریاست امور انتظامات را عهده‌دار بود) – حورالعین (مظهر آن خاتون رمزبار یا خاتون دایراک، مادر سلطان صحاک و رئیس جامعه نسوان اهل حق) – عقیق (مظهر آن شاه ابراهیم، نایب سلطنت عرفانی سلطان صحاک) – یقین (مظهر آن شاه یادگار یا بابا یادگار، نایب سلطنت عرفانی سلطان صحاک). لازم ذکر است که در فصلی از کتاب «سرانجام» با عنوان «هفتن و امشاسپندان» این هفت‌تن را با هفت امشاسپند مقایسه کرده‌اند. همچنین باید گفت که خاندان‌های شاه ابراهیم و بابا یادگار، از مهم‌ترین خاندان‌هایی هستند که سلطان صحاک تعیین کرده که تا همیشه برای اهالی یارسان مقام معنوی داشته باشند.

علی اکبر مرادی معتقد است که روایت این مقام مربوط به قرن هفتم است و زمانی که یارانِ سلطان از او خواسته‌اند تا آیین یارسان را آشکار کند؛ چرا که این آیین به مدت صدها سال به طور سرّی در هورامان وجود داشت تا اینکه سلطان صحاک آن را آشکارا تبلیغ کرد.

10- مقام لاو هِه‌ی لاو (لالا لالایی)

گستره صوتی: دو، ر، می، فا، سل، لابمل، سی (سی‌بمل)، دو.

نت متغیر: سی.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که در کوک به‌رز اجرا می‌شود و به گفته‌ی حیدر کاکی «مانند مقام «هی لاوه» توسط مدیران و غلامان سلطان صحاک سروده شده است و همان روایت لالایی برای سلطان را دارا می‌باشد». علی اکبر مرادی نیز معتقد است که این کلام را یاران سلطان اسحاق (همان سلطان صحاک) در هنگام طفولیت او، در گهواره به جهت خواب می‌خواندند و زمزمه می‌کردند. این یاران را  پیر داوود، پیر موسی و پیر بنیامین ذکر کرده‌اند. این مقام در بم‌ترین حالت از نتِ دو روی سیم زرد تا سی‌بمل (همراه با اشاره به ر بمل) در حرکت است. این مقام بدون دست زدن در مراسم‌های مختلف همراهی می‌شود و به اطلاح، «قره‌چویی» است.

درویش فارغ که شعر مقام از دفتر او می‌باشد، یکی از شاعران مطرح یارسان است و یکی از یاران چهل تن آسید براکه که از او نیز مانند درویش دوسته، دفتری به جا مانده حاوی 100 کلام.

مقام‌های تنبور
کادارا منهویی
از صاحب‌نظران مقامات تنبور
که در نظارت بر جمع‌آوری‌ مقام‌ها‌
در مجالس سید شمس‌الدین حیدری
نقش داور داشته است.

11- مقام ئاغا یار داوو (سرور ما داوود)

گستره صوتی: می، فا، سل، لابمل، سی (و سی‌بمل)

نت متغیر: سی.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: شش ‌چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که همراه با آن دست می‌زنند. این مقام دارای ریتم دو ضربی است و به گفته‌ی حیدر کاکی «بیشتر در مراسم جم هنگام طواف پیشوایان یارسان (مخصوصا زیارتگاه داوود) اجرا می‌شود». همچنین حیدر کاکی اشاره می‌کند که «طاهر یارویسی، کاکا میرزا و سید قباد حسینی نیز معتقدند که این مقام توسط پیران ترک‌زبان یارسان در دوره پردیور سروده شده و به حضرت داوود اهدا شده است؛ چون در این مقام از کلمه ترکی «سَن» به معنای «تو» استفاده شده است». این مقام بیشتر در کوک به رز اجرا می‌شود و سربند آن بیت اول است:

ئاغا یار داوو

 سه‌ن سه‌ن یار داوو

سرور ما، ای حضرت داوود، یار ما مسکینان تنها تو هستی

همانطور که پیش‌تر گفته شد، جم به معنای جمع شدن در یک محل توافقی برای برپایی آداب گردهمایی‌های آیین یارسان است که در آن، موسیقی و تنبورنوازی از ارکان اصلی می‌باشد. این محل می تواند در یک منزل مشخص یا منزل یکی از یاران و یا اینکه اطراف زیارتگاه‌های یارسان باشد. اتاق برگزاری مراسم آیینی یارسان نیز می‌بایست پاکیزه بوده و سربند (کلاه) و شال (برای بستن کمر) به تعداد افراد حاضر در جم آماده باشد. اشاره به داوود و جم در این مقام به این دلیل است که داوود، جم را نجات داد؛ یعنی قلب آیین یارسان را. بر اساس متن شعر، گویا جم‌ها در دریای عالم و طوفان‌های آن (جنگ‌های تاریخی علیه یارسان) به کشتیِ طوفان‌زده‌ای شبیه شده‌اند که داوود آن‌ها را نجات داد و درنهایت بر تمام دریاها (مخالفان) چیره کرد. توجه شود که داوود، نماد اسرافیل است و رستاخیز؛ یعنی داوود، رستاخیز مخالفان را برپا کرد. البته در کتاب «سرانجام» در صفحه‌ی 436 نیز آمده است که: «دو دریا است که میان خدا و بنده است. یکی دریای هلاک، دیگری دریای نجات و در دریای هلاک، پنج کشتی روان است: یکی حرص، دیگر ریا، دیگر اصرار بر معاصی، چهارم غفلت، پنجم قنوط (ناامیدی). در دریای نجات هم پنج کشتی روان است: یکی خوف، دیگر رجا، دیگر زهد، چهارم معرفت، پنجم توحید. شاید هم منظور از دریا و کشتی در متن این مقام، همین موارد باشد.

«بارگه بارگه» نیز به معنی بارگاه بارگاه است که متن مقام از آن می‌باشد و یکی از فصل‌های کتاب «سرانجام» را تشکیل می‌دهد که در آن ذکر شده حلاج، مظهر داوود بوده است (حلاج، قرن سوم می‌زیسته است). بارگاه، واژه‌ی دیگری از جامه یا دون‌های هر انسان است (بارگاه به بارگاه شدن). البته سید قباد حسینی معتقد است که بارگه بارگه همان باریه باریه نیز بوده است. در این خصوص باید توجه شود که اشارات ملّی در بخش بارگه بارگه از تمام بخش‌های دیگر کتاب «سرانجام» بیشتر است. مانند اینکه رستم، تجلی بنیامین و سیمرغ، تجلی خاتون‌ رمزبار معرفی شده است. بنابر بارگه‌ بارگه‌، یارسان‌ آیین‌ خود را به‌ زردشت‌ نسبت‌ می‌دهند. همچنین  زردشت‌، پیامبر خدا خوانده‌ و ستوده‌ شده‌ است‌ و اسطوره‌ای‌ درباره‌ی آغاز آفرینش‌ جهان‌ در آن آمده‌ است‌ که‌ می‌تواند بازتابی‌ از اساطیر خلقت‌ نزد زردشتیان‌ باشد. بخش‌ ابتدایی‌ این‌ طرح‌ نیز دارای‌ مایه‌های‌ قوی‌ زروانی‌ است‌ و حکایت‌ از صدور اهورمزدا و اهریمن‌ از بطن‌ زروان‌ دارد. اشعار بارگه‌ بارگه همه‌ ۱۰ هجایی‌ و دو مصراعی‌ هستند (هر مصراع‌ ۵ هجا). شعر هجایی‌ از آثار و عناصر بازمانده‌ از ایران‌ باستان‌ در میان‌ اهل‌ حق‌ است‌.

12- مقام حه‌ق داوو (حضرت داوود جلوه‌گاه حق است)

گستره صوتی: سل،لابمل، سی (سی‌بمل)، دو.

نت متغیر: سی.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  چهار ‌چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که دارای ریتم ثابت 4 ضربی می‌باشد و همراه آن دست می‌زنند. سربند این مقام، همان بیت اول است:

حقه‌ن داوو، گیان داوو

دین داوو، ئیمان داوو

حضرت داوود، جلوه‌گاه حق است و منشأ اخلاص و ایمان است.

 این مقام که ادامه‌ی مضمون مقام قبلی می‌باشد و از همان منبع (بارگه بارگه) روایت شده است، در تمامی مراسم‌های مذهبی یارسان قابل اجرا می‌باشد و گواهی بر حقانیت حضرت داوود می‌دهد و از طرف یارانش به او اهدا شده است.

13- مقام هانا فه‌ریای ره‌س داوو (ای داوودِ فریادرس)

گستره صوتی: دو، فا، سل،لابمل، سی (سی‌بمل)، دو.

نت متغیر: سی.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  دو چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

به گفته‌ی حیدر کاکی «داوود در فرهنگ و متون یارسان معمولا نقش پیر دستگیر را دارد و از او به عنوان کمک‌رسان و یاری‌دهنده یاد می‌کنند و در تمامی مشکلات، او را به یاری می‌طلبند. این مقام نیز کاملاً به این نقش داوود اشاره می‌کند و حالتی التماسی را تداعی می‌کند». سربند این مقام همان بیت اول است:

هانا فه‌ریای ره‌س داوو

په‌ی بی‌که‌سان، که‌س داوو

ای حضرت داوود، که فریادرس و کسِ بی‌کسان هستی، امید ما به توست.

این مقام دارای ریتم 4 ضربی است و همراه آن دست می‌زنند و در تمامی مراسم یارسان اجرا می‌شود و از کلام‌های شیخ امیر در خصوص پیر داوود است که پیش‌تر به آن اشاره شد.

14- مقام سحری یا سه‌حه‌ری (به وقت سحر)

گستره صوتی: دو، ر، می‌بمل، فا، سل‌بمل، لا (و لابمل)، سی، دو.

نت متغیر: لا.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  هفت ‌هشت، دو چهار،

لاوچ‌ها (گوشه‌ها): آغاز مقام، آواز اول، زمزمه اول، آواز دوم، زمزمه دوم.

کوک: پنج دستان یا ته‌رز (دو، دو، فا)

از مقام‌های مجلسی است که به روایت حیدر کاکی دارای پنج لاوچ (گوشه) می‌باشد:1- آغاز مقام 2- آواز اول 3- زمزمه اول 4- آواز دوم 5- زمزمه دوم. قسمتی از لاوچ‌های این مقام، موزون است و دارای ریتم 2 ضربی و هفت ضربی است. این مقام در مراسم‌های مذهبی یارسان اجرا نمی‌شود و به این دلیل که کلام نیست، فاقد سربند است.

ژان دورینگ در مورد این مقام می‌گوید: «عملاً سحری دستگاهی است سازی که آن را روی وزن 2 یا 4 ضربی می‌نوازند. گام این دستگاه با انتقال چهارم به بالا، دستگاه شیخ امیری را تشکیل می‌دهد. آنچه این دستگاه را ویژه می‌سازد، ابهام نت چهارم است که گاه چون سومِ بزرگ صدا می‌دهد گاه چون چهارمِ خفیف. یکی دیگر از ویژگی‌های این مقام پاساژ سی‌بمل، سی و اوج در ربمل است». طبق نظر علی اکبر مرادی نیز، سحری آهنگ بیدارباش بوده است که هنگام سحر با سُرنا می‌نواختند. انتخاب اشعار از مولوی کُرد نیز به نحوی‌ست که به سحرِ طبیعت یا همان بهار اشاره دارد و این تناسب جالب‌توجه است. «گل چنور» نیز که در متن مقام آمده از گیاه‌های اصیل مناطق کُردنشین در ارتفاعات زاگرس و به خصوص دالاهو است که در روغن کرمانشاهی استفاده می‌شود و اتفاقاً فصل رویش آن نیز در سحرِ طبیعت و همان بهار است. بوی خوش این گیاه تمام دشت‌ها را خوشبو می‌کند و حتی در مناطق کُردنشین، بوی خوش زلف یار را به بوی چنور تشبیه می‌کنند.

لازم به ذکر است که سه‌حه‌ری از مقام‌های «هوره» نیز می‌باشد. همانطور که پیش‌تر اشاره شد، هوره‌ها آوازهای اساطیری ایران هستند که به زبان کُردی خوانده‌ می‌شوند. مقام‌های هوره شامل: ۱- گله‌خاک ۲- گله‌وه‌دره ۳- بالادستانی ۴- شاه‌حسینی ۵- ساروخانی ۶- جلوشایی ۷- طرز ۸- مجنونی ۹- سحری ۱۰- باریه ۱۱- دو بالا ۱۲- غریوی ۱۳- بان بنه‌یی ۱۴- پاوه‌موری می‌باشند. امروزه در هوره خواندن از ساز استفاده نمی‌شود اما در گذشته هوره را همراه با تنبور اجرا می‌کردند. اشعاری که در هوره خوانده می‌شوند معمولا ۱۰ هجایی و با مضامین تغزلی و حماسی‌اند. جنگجویان کرُد، هوره را در جنگ نیز می‌خوانده‌اند.

15- مقام هوهویار (اوست یار)

گستره صوتی: سل،لابمل، سی (سی‌بمل)، دو، ربمل.

نت متغیر: سی.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  دو چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که دارای وزن ساده 2 ضربی است و سربند آن بیت اول است:

هوهو هوهو هوهو یار

ره‌هبه‌ر داوو ضامن! دار

حضرت داوود رهبر و پناه یاران است.

از اشاره به «جواهرات فرنگی» در متن مقام مشخص می‌شود که شعر این مقام، متأخر است؛ همانطور که نوروز سورانی نیز شاعری متأخر است. نوروز علی معروف به نوروز سورانی در سال1220 ه.ق در دهِ سوران سنجابی در شرق گهواره، مرکز دهستان گوران متولد شد. وی شاعری توانا و فیلسوفی عارف در علم الهیات بوده است و در این زمینه مراحلی را طی نموده که به عقیده یارسان، تاکنون در آن خطه کمتر کسی به پایه‌ی او رسیده است. مطابق گفته‌ی علی اکبر مرادی شعر این مقام از ذکرهای یارسان است. توجه شود که نوروز سورانی نیز مانند درویش فارغ یکی از چهل تن آسی براکه بوده است و آسید براکه، نوروز سورانی را «درویش درویشان» ذکر کرده است.

16- مقام عه‌لی عه‌لی هوهو (علی حق است)

گستره صوتی: دو،سل،لابمل، سی (سی‌بمل).

نت متغیر: سی.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  چهار چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که دارای وزن 4 ضربی است و به گفته‌ی حیدر کاکی مخصوص دعا و مناجات است. سربند این مقام، بیت اول است:

عه‌لی عه‌لی هوهو، مه‌ولام عه‌لی هوهو

ده‌سم وه دامان پیر بنیامین بو

مولای ما علی است و دست ارادتمان به دامان پیر بنیامین است.

شعر این مقام را نیز نوروز سورانی سروده است و شاید خود مقام هم متأخر باشد. این اشعار هم به گفته‌ی علی اکبر مرادی از ذکرهای یارسان است.

17- مقام هِی‌ی دوس (ای دوست)

گستره صوتی: دو، ر، می، فا، سل، لا ( و لابمل)، سی (سی‌بمل).

نت متغیر: لا، سی.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که به گفته‌ی حیدر کاکی «بخش آوازی آن بر روی پرده‌های سحری شروع می‌شود و در بخش ضربی آن با تغییر پرده‌ها (مدولاسیون) همراه می‌شود و دو بار به مایه اصلی سحری برگشت می‌کند».

در خصوص شعر مقام نیز باید گفت که اگرچه بیت اول از درویش نوروز سورانی (قرن سیزدهم ه.ق) می‌باشد، اما به گفته‌ی علی اکبر مرادی این مقام از مقام‌های بسیار کهن است. این مقام اکنون از مناجات‌های یارسان برای افراد ضعیف و کم‌دست است که به سخاوت آسمانی بابا یادگار امیدوار هستند و با عبارت «هی دوس» او را صدا می‌زنند. همچنین علی اکبر مرادی اضافه می‌کند که این مقام از جمله مقام‌های «قره‌چوپی» است که بدون کف‌زدن همراهی می‌شوند. مقام‌های قره‌چوپی عبارت‌اند از:  هی‌دوس، بلی‌ها، باباناعوثی، تنه‌میری، لاو هی لاو.

18 و 19- مقام شیخ‌ امیری یا شیخ ئه‌میری  1 و 2 (منسوب به شیخ امیر)

گستره صوتی: لا (سیم بم)، سی و سی‌بمل (سیم بم)، دو، ر، می‌بمل، فا، سل‌بمل.

نت متغیر: سی.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  سه‌ چهار (در شیخ ئه‌میری2)

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

مقام شیخ امیری از مقام‌های مطرح در میان مقام‌های کلام است که هر شنونده‌­ای با شنیدن حالت رمز و رازآلود این مقام­‌ها تحت تأثیر قرار می­‌گیرد و احساس عمیق و شگرفی به او دست می‌­دهد. به گفته‌ی حیدر کاکی «فواصل ملودیک و ریتم کُند در این مقام‌ها حالتی مرموز و خصوصیتی مالیخولیایی را به وجود می‌آورد که هرچه با مهارت بیشتری اجرا شود، تأثیر بیشتری خواهد داشت».

همچنین حیدر کاکی آورده است که «شیخ امیری 1، بر کوک هفت دستان اجرا می‌شود و در منطقه گوران به آن مقام «پیشروی» نیز می‌گویند. بر روی پرده‌های «ر، می بمل، فا، فا دیز» اجرا می‌شود و نت ر به عنوان شاهد، ایفای نقش می‌کند. اگرچه که فواصل و پرده‌های مورد استفاده در این مقام، منطبق بر مقام سحری است، اما از لحاظ مفهوم و بیان ملودیک، کاملاً حال و هوای متفاوتی را القا می‌کند. این مقام، سربند مشخصی ندارد و اشعارش از متون مقدس یارسان انتخاب می‌شود.‌ شیخ امیری 2 نیز دارای وزنی آرام، نرم و پری‌وار است که به صورت 3 تایی اجرا می‌شود و از ادوار ایقاعی قدیم تبعیت می‌کند و در کوک به‌رز اجرا می‌شود. تفاوت شیخ امیری 2 با شیخ امیری 1 در این است که در این مقام، قسمت فرود نیز وجود دارد که در بم‌ترین قسمت بر روی پرده‌های دو و سی اجرا می­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­شود». بنا بر پژوهش‌های فریاد بازگیر شیخ امیری 2 به این دلیل که بازگوکننده‌ی ارکان دین یاری و حق‌پرستی می‌باشد، به «پیشروی گوران» معروف است. همچنین شیخ امیری 2 برخلاف شیخ امیری 1 دارای سربند است که همان بیت اول است:

وینه‌ی په‌روانه جویای جه‌م بو

فاریغ نه جیفه‌ی، زیاد و که‌م بو

همچو پروانه در جستجوی جمع یاران باش و فارغ از بیش و کم مادیات دنیا.

لازم به ذکر است که مقام‌های شیخ‌ امیری منسوب هستند به شیخ امیر زوله‌ئی که شرح آن پیشتر آمد.

20- مقام لامی لامی (ای نور مطلق)

گستره صوتی: دو، ر، می‌بمل، فا، سل‌بمل.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که به گفته‌ی حیدر کاکی «از نظر گردش ملودی و فواصل مورد استفاده، شباهت زیادی به مقام «به‌یان وه یاری» دارد. گردش ملودیک این مقام نسبتاً پیچیده است و نواندگان و کلام‌خوانان به سختی می‌توانند آن را اجرا کنند. این مقام و باقی مقام‌ها اگرچه دارای وزن آزاد هستند، اما ریتم آن‌ها را باید در دوره‌های ایقاعی که در موسیقی قدیم استفاده می‌شده است جستجو کرد». سربند این مقام نیز همان بیت اول است:

ئه‌ی لامی و لامی گیان، سه‌ر وه‌شه‌ن گیان لامی

شام خاونکاره‌ن کاوه‌م، پیرشه‌ن بنیامی

ای نور مطلق، از روشنای وجودت سرمست و دل پرشور گشته است

بنیامین نماینده خداوندگار، شاه عالم است.

به گفته‌ی علی اکبر مرادی نیز این مقام را در وصف سلطان صحاک اجرا می‌کردند.

مقام‌های تنبور در ایران موزیکولوژی
کابشر منهویی
از صاحب‌نظران مقامات تنبور
که در نظارت بر جمع‌آوری‌ مقام‌ها‌
در مجالس سید شمس‌الدین حیدری
نقش داور داشته است.

21- مقام یار داوود (یارِ ما، داوود)

گستره صوتی: دو، ر، می‌بمل، فا.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  چهار چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

این مقام دارای وزن 4 ضربی ساده است اما به گفته‌ی حیدر کاکی «دارای شور و سرمستی خاصی است که گروه کلام‌خوان را سخت تحت تأثیر قرار می‌دهد و از جمله مقام‌هایی است که به صورت سوال و جواب توسط کلام‌خوان و گروه حاضر اجرا می‌شود؛ به این صورت که کلام‌خوان سربند اصلی را می‌خواند، بعد یک بند شعر را و بعد گروه، سربند را هر بار جواب می‌دهند و هم‌زمان کف می‌زنند. بدین صورت که با ضرب اول دست می‌زنند و سه ضرب دیگر، توسط تنبور و کلام‌خوان ادامه می‌یابد». سربند این مقام همان بیت اول است:

یار داوو حقه‌ن گیان داوو

دین داوو ئیمان داوو

ای یار، ای جلوه‌گاه حق، ای دین و ایمان ما، ای حضرت داوود.

به گفته‌ی علی اکبر مرادی بند اول این کلام در وصف سلطان صحاک است.

22- مقام عه‌لی عه‌لی (علی علی)

گستره صوتی: دو، ر، می‌بمل.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: دو چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

این مقام دارای میزان 2 ضربی نسبتاً تندی می‌باشد که به گفته‌ی حیدر کاکی با کف‌زدن همراه می‌شود و مانند مقام یارداوود به صورت سوال و جواب اجرا می‌شود. سربند این مقام، همان بیت اول است:

عه‌لی عه‌لی عه‌لی عه‌لی

مه‌ولام عه‌لی عه‌لی عه‌لی

مولای ما علی است.

به گفته‌ی علی اکبر مرادی این مقام ذکر جلّی یارسان است. ذکر جلّی برخلاف ذکر خفّی که پنهان است، باید آشکارا با زبان گفته شود و فاش شود. متن ذکر از درویش فارغ، یکی از چهل تن آسید براکه می‌باشد که پیش‌تر شرح آن آمد.

23- مقام هِه‌ی گیان هِه‌ی گیان 1 (ای جان‌های مشتاق ای جان‌های مشتاق)

گستره صوتی: دو، ر، می (و می‌بمل)، فا، سل، لا، سی‌بمل.

نت متغیر: می.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  دوازده‌ هشت، ده‌ هشت، نُه ‌‌هشت.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که به صورت آوازی آغاز می‌شود اما در ادامه موزون می‌شود. طاهر یارویسی می‌گوید: «هی گیان 7 مقام بوده است که چهار نوع آن از بین رفته و فراموش شده است و سه نمونه‌ی آن تحت عنوان هی گیان 1، هی گیان 2 و  خه‌یاله مه‌سه در حال حاضر موجود است». به گفته‌ی علی اکبر مرادی نیز این کلام منتسب به بابا یادگار است. بابایادگار متولد قرن هشتم بود و از جانشینان معنوی سلطان صحاک. در کلام‌های یارسان بیان شده که پس از آزمایشی سخت، سلطان اعلام داشت که بابایادگار جانشین اوست. اما بعد از سلطان، او به نزدیکی ذهاب (120 کیلومتری غرب کرمانشاه) رفت و ابتدا در غاری و سپس در کوهی خلوت گزید و تا پایان عمر در همان‌جا ماند. آرامگاه او در کوه دالاهو است.

24- مقام هه‌ی دَه‌یار دَه‌یار (ای دیرنشین، ای پیر)

گستره صوتی: ر، می، فا، سل.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  شش ‌چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که دارای وزن ثابت 6 ضربی می‌باشد. سربند آن بیت اول است و توسط حاضران با کف زدن، جواب داده می‌شود:

هه‌ی ده‌یار ده‌یار هاهاها هاها ده‌یار

حه‌قه‌ن خاونکار هاهاها هاها ده‌یار

خداوندگار عالم، حقیقت محض است و در قالب یار متجلی گشته است.

بنا بر روایات موجود در دفاتر یارسان، این مقام را یکی از یاران شاه‌خوشین به نام سلطان چلوی که تنبور می‌نواخته در نخستین دیدارش با او برایش نواخته و خوانده است. «دیار» نیز نام منطقه‌ای در 60 کیلومتری غرب کرمانشاه است که چشمه‌ای مقدس در آن وجود دارد. اما در خصوص مبارکشاه ملقب به شاه‌خوشین (467-406) که شعر این مقام از دفتر او می‌باشد، می‌دانیم که او یکی از رهبران نخستین یارسان بوده است که در قرن چهارم هجری می‌زیست و مطابق باورهای یارسان، شاه‌خوشین مانند عیسی از مادری باکره به دنیا می‌آید. طبق روایات، پدر بزرگ شاه‌خوشین، مادرش را به دلیل بارداری در بی‌شوهری، او را در کوه‌ها رها می‌کند ولی کاکا ردا (کاکا ریا) به او نوید فرزندی را می‌دهد که از جنس نور است. وی در میان یارسان نخستین کسی‌ست که تجلی دوره‌ی کامل حقیقت به شمار می‌آید. در یادداشت کاکا ردا که بعدها از یاران شاه‌خوشین نیز شد، آمده است: شاه‌خوشین هنگام کودکی در لرستان بزرگ شد و سپس به همدان رفت و در آن جا به تحصیل علوم پرداخت و در جوانی، جامع علوم گردید و مدرس مدرسین گشت. آنگاه به زادگاهش بازگشت و در سن سی و دو سالگی خود را مظهر الوهیت خواند. او شیفته‌ی موسیقی و تنبور بود و طبق روایات و گفته‌ی علی اکبر مرادی گروه‌های نهصد نفره از تنبورنوازان داشته است. شاه‌خوشین در سن شصت و یک سالگی، روزی با یارانش در رودخانه‌ی گاماسب (از طولانی‌ترین رودهای کشور، شاخه‌ی اصلی کرخه، در شهرستان نهاوند همدان) به شنا کردن پرداخت و در اعماق آب فرورفت و روان پاک و مطهرش به جهان جاودانی پرواز نمود. در کتاب «مشاهیر اهل حق» نیز آمده: «شاه خوشین نهصد مرید داشت و آنان همواره با وی در سیر و سیاحت و ارشاد مردم بوده‌اند». لازم به ذکر است که به روایتی، باباطاهر نیز یکی از مریدان شاه‌خوشین بوده است. در خصوص اهمیت کاکا ردا نیز باید گفت که ایشان در زمان شاه‌خوشین همان نقشی را داشت که پیر بنیامین در دوره‌ی سلطان صحاک داشت؛ یعنی مظهر جبرئیل بود. فرزاد بازگیر نیز به روایتی شفاهی از این مقام اشاره کرده است که بسیار جالب توجه است: « شاه‌خوشین گله‌دار پدربزرگ خود، میرزا امان الله یکی از والیان لرستان در منطقه بلوران بوده است و عده‌ای از مریدان و دوستداران برای اینکه ایشان را از آن منطقه به دالاهو بکشانند، گله را می‌ربایند. شاه‌خوشین سوار بر اسب، آنان را تعقیب می‌کند و در نزدیکی کوزران کرمانشاه در حاشیه منطقه دالاهو به روستایی به نام «دَیار» (دایار) می‌رسند و با جماعتی روبه‌رو می‌شوند که تنبورزنان و در حال کلام به پیشواز ایشان می‌آیند و شخصی به نام سلطان چلوی در جلو جمعیت این مقام را برای ایشان می‌خواند».

25- مقام شاخوشین یا شاه‌خوشینی 1 (منسوب به شاه‌خوشین)

گستره صوتی: دو، ر، می (و می‌بمل)، فا، سل، لا.

نت متغیر: می.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

یکی از ویژگی‌های قابل توجه مقام‌های شاه‌خوشینی‌ این است مانند مقام‌های بابانائووسی، هیچکدام سربند ندارند و اشعار آن فارسی هستند. فقدان سربند که مهم‌ترین مشخصه‌ی مقام‌های کلام می‌باشد، این احتمال را ایجاد می‌کند که این مقام‌ها نیز از مقام‌های باستانی باشند. اما در هر صورت باید به این نکته توجه کرد که مطابق کتاب «موسیقی یارسان» منظور از حیدر در این کلام، علی نیست و منظور سید حیدر همان سید براکه می‌باشد.

در خصوص کا بشر بزهویی که متن مقام از دفتر او استخراج شده نیز باید گفت که ایشان در سال 1314 گلچینی بسیار عظیم از دفاتر کهن یارسان را رونویسی کرد و در کتاب خود آورد. ایشان دو بیتی اول این مقام را از تُرکه می‌داند و دو بیتی دوم را از نسیمی و دو بیتی سوم را از منصور حلاج. کا بشر بزهویی  ﺗﺎ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺩ ﻣﺠﺮﺩ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﺗأﻫﻞ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻧﻨﻤﻮﺩ و ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺭﺩﺍﯾﯽ ﺳﻔﯿﺪ ﺑﺮ ﺗﻦ ﺩﺍﺷﺖ. تُرکمن نیز که در متن مقام به او اشاره شده است، به روایت حیدر کاکی از یاران برجسته شاه­‌خوشین بوده است. شاه‌خوشین، اولین شخصی بوده که ساز تنبور و موسیقی قدیمِ آن را با آیین یارسان مکتوب کرده است. او در عرصه تنبور تبحر فراوانی داشته است زیرا در متون یارسان مکتوب است که گروه‌های نهصد نفری داشته و در آن گروه‌ها سازهای تنبور، رباب، دف و کمانچه و غیره نیز بوده است اما تنبور نقش اصلی را داشته است. توضیحات مربوط به شاه‌خوشین به این دلیل که در شرح مقام قبلی (هه‌ی دَه‌یار دَه‌یار) آمده است، در اینجا تکرار نمی‌شود.

26- مقام ئیمانم یار (ایمان ما از یار است)

گستره صوتی: ر، می (و می‌بمل)، فا، سل، لا،  سی‌بمل.

نت متغیر: می.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  نوزده‌ هشت، بیست‌وسه‌ هشت.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که به گفته‌ی حیدر کاکی «دارای دور ریتمیک 19 ضربی و 23 ضربی است». سربند این مقام همان بند اول (یک خط) است:

ئیمانم یار، ئه‌ی ره‌نگینم یار

ایمان و آراستگی ما از یار است.

این مقام که در بارگه بارگه آمده است، مطابق اشارت علی اکبر مرادی در وصف سلطان صحاک سروده شده است. در خصوص بارگه بارگه نیز پیش‌تر توضیح داده شده است. از نظر فرزاد بازگیر به جز مقام ئیمانم یار، چندین مقام دیگر منسوب به بابا یادگار هستند؛ از جمله «هی ایمانم یار گیان رنگینم یار»، «خیال مَسه (هی گیان)»، «هی گیان اول و دوم»، «بلی‌ها»، «تنه‌میری»، «هی دوس»، «خاص بژنه» و «رژیان دالاهو».

27- مقام ده‌سی وت وله (در دستی گل)

گستره صوتی: ر، می (و می‌بمل)، فا، سل، لا،  سی‌بمل، دو.

نت متغیر: می.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که سربند آن همان بیت اول است:

ده‌سی وت‌ وله، گیان یوت شه‌ما‌مه

یاران مزگانی باوا حه‌یه‌ر ئاما

به دستی گل و به دستی شمامه دارد

یاران مژده باد بر شما که باباحیدر تشریف‌فرما می‌شود.

به روایت علی اکبر مرادی، بابا حیدر که در متن مقام به او اشاره می‌شود در قرن هشتم می‌زیسته است و این مقام در هنگام ملاقات او با سلطان صحاک سروده شده است. او از بزرگان یارسان بوده است و هم‌ اکنون نیز مقبره بابا حیدر در شهرستان گیلان‌غرب (از ایل کلهر) واقع در غرب کرمانشاه قرار دارد. جالب اینکه شعر این مقام به احتمال زیاد از شیخ امیر است و درواقع شیخ امیر، لحظه‌ی ملاقات سلطان صحاک و بابا حیدر را ثبت کرده است. «شمامه» نیز که در متن مقام به آن اشاره شده است، در زبان کردی به خربزه‌ای کوچک و خوشبو گفته می‌شود و نیز نام دخترانه‌ای است به معنای زن خوشبو.

به گفته‌ی حیدر کاکی نیز «این مقام بسیار مهجور است؛ چرا که حرکت ملودیک در آن پیچیده است و هر نوازنده و کلام‌خوانی قادر به اجرای آن نیست و به دلیل ساختار ملودیک این مقام، مخاطب با شنیدن آن حالت شعف و شادی را احساس خواهد کرد».

28- مقام عالی گُورز ویش (عالی قلندر سر جدا شده خود را به اهتزاز درآورد)

گستره صوتی: دو، ر، می (و می‌بمل)، فا، سل، لا.

نت متغیر: می.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  پنج هشت.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که دارای وزن 5 ضربی می‌باشد و به گفته‌ی حیدر کاکی به صورت گروهی و توسط کلام‌خوان و حاضرانِ جم به صورت سوال و جواب اجرا می‌شود. سربند این مقام همان بیت اول است:

عالی گورز ویش‌ها وه ده‌سه‌وه

مه‌یا‌یو ئه‌و دای فیری که‌سه‌وه‌

عالی قلندر به پا خاسته و چوب دستش را علم کرده و به یاری ستم‌دیدگان می‌شتابد.

این مقام به روایت علی اکبر مرادی در وصف عالی قلندر است که در سده‌ی هشتم هجری در دالاهو چشم به جهان گشود و پس از فرا گرفتن تحصیلات مقدماتی به روستای شیخان در شهرستان پاوه از کرمانشاه رفت و نزد سلطان اسحاق (همان سلطان صحاک) کسب فیض کرد و سپس بنا به دستور سلطان به بغداد رهسپار شد و در نهایت در همان‌جا به دلیل روحیه‌ی عدالت‌جوی خود به دست عده ای از دشمنانش به قتل رسید. می‌دانیم که بابایادگار نیز به دستور سلطان صحاک برای تبلیغ آیین به هندوستان رفته بود. جالب آنکه متن شعر نیز آزادگی و قتل عالی قلندر را روایت می‌کند. همچنین در متن شعر به باور یارسان در خصوص حلول روح و جامه به جامه شدن اشاره می‌شود. بنا بر متن مقام، گویا عالی قلندر پیش‌تر در جامه‌های جمشید و ایرج بوده است و اکنون خود را در آخرین جامه می‌داند که بالاخره به مأوایش رسیده است؛ همانطور که شاه ابراهیم را نیز در جامه‌ی فریدون وصف کرده‌اند. اهالی یارسان معتقد هستند که در دوران جمشید، او نیز هفت‌تنِ خود را داشته است (نمادهای جبرئیل، اسرافیل، عزرائیل، میکائیل، حورالعین و دو جانشین معنوی و راهنمای دینی مردم). اشاره به جام جمِ جمشید در متن مقام که آن هم مطابق آیین مهری، هفت خط داشته است (تشابه با هفت‌تن) جالب توجه است. رمز و راز جام جم نیز اشاره به اسطرلاب‌نگاری صورت‌های فلکی بر روی جام‌جم دارد که آن را بسیار مرموز می‌کرده است.

29- مقام جه‌م نیان دوسان ئه‌و یانه (در آن مکان که یاران گرد آمده و جمع برپا شد)

گستره صوتی: دو، ر، می (و می‌بمل)، فا، سل، لا.

نت متغیر: می.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  چهار چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که دارای وزن 4 ضربی ثابت است وسربند آن همان بیت اول است:

جه‌م نیان دوسان ئه‌و یانه

حقه‌ن شه‌مه‌ن خولام په‌روانه‌

در آن مکان که یاران گرد آمده و جمع برپا شد، حق چو شمع میدان‌دار

و مریدان چو پروانه به دورش در گردش هستند.

این مقام را می‌توان مقام منصور حلاج دانست؛ چرا که تماماً در مدح اوست. کلام این مقام از شیخ امیر است که پیش‌تر توضیح آن آمد.

30- مقام سه‌ی محه‌مه‌د به‌ره و دیوانی (سید محمد گَورَ سوار در میان یاران دارای مقامی‌ست والا)

گستره صوتی: دو، ر، می، فا، سل، لا.

نت متغیر: می.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  هفت چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که به گفته‌ی حیدر کاکی «ریتمی 14 ضربی در هر دور (7+7) دارد». این مقام نیز توسط کلام‌خوان و گروه حاضران در جم اجرا می‌شود و سربند آن بیت اول است:

ئه‌ی سه‌ی محه‌مه‌د به‌ره و دیوانی

یار نازش ره‌وا بو په‌ی یارسانی

سید محمد گَورَ سوار در میان یاران دارای مقام و منزلتی است والا

از آن که دستی به آستان و درگاه دوست دارد.

این مقام به روایت علی اکبر مرادی منتسب به سید محمد برزنجه‌ای ملقب به سید محمد گوره‌سوار است که این شخص، پدر شاه ابراهیم می‌باشد (یکی از اعضای هفت‌تن سلطان صحاک). مقبره‌ی او هم‌اکنون نیز در هورامان واقع شده است. جالب آنکه تسامح دینی نیز در این شعر نمود دارد؛ چرا که به کلیسا و بت‌خانه اشاره می‌شود و اینکه هرجا ذات حق باشد، نشان از خالق است و تفاوتی نمی‌کند.

سید نصرالدین جیحون‌آبادی
مقام تنبور
سید نصرالدین جیحون‌آبادی
از قدیمی‌ترین کلام‌خوانان و نوازندگان
منطقه صحنه که اکثر اساتید گذشته‌ی
منطقه صحنه را تربیت کردند.

31- مقام تاله سواران (آنکه سوار بر تاله است)

گستره صوتی: سی (سیم بم)، ر، می، فا، سل، لا، سی‌بمل.

نت متغیر: سی.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که دارای وزن سنگین است و سربند آن، همان بیت اول است:

تاله سواران کاوه‌م، ئه‌ی وه‌نه‌هو

باقی په‌ی یاران گیان گیان ئه‌ی وه‌نه‌هو

تاله سوار است و بقا و جاودانگی را برای یاران به ارمغان آورده است.

«تاله» نام اسب شاه ابراهیم است و این مقام نیز در وصف شاه ابراهیم می‌باشد (تاله سوار، همان شاه ابراهیم). مقبره شاه ابراهیم هم اکنون در بغداد است؛ چرا که او جهت ارشاد مردم یارسان به بغداد رفته بود. شعر این مقام نیز از دفتر شیخ امیر روایت شده است. در خصوص رنگ سفید نیز که در متن مقام به آن اشاره شده است باید گفت که این رنگ نزد یارسان اهمیت فراوان دارد؛ سفید، رنگ پیر بنیامین است. رنگ توصیه‌شده برای لباس‌های حاضران در جم‌خانه. البته رسم سفیدپوشی در نزد زرتشیان نیز وجود داشته است و به ریشه‌های مهری و زرتشتی این آیین بازمی‌گردد. در منابع یارسان به سفیدپوشی بزرگان یارسان نیز اشاره شده است. سفید، رنگ نور است و پاکی و خلوص.

32-  مقام بلی‌ها (آری)

گستره صوتی: دو، ر، می (و می‌بمل)، فا، سل، لا، سی‌بمل، دو.

نت متغیر: می.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که مشخصه اصلی سربند آن کلمه «بلی‌ها» است که به نوعی جواب دادن به ندای حق می‌باشد. این مقام به روایت علی اکبر مرادی در وصف دو چشمه‌ی مقدس «قصلان» در دالاهو و نزدیک آرامگاه بابایادگار و «تشار» در هورامان و نزدیک آرامگاه سلطان صحاک سروده شده است. بنا بر روایتی، بابا یادگار آبی را که از چشمه مقدس تشار آورده بود را در پای سنگی ریخت و چشمه قصلان پدید آمد. این چشمه درواقع از معجزه‌های بابایادگار است. شعر این مقام از درویش نوروز سورانی نقل شده است.

33- مقام ره‌ژیان دالاهو (دالاهو نورباران شد)

گستره صوتی: دو، ر، می، فا، سل، لا، سی‌بمل.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که به گفته‌ی حیدر کاکی «به دلیل ملودی پیچیده‌تر آن، از کلام‌های مهجور است و کمتر نوازنده‌ و کلام‌خوانی قادر به اجرای کامل آن است». وسعت صوتی این مقام به یک اکتاو می‌رسد. به روایت علی اکبر مرادی، این مقام را یاران بابا یادگار زمانی که او از پردیور (هورامان) و کوه شاهو (معروف‌ترین کوه منطقه هورامان) به روستای دالاهو (100 کیلومتری غرب کرمانشاه) کوچ می‌‌کند، در وصف او سروده‌اند. متن این مقام از درویش فارغ روایت شده است. درویش فارغ یکی از شاعران مطرح یارسان است و یکی از یاران چهل تن آسید براکه که توضیح آن پیش‌تر آمد.

34- مقام یاران جه‌م نیان (یاران به جم گرد آمدند)

گستره صوتی: دو، ر، می، فا، سل، لا، سی‌بمل.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که دارای وزنی فراخ و کند است و به گفته‌ی حیدر کاکی «بر روی پرده‌های مقام «ره‌ژیان دالاهو» اجرا می‌شود و از مشخصه‌های این مقام، تأکید بر روی نت «لا» به عنوان شاهد است». سربند این مقام نیز همان بیت اول است:

هه‌ی دیده‌گیانی یاران جه‌م نیان

شادی شا که‌رمی شام چیه‌ن وه‌ره‌و قوله‌گا

ای نور دیده و جانم، یاران به جمع گرد آمدند. به دست‌افشانی و سماع می‌پردازم

سرورمان رو به سوی قبله‌‌گاه آورده است.

«زُلال زُلال» که متن این مقام از آن استخراج شده است، بخشی از کتاب «سرانجام» است به مباحثاتِ ثبت‌شده پیرامون جانشینی بابا یادگار اختصاص دارد. بابا یادگار پس از مرگ سلطان صحاک، جانشین او شده بود. سروده‌های موسوم به زلال زلال، سخن از آن دارند که دو نامزد یا کاندید اصلی تخت شاهی، بابا یادگار و ابراهیم هستند. این در حالی است که بابایادگار شاه است و در این مباحث خودش و یارانش تلاش می‌کنند که دیگران از‌ جمله ابراهیم را قانع کنند که ایشان شایسته و مستحق مقام پادشاهی است و این به نوبه‌ی خود نشان از تمایل بابایادگار برای تداوم پادشاهی‌ دارد. حال باید پرسید با وجود پادشاهی بر تخت، چرا این به اصطلاح «جنگ نگین» بر سر پادشاهی انجام می‌پذیرد؟ آیا بابایادگار برای مدت معینی به پادشاهی رسیده و آن مدت به پایان می‌رسد؟ آثار یارسانی مربوط به این مقطع سخن از آن دارند که در نهایت شخصی به نام خیال جانشین شاه یادگار می‌شود. چرا خیال به این مقام می‌رسد؟ آیا گزینش ایشان راه حل سومی بوده است؟ سروده‌ها نیز سخن از آن دارند که ابراهیم به گزینش خیال رضایت می‌دهد و دالاهو را ترک می‌گوید، ولی سرنوشت شاه یادگار ناروشن باقی می‌ماند. اشاره به باربد و جامه‌ی او در متن مقام نیز گویا اشاره به این دارد که حاضرین به این کشف رسیده‌‌اند که خیال در زندگی‌های پیشین در جامه‌ی باربد بوده است؛ شاید به دلیل اجرای تنبوری سحرانگیز.

35- مقام شا مه‌یو (می‌آید، تشریف‌فرما می‌شود)

گستره صوتی: دو، ر، می (می‌بمل)، فا، سل، لا.

نت متغیر: می.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: ده هشت.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است و به صورت ترجیع‌بند توسط کلام‌خوان و جم‌نشین اجرا می‌شود. سربند آن بیت اول است و توسط گروه حاضر هر بار بعد از کلام‌خوان تکرار می‌شود:

یار دیده گیانی شا مه‌یو، شا مه‌یو

پالاش وه دیده‌م با به‌یو با به‌یو

چه فرخنده و مبارک است که یار عزیز تشریف‌فرما می‌شود

بیا که گرد پایت را به دیده‌گانم می‌گذارم.

از نکات بسیار قابل توجه در این مقام این است که اگرچه از مقام‌های مجلسی نیست، اما ذکر کیخسرو، سیاوش و رستم در آن رفته است. حیدر کاکی معتقد است که شخصیت‌های ملّی ایران در آیین یارسان از افراد مقدس هستند و در دفاتر یارسان به دفعات به آن‌ها اشاره شده است. یعنی بزرگانی چون کیخسرو، سیاوش و رستم نزد یارسان از اهالی یارسان محسوب می‌شوند و درواقع اشاره به این شخصیت‌ها، بیشتر برای مدح شخصیت‌های درون آیین بوده است. به روایت علی اکبر مرادی نیز این مقام نوید آمدن حضرت حق را می‌دهد. البته متن به نوعی‌ست که گویا یکی از بزرگان از جامه‌ به جامه شدنِ خود صحبت می‌‌کند. شعر این مقام نیز از درویش نوروز سورانی نقل شده است که شرح آن پیش‌تر آمد.

36- مقام بنیامین پیره (بنیامین پیر ماست)

گستره صوتی: دو، ر، می (می‌بمل)، فا، سل.

نت متغیر: می.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  شش چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است و دارای ریتم 6 ضربی ساده می‌باشد. سربند آن همان بیت اول است که توسط سرکلام خوانده می‌شود و توسط افراد جم‌نشین تکرار می‌شود:

یار دیده‌گیانی، بنیامین پیره

پیرموسی وه‌زیر، داوو ده‌سگیره

ای نور دیده و جان، ای پیر و مراد، پیر بنیامین،

حضرت موسی وزیر و حضرت داوود دستگیر و پناه و فریادرس بی‌پناهان و بی‌نوایان.

این مقام در وصف پیر بنیامین، پیر موسی و پیر داوود است. همانطور که پیش‌تر آمد، هر یک از افراد نام ‌برده شده دارای سمت و جایگاهی مانند وزیر در دستگاه ولایت سلطان صحاک بوده‌اند که از تکرار آن عبور می‌کنیم. شعر این مقام نیز از درویش نوروز سورانی نقل شده است.

37- مقام سائیل ئه‌ی سائیل (ای رهرو راه حق)

گستره صوتی: ر، می (می‌بمل)، فا، سل.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  شش چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که به صورت ساز و آواز اجرا می‌شود و دارای وزن مشخص 6 ضربی ساده‌ است. سربند این مقام همان بیت اول است:

سائیل ئه‌ی سائیل سائیلت ده‌که‌م

ئاله‌م ته‌مامی هه‌ی قوربانت ده‌که‌م

ای سائل به تکرار تو را می‌خوانم و سراسر دنیا را به فدایت می‌کنم.

سائل باید نام شخص باشد.

38- مقام تنه میری یا ته‌نه میری (تو امیر ما هستی)

گستره صوتی: دو، ر، می، فا، سل، لا (و لابمل)، سی (و سی‌بمل)، دو، ر.

نت متغیر: لا، سی.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است. حیدر کاکی در خصوص این مقام آورده است که «شروع این مقام از نت دو پایین دسته (پرده دوازدهم و سیزدهم) و انتهای آن بر روی نت سل است و گستره‌ی صوتی آن بیش از یک اکتاو است و از نظر ملودی بسیار پیچیده و متنوع است. به همین دلیل اجرای صحیح آن در توان تمام کلام‌خوان‌ها نیست». توجه شود که در کتاب «موسیقی یارسان» بیت دوم به عنوان سربند آمده است و به این ترتیب باید گفت که علی اکبر مرادی، سربند را در بیت دوم خوانده است:

ته‌نه میری، ته‌نه جوانا میری

ها میری میری

ای سرور ما و ای امیر خوش‌سیمای ما.

به گفته علی اکبر مرادی، این مقام را یاران سلطان صحاک در وصف او گفته‌اند و به قرن هشتم بازمی‌گردد. اما آنچه پرسش‌برانگیز است، درخواست بازگشت به دالاهو است. سلطان صحاک چه زمانی در دالاهو بوده است؟ آیا علی اکبر مرادی در انتصاب شعر به سلطان صحاک اشتباه نمی‌کند؟ آیا منظور مقام نباید بابا یادگار باشد؟ می‌دانیم که بابایادگار در دالاهو مأوا داشته است و هم‌اکنون آرامگاه او نیز در دالاهو است. اما اگر منظور مقام بابا یادگار باشد، حال باید پرسید که او موقتاً به کجا رفته است؟ در این خصوص پیش‌تر گفته شد که فرزاد بازگیر این مقام را منسوب به بابایادگار می‌داند و حتی معتقد است که واژه‌ی «میر» در وصف بابایادگار به کار می‌رفته است.

بیت اول از درویش نوروز سورانی است و بیت دوم از رستم باباجانی (قرن سیزدهم) است که او نیز از شخصیت‌های محترم یارسان می‌باشد و هم‌اکنون از او یک دفتر باقی مانده است.

لالو بیرخان
از کلام‌خوانان بسیار مؤثر که بزرگانی
چون طاهر یارویسی را تربیت نمودند.

39، 40 و 41 – مقام‌ بابانائووسی 1، 2، 3 (بابا جه‌لیلی)

گستره صوتی:

بابانائووسی 1: دو، ر، می، فا، سل، لا، سی (و سی‌بمل)، دو.

بابانائووسی 2: دو، ر، می (و می‌بمل)، فا، سل، لا، سی (و سی‌بمل)، دو، ر.

بابانائووسی 3: دو، ر، می (و می‌بمل)، فا، سل، لا، سی (و سی‌بمل).

نت متغیر: می، سی.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:  دو چهار، سه چهار (بابا نائووسی 1)، هشت چهار، دوازده چهار (بابا نائووسی 2)

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

بابانائوس همانطور که قبلاً گفته شد، پیش از سلطان صحاک دوره‌ی ظهور داشته است. او در قرن پنجم متولد شد و مانند بهلول (ظهور اول در قرن سوم) به شیوه‌ی دیوانگی می‌زیست. به روایت علی اکبر مرادی، مردم او را «بِلَه شیط» یا ابراهیم دیوانه نامیده‌اند. داستان از این قرار است که شاه‌خوشین (در ظهور سوم) هنگام رحلت، تنبوری به یارانش می‌دهد و نوید می‌دهد هرگاه این تنبور کوک شد و نوا سر داد، من در همان حوالی دوباره پیدا خواهم شد. یارانش پس از سال‌ها جستجو تنبورشان را در زیر سایه درختی در روستای سِرکت (محل اقامت بابانائووس، از دهستان‌های پاوه در اورامان) به حالتی کوک شده پیدا می‌کنند و مطمئن می‌شوند که مرشد آن‌ها همان بابانائووس است و این مقام‌ها را در وصف او می‌خوانند. اما بر روی این مقام‌‌ها معمولاً داستان‌های اساطیری ایران خوانده می‌شود که این داستان‌ها به صورت شعرهای هجایی و عموماً ده هجایی هستند و در متون مقدس یارسان مکتوب شده‌اند. اما باید توجه شود که مقام‌های بابانائووسی مانند مقام‌های شاخوشینی فاقد سربندی ثابت هستند. از همین‌جا می‌توان نتیجه گرفت که بابانائووسی‌ها، به احتمال بسیار زیاد از مقام‌های باستانی هستند؛ چرا که از طرفی سربند کلام یارسان ندارند و از طرف دیگر راوی اسطوره‌های ملّی ایران هستند. حال با این توضیحات و با توجه به متن مقام که در مدح کاوه آهنگر می‌باشد، می‌توان پرسید که ‌آیا بابانائووس را در جامه‌ی کاوه می‌دیدند که بخش اول مقام را در وصف بابانائووس خوانده‌اند؟ از نظر فرزاد بازگیر شباهت بین بابانائووس و کاوه آهنگر در حرکت انقلابی و تشابهات اجتماعی آن‌ها می‌باشد و به همین دلیل مقام بابانائووس را همواره با اشعار شاهنامه می‌خوانند. این پژوهشگر تأکید می‌کند که در گوران، مقام بابانائووسی 1 را به عنوان مقام کاوه آهنگر می‌شناسند.

یکی از خصوصیات مقام‌های بابانائووسی تنوع ملودیک آن‌ها می‌باشد و همینطور وسعت صدای این مقام که از نت دوِ دست‌باز تا دوِ پایین‌دسته بر روی اکثر پرده‌ها اجرا می‌شود. بابانائووسی 1 به گفته‌ی حیدر کاکی «دارای دور ریتمیک است که از ادوار قدیم پیروی ‌می‌کند و در دورهای 17 ضربی اجرا می‌شود. البته گاهی دو ضرب به آن اضافه می‌شود. بابانائووسی 2 نیز دارای دور ریتمیک 32 ضربی است». «بیا و بس» نیز که در متن مقام بابانائووسی 2 به آن اشاره شده است، از الفاظ مردم یارسان است و عبارت است از دو پیمان محکمی که برای جامعه‌ی اهل حق بسیار مقدس است:

1- عهد و پیمانی که خداوند در محضر خورشید (ریشه مهری) با هفت‌تن بسته است.

2- عهد و پیمانی که بر روی پُل پردیور، بین سلطان صحاک و یارانش صورت گرفته است که در این پیمان، سلطان از جامعه‌ی یارسان می‌خواهد که به آیین او عمل کنند و هیچ وقت آن را فراموش نکنند.

در خصوص بابا جلیل یا بابا جه‌لیلی (قرن هفتم) که مقام بابانائووسی 3 را با نام او می‌شناسند نیز باید گفت که ایشان آنچنان مقام والایی داشته است که در کتاب «پردیوری» برای او یک دوره ظهور قائل شده‌اند. این دوره باید بعد از دوره‌ی بابانائووس باشد؛ یعنی بین بابانائووس و سلطان صحاک. همانطور که مقام آن نیز بعد از بابا نائووس آمده است. البته با توجه به یافته‌های تاریخی، در دفتر پردیوری جای بابانائووس و بابا سرهنگ جا به جا آمده است. لازم به ذکر است که بابا جلیل دودانی، از نواده‌های بابا سرهنگ دودانی (همان بابا سرهنگ) نیز می‌باشد.

42- خاس بژه‌نه (نیکو مقرر کن)

گستره صوتی: دو، ر، می، فا، سل، لا.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که به گفته‌ی حیدر کاکی از مقام‌های مهجور است و حالتی پر احساس دارد. سربند این مقام همان بیت اول است:

خاس بژه‌نه گیانی به‌رزه‌ملی

یاری گیان، یار جه‌ننه‌ت هه‌ی دوس هاو دلی

ای یار سرفراز، تقدیر ما را نیکو مقرر کن که بهشت راستین ما دیدار توست.

«سراندیل» کوهی‌ست اسطوره‌ای که قدم‌گاه حضرت آدم بوده است. همچنین در اعتقاد یارسان، خاکِ آدم را از کوه سراندیل برای ساختن بشر آوردند و آدم و حوا را به وجود آوردند. حتی دوره‌ی خلقت انسان را دوره‌ی سراندیل هم می‌گویند. منظور از آب شدن برف‌های کوه سراندیل، این است که سردی زمانه از وجود عده‌ای رخت بربست. و منظور از «قبل از رسیدن به این مرحله» در متن شعر، درواقع قبل از رسیدن به «قله حقیقت» می‌باشد که نماد آن همان کوه سراندیل است که ذات و سرشت پاک آدمی در ابتدا، از آنجا برداشته شده است و باید به آن بازگشت. این بازگشت به قلّه، البته عین صعود است. علی اکبر مرادی این مقام را مربوط به قرن هشتم و در وصف سلطان صحاک می‌داند. شعر این مقام نیز از دفتر شیخ امیر روایت شده است.

43- سر خِه‌یوی (سرخ روی از خجالت)

گستره صوتی: دو، ر، می‌بمل، فا، سل، لا (و لابمل)، سی‌بمل.

نت متغیر: لا.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که به گفته‌ی حیدر کاکی به علت پیچیدگی در ملودی، نوازندگانِ محلی کمتر قادر به اجرای صحیح آن هستند. علی اکبر مرادی نیز روایت می‌کند که داستان این مقام اینگونه است که به هنگام تولد سلطان صحاک، یاران سلطان (پیر بنیامین، پیر داوود و پیر موسی) در گردنه‌ای جستجوکنان به هم می‌رسند. آن‌ها با آردی که همراه دارند، کلوچه‌ای (گِرده‌ای) می‌پزند و آن را به چهار قسمت تقسیم می‌کنند و هر کدام یک‌چهارم را برمی‌دارند و قسمت چهارم ناگاه غیب می‌شود. آن‌ها ضمن شناختن‌ یکدیگر می‌دانند که یار و مراد آن‌ها در همان نزدیکی خواهد بود و پیر داوود این مقام را با تنبور و آواز می‌خواند: «کی تو می‌آیی؟ خودت ر ا نشان بده، صبر ما به سر آمده. بیا که از پیشگاه تو خجلیم و صورتمان از خجالت مانند گل سرخ شده است».

این مقام در دفتر پردیوری، از دوره‌ی باباجلیل روایت شده است. منظور از یاری در شعر، یاوری، معرفت و دوستی می‌باشد.

44- پیشره‌وری پردیوه‌ری (پیشوای پردیور)

گستره صوتی: دو، ر، می، فا، سل، لا (و لابمل)، سی‌بمل، دو، ر.

نت متغیر: لا.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که به گفته‌ی حیدر کاکی بر روی پرده‌های مقام سرخه‌یوی اجرا می‌شود. گاهی هم یک خط شعر را که حالت مناجات دارد فقط آوازی و بدون ساز اجرا می‌کنند. به روایت علی اکبر مرادی نیز این مقام که مناجات‌گونه می‌باشد، ابتدا و آخر مراسم آئینی جم و ذکر یارسان توسط سَرجم (کسی که جم و ذکر را رهبری می‌کند) خوانده و نواخته می‌شود و حاضرین نیز راجم (آمین) می‌گویند. روایت این مقام به دوره‌ی سلطان صحاک می‌رسد و در بخش بارگه بارگه آمده است.

45- خه‌یاله مه‌سه (سید خیال سرمست)

گستره صوتی: دو، ر، می، فا، سل، لا (و لابمل)، سی‌بمل.

نت متغیر: لا.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که به گفته‌ی حیدر کاکی یکی از مقام‌های «هی گیان» نیز به شمار ‌می‌رود. دارای وزنی آهسته و کند بوده و معمولاً با این سربند خوانده می‌شود: «گیان خیاله مسه / هی گیان هی گیان». توجه شود که این سربند که حیدر کاکی روایت می‌کند، کمی با سربند علی اکبر مرادی متفاوت است:

خه‌یاله مه‌سه، کاوه‌ت مه‌وانو

تا بلوه بلوه ئه‌و کوت مه‌کیانو

ته‌خت سه‌رانه په‌نه‌ت مه‌سپارو‌

ای سید خیال سرمست، معشوق تو را فرا می‌‌خواند تا رهنماییت گردد

و تخت پادشاهی سرانه را به تو بسپارد.

 این مقام بر روی پرده‌های «ر، می، فا، سل، لا بمل و سی بمل» اجرا می‌شود.

خیال شخصی است که جانشین بابا یادگار می‌شود. بابا یادگار، خود جانشین سلطان صحاک شده بود. «تخت سرانه» نیز همان تخت شاهی بابا یادگار بوده است که به خیال می‌رسد. توجه شود که مطابق نوشته‌های پیشین، بابایادگار بعد از اختلاف‌ها با شاه‌ابراهیم جانشینی را به خیال می‌دهد؛ وگرنه همچنان می‌خواست شاه بماند. اما به روایت علی اکبر مرادی، دلیل جانشینی خیال، بی‌فرزند بودن بابایادگار بوده است که سید خیال و سید وصال برای ادامه راه او انتخاب شدند و این کلام نیز درواقع وصیت‌‌نامه‌ای بود که بابایادگار برای سید خیال راجع به امور یارسان برجای گذاشت.

46- هه‌ی ئیمانم یار (ایمان‌مان را از یار داریم)

گستره صوتی: دو، ر، می‌، فا، سل، لابمل، سی.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: یازده هشت.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که به گفته‌ی حیدر کاکی دارای دور ریتمیک 11 ضربی است و سربند آن همان بیت اول است:

هه‌ی ئیمانم یار

گیان ره‌نگینم یار

ایمان و اخلاص‌مان را از یار آراسته‌ی خویش داریم.

این مقام که روایت آن از دوره‌ی چهل‌تن می‌باشد، در مراسم‌های عزاداری و زیارت اماکن مقدس و مراسم جم اجرا می‌شود. به روایت علی اکبر مرادی این کلام خطاب به سلطان صحاک گفته شده است.

47 و 48- هاها 1 و 2 (آری آری)

گستره صوتی:

هاها1 : دو، ر، می‌، فا، سل، لابمل، سی‌بمل.

هاها 2 : ر، می‌، فا، سل، لا، سی‌بمل، دو.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:

هاها 1: یازده هشت، پنج هشت.

هاها 2: پانزده هشت، پنج هشت.

نت متغیر: لا.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از نظر علی اکبر مرادی این مقام‌ها به قرن پنجم هجری باز می‌گردند و زمان شاه‌خوشین لرستانی. هاها 1 روایت از چهل‌تن است و هاها 2 روایت از بارگه بارگه. سربند این مقام‌ها نیز همان عبارت «هاها» می‌باشد.

به گفته‌ی حیدر کاکی هاها  1 در دورهای 16 ضربی (5+11) و هاها 2 در دورهای 20 (5+15) ضربی اجرا می‌شود. این پژوهشگر همچنین تأکید می‌کند که اگرچه شنونده‌ی امروزی دوست دارد که این مقام‌ها را در قالب ریتم  ضربی بشنود، اما با توجه به آکسان‌ها و دور ریتمیک متفاوت، بهتر است در قالب ادوار بررسی شوند. هاها 1 از نت سل شروع می‌شود و هاها 2 از نت لا.

در خصوص متن شعر نیز باید اشاره شود که به روایت حیدر کاکی منظور از بیت اول این که خودخواه مباش و منظور از بیت دوم این است که همه چیز را به طور مساوی تقسیم کن و به مردم کمک کن که بر مشکلات‌شان غلبه کنند.

49- سولتانِ دینه 2 (سلطان دین ما)

گستره صوتی: ر، می‌، فا، سل.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: پنج چهار، هفت چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که به گفته‌ی حیدر کاکی دارای دور ریتمیک ثابت است و در هر دور  12 ضرب (7+5) دارد. این مقام با نوع قبلی آن از لحاظ اجرایی و گردش ملودیک و ریتمیک متفاوت است. سربند این مقام نیز همان بیت اول است:

سولتان ئینه یا عه‌لی، یا عه‌لی

پیر بنیامینه شا عه‌لی، شا عه‌لی

سلطان و مراد و مرشد ما پیر بنیامین است.

چهار اصل دین یاری که در متن مقام اشاره می‌شود، اینگونه است: پاکی، راستی، نیستی و جوانمردی. این اصول را سلطان صحاک تدوین کرده است و ریشه در سه اصل اخلاقی در ایران باستان دارد: گفتار، کردار و اندیشه نیک.

علی میر درویشی
نوه‌ی خان امیر که مقام خان‌امیری
نیز از ایشان به یادگار مانده است.
او از برجسته‌ترین نوازندگان سرنا بود
که بعدها به تنبور روی آورد.

50- خواجای غولامان (سرور غلامان)

گستره صوتی: دو، ر، می‌، فا، سل، لابمل.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: شش چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌­های کلام است و به گفته‌ی حیدر کاکی ریتم آن 3 ضربی ساده است و دارای 12 ضرب در هر مصراع که جمعاً 24 ضرب می‌­شود. این مقام در مراسم‌­های زیارت مردم یارسان از اماکن مقدس به صورت دسته‌­جمعی اجرا می‌­شود و سربند آن همان بیت اول است:

گیان خواجای غولامان هه‌ی هه‌ی کاوه‌م

گیان یار داوو ئاما هو به‌لی

خواجه و سرور غلامان، آقا یار داوود تشریف‌فرما می‌شود.

به روایت علی اکبر مرادی این مقام احتمالاً مربوط به زمانی است که داوود، حضرت سلطان را با لفظ «ای خواجه و بزرگ غلامان» صدا زده و حضرت سلطان صحاک او را با لفظ «داوود جان» پاسخ داده است.

51 و 52- چل ته‌ن چلانه 1 و 2 (چهل تن چهل‌تایی)

گستره صوتی:

چل ته‌ن چلانه 1 و 2: دو، ر، می‌، فا، سل، لابمل.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی:

چل ته‌ن چلانه 1: دو چهار.

چل ته‌ن چلانه 2: پنج چهار، ده چهار، دوازده چهار، سیزده چهار، هشت چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

مقام اول: چلتن چلانان چلانه / شاشان مهمانه چلانه

هر دو از مقام‌­های کلام هستند و همانطور که از نام مقام‌ها برمی‌آید، در مدح و وصف چهل تن می‌باشند و از دفتر چهل‌تن روایت شده‌اند. «دوره چهل‌تن» که شعر مقام از آن انتخاب شده است، نام یکی از فصل‌های کتاب «سرانجام» است که درباره‌ی آفرینش چهل تن از فرشتگان می‌باشد که از روز ازل برای رازداری آفریده شدند و در «قرن هشتم هجری قمری» ارواح آنان در پیکره چهل تن تجلی نمود؛ چهل تنی که مردم را به یکتاپرستی و توحید دعوت کردند. نام این چهل تن و گفتارهای آنان در کتاب «سرانجام» آمده است؛ مانند سلطان صحاک، پیر بنیامین، پیر داوود، پیر موسی، خاتون رمزبار (مادر سلطان صحاک) و افراد کمتر شناخته شده مانند قاموس، اژدر، انور و غیره. توجه شود که این چهل‌تن جدا از چهل‌تن آسید حیدر براکه هستند که پیش‌تر به آن اشاره شد.

به گفته‌ی حیدر کاکی تفاوت آن­‌ها در این است که مقام اول از نت دو دست‌­باز شروع می‌­شود و شروع مقام دوم از نت سل می‌باشد و از لحاظ گردش ملودیک و وزن نیز با هم متفاوت هستند. مقام اول با وزن 2 ضربی ساده است و در هر مصراع 10 ضرب (6+4) بوده و مقام دوم که دارای ریتمی پیچیده­‌تر است، در هر بیت که شامل تمام سربند است، دارای 48 ضرب است که به این صورت شنیده می‌شود (8+13+12+10+5) و همراه هر بیت کلماتی مانند «ای عزیز و یار» خوانده می‌­شود. چنین ریتم‌­هایی در موسیقی امروزی به چشم نمی‌­خورد. اجرای این مقام به علت پیچیدگی خاص آن برای نوازندگان کار دشواری است. حیدر کاکی سربندهای این دو مقام را اینگونه ذکر می­‌کند:

مقام اول: چلتن چلانان چلانه / شاشان مهمانه چلانه

مقام دوم: ای چلتن چلانان عازیز یار / شاشان مهمانه چلانه

چهل تن و چلانه از جمله ذات پاک باری تعالی بهره‌مند هستند.

53- سه‌ی خاموشی (سید خاموشی)

گستره صوتی: دو، ر، می‌، فا، سل، لا (و لابمل)، سی (و سی‌بمل).

نت متغیر: لا و سی.

لاوچ‌ها (گوشه‌ها): آغاز مقام، سحری، باریه (قطار)

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام­‌های کلام است که معمولاً در کوک به‌­رز اجرا می‌­شود. این مقام دارای سه لاوچ (گوشه) است: 1- آغاز مقام (قسمت اصلی) 2- لاوچ اول که آن بر روی پرده‌های سحری اجرا می‌­شود و 3- لاوچ دوم که بر روی پرده­‌های مقام باریه اجرا می‌­شود.

این مقام درواقع از مقامات منتسب به سید اکابر ملقب به خاموش است که در قرن نهم می‌زیسته است. از او اشعار زیادی به جای مانده که بخش اصلی آن، سرایش اشعار یارسان به صورت رباعی می‌­باشد. برای درک شعر او باید به زندگی شخصی سید خاموش مراجعه کرد. خاندان خاموشی یکی از خاندان‌های بزرگ اهل حق می‌باشد. این خاندان در صدر پردیور به نام خاندان سید ابوالوفایی از تشکیلات هفتوانه بوده که در دوره‌ی سلطان در پردیور ایجاد گشت. از سید ابوالوفا فرزند پسری به جای ماند به نام سید شیخ علی که سید شیخ علی خود نیز دارای سه فرزند پسر شد به نام‌های سید خلیل و سید رضا و سید اکابر. زمانی که میره بیگ، پسر شاه ابراهیم، بعد از مرگ سید شیخ علی از بغداد به طرف منزل سید شیخ علی می‌رود تا جانشین شیخ علی را معرفی کند، در آنجا دو پسر ارشد ایشان یعنی سید خلیل و سید رضا به استقبال او می‌روند. چون میره بیگ مقامِ پیریِ سادات خاموشی را داشته، با دید باطنی خویش می‌داند که سید خاموش یا همان سید اکابر خود را به مجنونی زده و در خانه نیست؛ لذا چنان می‌نمایاند که منتظر است که فرزند کوچکتر هم بیاید. لذا بعد از مدتی انتظار، احوال او را از برادران می‌پرسد. دو برادر ارشد می‌گویند که سید اکابر مجنون شده و سر به بیابان گذاشته است. در واقع اینان منتظر بودند تا میره بیگ یکی از ایشان را انتخاب کند. اما میره بیگ که از این امر آگاه بود، می‌گوید من فرزند کوچکتر یعنی سید اکابر را طالبم و او جانشین پدرتان است. دو برادر از این انتخاب ناراحت شده و طبق آنچه که روایت شده است، ظاهراً جلای وطن می‌کنند و از آن دیار می‌روند. اما میره بیگ خود به بیابان رفته و سید اکابر را یافته و به خانه می‌آورد و خطاب به او می‌گوید: «اکابر بنوش. اکابر از این زهری که من به تو می‌دهم بنوش. این زهر کشنده است اما تو باید بنوشی. دیگر بس است شیدایی و آزاده‌گی. اکابر نامت خاموش خواهد شد». مراد از زهرِ قاتل، دنیای فانی‌ست که ضد بقاست و کشنده‌ی فضیلت‌های انسانی. درواقع میره بیگ به او می‌فهماند که تا امروز راحت و آسوده بودی؛ نه کسی را با تو کاری بود و نه تو را با دیگران کاری. اما از امروز به بعد مسئولیت تو شروع می‌شود و جنگ تو با منهیات عالم فانی آغاز می‌گردد. لذا نامت را از اکابری به خاموش تغییر می‌دهم تا از آن شیدایی و خروش دست برداری. پس از این واقعه سید اکابر از آن هیاهو و خروش دست برداشته و توسط میره بیگ ملقب به سید خاموش می‌گردد و آن درونمایه‌ی پاک و شریف خود را نشان داده و شروع به دستگیری از خاندان سید ابوالوفا می‌کند. همچنین به اعتقاد یارسان، او در اثر شایستگی باطنی و کسب فضایل اخلاقی به محملی برای تجلی ذات می‌رسد.

54- داوو نه کوره (داوود در کوره‌ی آفتاب)

گستره صوتی: دو، ر (و ربمل)، می، فا، سل، لا (و لابمل).

نت متغیر: ر، لا.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌­های کلام است که به گفته‌ی حیدر کاکی به علت پیچیدگی ملودی توسط کلام­‌خوان‌های ماهر اجرا می‌­شود و حالتی از چهارگاه موسیقی سنتی را تداعی می‌­کند. سربند این مقام همان بیت اول است:

داوو نه کوره‌ی که‌وسه‌ر وه‌رده‌ن تاو

خواجای بنیامین هه‌ر ویشه‌ن ئافتاو

حضرت داوود در کوره‌ی آفتاب آبدیده شده است

و خواجه‌‌ی ما بنیامین، خود آفتاب است.

کلام این مقام در وصف پیر داوود و پیرنیامین است و از دفتر درویش نوروز سورانی روایت شده است که پیشتر به آن اشاره شد.

55- شاه‌خوه‌شینی 2 (منسوب به شاه‌خوشین)

گستره صوتی: سل، لابمل، سی، دو، ر (و ربمل)، می، فا، سل، لا (و لابمل).

نت متغیر: ر، لا.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

به گفته‌ی حیدر کاکی این مقام نیز از لحاظ اجرا و گردش ملودیک شبیه به دستگاه چهارگاه در ردیف موسیقی ایرانی است و حالتی حماسی به شنونده می‌­دهد. این حالتِ حماسی با مضراب‌­های راستِ مکرّر آشکارتر می­شود. نکته‌ی قابل توجه در خصوص این مقام، آن است که اشعاری که با این مقام خوانده می­‌شود به زبان فارسی است.

این مقام درواقع مربوط به دوره‌ی شاه‌خوشین و قرن پنجم هجری می‌باشد و چهار برادر همان چهار یار شاه‌خوشین هستند: کاکا ریا (برابر پیر بنیامین)، چلپی (برابر پیر داوود)، شهریار (برابر پیر موسی)، ستون رضا (برابر بابا یادگار).

56- هه‌ی گیان هه‌ی گیان 2 (ای جان ما ای جان ما)

گستره صوتی: لابمل، سی، دو، ربمل، می‌، فا.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: دوازده هشت، ده هشت.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

گفته می‌­شود که این مقام هفت نوع بوده که چهار نوع آن فراموش شده که پیشتر به آن پرداختیم. این مقام به صورت گروهی در مراسم‌­های جم خوانده می‌­شود و شعر آن از دفتر سید براکه روایت شده است و حالتی مناجات‌گونه دارد.

57- حقه‌ن، حقه‌ن (عین حقیقت است)

گستره صوتی: لابمل، سی، دو، ربمل، می‌.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: ده هشت.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

سربند این مقام همان بیت اول است و به صورت دسته­‌جمعی اجرا می‌­شود:

حه‌قه‌ن حه‌قه‌ن ئای حه‌قه‌ن

مه‌ولام حه‌قه‌ن شام حه‌قه‌ن

آگاه باشید که مولا و آقای ما عین حقیقت است.

کلام این مقام نیز از دفتر رستم باباجانی است که پیشتر به او اشاره شد.

58- سه‌رته‌رز (ابتدای ته‌رز)

گستره صوتی: لابمل، سی‌بمل، دو، ر (و ربمل)، می (و می‌بمل)، فا، سل، لا (و لابمل)، سی‌بمل، دو، ربمل.

نت متغیر: ر، می، لا.

لاوچ‌ها (گوشه‌ها): آغاز مقام، آواز اول و فرود اول، آواز دوم، آواز سوم، زمزمه اول، آواز چهارم، زمزمه دوم، زمزمه سوم، پنج‌­ضربی مقام ته­‌رز، فرود و پایان مقام.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: پنج هشت.

کوک: پنج دستان یا ته‌رز (دو، دو، فا)

از مقام­‌های مجلسی است که به آن «ته­‌رز» (شیوه) نیز گفته می‌­شود. این مقام به عنوان قدیمی‌­ترین مقام تنبور در بین مردم یارسان شناخته می­‌شود و اگر شاگردی، نوازندگی تنبور را آغاز کند، کلام­‌خوان (استاد) در ابتدا این مقام را به او آموزش می‌­دهد. این مقام نام یکی از گوشه­‌های دستگاه همایون نیز می‌­باشد و حتی در موسیقی ترکی و عربی نیز نام طرز وجود دارد. این مقام همواره در کوک ته‌­زر نواخته می‌­شود و نام خود را به این کوک داده است.

به گفته‌ی حیدر کاکی نیم‌­پرده­‌های کروماتیک در اجرای این مقام نقش اساسی دارند و اصل آواز ته­‌رز بر روی این نیم‌پرده‌­های کروماتیک (دو، ربمل، ر، می بمل) خوانده می‌­شود. این مقام شباهت زیادی به آواز هوره دارد که اکثر صاحب‌­نظران موسیقی این نوع آواز را جز آوازهای اولیه بشر می‌­دانند و شاید با همان گام عجیب که فارابی در کتاب «موسیقی الکبیر» و در مورد تنبور بغدادی به آن اشاره دارد، ارتباط داشته باشد. قسمت سازی این مقام، هم بدون ریتم و هم به صورت موزون اجرا می­‌شود که از نوعی ریتم پنج ضربی تبعیت می­کند.

گستره‌­ی صوتی این مقام بیش از یک اکتاو را در بر می­گیرد و لاوچ­‌های (گوشه‌­های) مختلف این مقام به این ترتیب می‌باشند: 1- آغاز مقام 2- آواز اول و فرود اول 3- آواز دوم 4- آواز سوم 5- زمزمه اول 6- آواز چهارم 7- زمزمه دوم 8- زمزمه سوم 9- پنج‌­ضربی مقام ته­‌رز 10- فرود و پایان مقام.

به روایت علی اکبر مرادی این مقام از مقامات کهن و اصلی تنبور است که لحن حماسی این مقام بسیار برجسته است. ایشان نیز تأکید می‌کنند که درگذشته، نوآموزان تنبور را با مقام سه‌رترز آغاز می‌کردند.

اما باید توجه شود که برای این مقام دو روایت وجود دارد:

1- روایت اول: آن است چون فرشتگان، گل آدم بسرشتند و آدم را از گل مخصوصی (گلِ زرد به قول یارسان) ساختند، برای دمیدن روح به آن از مقام سه‌رترز استفاده کرده و روح را با این آهنگ به انسان خاکی دمیدند.

2- روایت دوم: آن است که رستم، قهرمان اساطیری شاهنامه، در خوان چهارم از هفت‌خوان خود بر سرچشمه‌ای، تنبوری را به درختی آویخته می‌بیند و آن را پایین می‌آورد و شروع به خواندن و نواختن می‌کند. گفته می‌شود این مقام همان آهنگی است که رستم در آن زمان نواخته است.

باتوجه به متن عارفانه مقام، روایت اول درست‌تر به نظر می‌رسد؛ چرا که مطابق شاهنامه، گفتار رستم در خوان چهارم عارفانه نیست. مگر آنکه ملودی، کهن باشد و یارسان بر روی آن شعرِ خود را الحاق کرده باشند. در این خصوص باید توجه شود که نوازندگان یارسان به مجلسی بودن مقام تأکید دارند و همین امر نشان می‌دهد که باور دارند ملودی این مقام کهن‌تر از زمان شکل‌گیری آیین یارسان در دوره‌ی اسلامی است و شعر این مقام که از شیخ امیر می‌باشد، صرفاً بر ملودی الحاق شده است. نکته‌ی دیگر آن است که باید توجه شود اگر شعرِ «مقام غه‌ریبی» بر روی این مقام آورده شود، دقیقاً آواز رستم در خوان چهارم را نمایندگی می‌کند و با روایت دوم کاملاً ملموس می‌شود؛ چرا که در شاهنامه، رستم هنگام نواختن تنبور به غریبی خود اشاره می‌کند.

در خصوص چوب آبنوس که متن مقام به آن اشاره می‌‌شود نیز باید گفت که چگالی این چوب به گونه‌ای است که برخلاف عموم چوب‌ها در آب فرو می‌رود و بافت آن آنقدر ظریف است که هنگام جلا، کاملاً صاف می‌شود؛ آنقدر که این چوب را به یک چوب زینتی و ارزشمند و گران قیمت تبدیل کرده است. همچنین در موسیقی نیز، چوب آبنوس بالاترین کیفیت را دارد. شاهنامه نیز روایت می‌کند که تخت خسروپرویز را از آبنوس ساخته‌ بودند.

59- یاران وه باتن (یاران از عالم غیب)

گستره صوتی: دو، ر (و ربمل)، می‌بمل، فا.

نت متغیر: ر.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: شش چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام­‌های کلام است که دارای وزن ثابت است و به گفته‌ی حیدر کاکی در هر مصراع آن 6 ضرب قابل شمارش است و به صورت دسته­‌جمعی در مراسم یارسان اجرا می­‌شود. سربند این مقام همان بیت اول است:

یاران وه باتن وه‌ش ده‌نگی مه‌یو

سیدای هه‌ی ده‌یار سه‌رهه‌ه‌نگی مه‌یو

یاران از عالم غیب صدای دلنشین باباسرهنگ دودانی به گوش می‌رسد

که هر آنچه غیر از یار را انکار می‌کند.

در این مقام مشخص می‌شود که بابا سرهنگ آواز هم می‌‌خوانده و صدای خوشی داشته است. کلام این مقام از دوره‌ی بابا سرهنگ می‌باشد.

سید ولی حسینی
از مهم‌ترین میراث‌داران مقام‌های تنبور
که در مجالس سید شمس‌الدین حیدری
نیز حضور داشت و شاگردانی چون
طاهر یارویسی را تربیت نمود.

60- عابدینه (منسوب به عابدین جاف)

گستره صوتی: سی، دو، ر، می‌ (و می‌بمل)، فا دیز، سل.

نت متغیر: می.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که شنونده با شنیدن آن در احساسی ژرف و رمزآلود فرو می‌رود. نکته‌ی قابل توجه در خصوص این مقام آن است که در متن به «مظهریت حق» اشاره شده که علی اکبر مرادی «خدا» ترجمه کرده‌ است و آورده‌ است: «…چطور ممکن است خدا باشد؟ اما من می‌گویم…». مشخص است که در ترجمه‌ی جدید در کتاب موسیقی یارسان، واژگان را تلطیف کرده‌اند.

در خصوص اشاره به نصیر در متن مقام، گویا در منابع معتبر شیعی نام «نصیر» ذکر نشده است اما علی‌رغم این مسئله، حتی فرقه‌ی نصیریه هم موجودیت داشته است که منسوب بوده است به نصیر که برای علی مقام الوهیت قائل بوده‌ است. در خصوص قنبر نیز، او شخصیت بسیار برجسته‌ای می‌باشد که آنچنان به علی نزدیک بوده که زندگی‌نامه‌ی او یکی از منابع مهم برای شناخت علی می‌باشد. قنبر از مهم‌ترین یاران علی بوده است و همه‌جا و در تمام دوره‌‌های مختلف زندگی علی، ملازم او بوده است.

61- غه‌ریبی

گستره صوتی: دو، ر (ر بمل)، می، فا، سل، لا، سی، دو، ر

نت متغیر: ر.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: سه‌ چهار، دو چهار.

لاوچ‌ها (گوشه‌ها): آواز، زمزمه اول، تکرار آواز، زمزمه دوم.

کوک: پنج دستان یا ته‌رز (دو، دو، فا).

حیدر کاکی در خصوص این مقام می‌گوید: «از مقام‌های مجلسی است که از گام ماهور تبعیت می‌کند اما اشاره به پرده ر بمل باعث یک استثنا می‌شود؛ چرا که در آواز آن از تکنیک «یدل» استفاده می‌شود. یدل نوعی تکنیک آوازی است که در آن تحریرها به فاصله چهارم یا پنجم به صورت رفت و برگشت اجرا می‌شود. این تکنیک در آواز ردیف و آواز هوره و در موسیقی آفریقایی و غیره به شیوه‌های مختلف وجود دارد».

لاوچ‌ها (گوشه‌ها) در این مقام به این ترتیب است: 1- آواز  2- زمزمه اول  3- تکرار آواز  4- زمزمه دوم.

این مقام به روایت علی‌اکبر مرادی یکی از مقام‌های مجلسی است که حالتی حماسی دارد. اما اشعار مقام روایت‌گر تنهایی و دوری از یار می‌باشد. بسیار جالب است که متن این مقام، بسیار نزدیک به گفتار رستم در خوان چهارم است که در آنجا نیز رستم از غریبی خود شکایت می‌کند و مسائلی را بیان می‌کند که در متن این مقام آمده است. این مقام با اینکه مجلسی است اما متن آن از دفتر مولوی کُرد شاعر قرن سیزدهم روایت شده است.

62- دوواله (دو عاشق)

گستره صوتی: دو، ر، می بمل، فا، سل بمل، لا (و لا بمل)،سی.

نت متغیر: لا.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: پنج هشت، دو چهار.

لاوچ‌ها (گوشه‌ها): شروع مقام، اشاره اول به مقام سحری، دنباله مقام مجنونی، اشاره دوم به مقام سحری، گوشه لنگ، سحری مجنونی، تحریر و پایان مقام.

کوک: پنج دستان یا ته‌رز (دو، دو، فا).

از مقام‌های مجلسی است که قسمت‌های اصلی آن با ریتم ساده و لنگ اجرا می‌شود و هم‌زمان قسمت ضربی سحری نیز در آن اجرا می‌شود. لاوچ‌ها (گوشه‌ها) در دوواله به این ترتیب است: 1- شروع مقام 2- اشاره اول به مقام سحری 3- دنباله مقام مجنونی 4- اشاره دوم به مقام سحری 5- گوشه لنگ 6- سحری مجنونی 7- تحریر و پایان مقام.

به روایت علی اکبر مرادی دواله به معنی دو عاشق است که منظور از آن، لیلی و مجنون و یا شیرین و فرهاد می‌باشد. در روایت شیرین و فرهاد که علی اکبر مرادی آن را اجرا کرده است، فرهاد به عنوان شاهزاده‌ی خاقان چین معرفی شده است که این روایت بازمی‌گردد به روایت تُرک‌ها از داستان فرهاد و شیرین (فرهاد و شیرین به روایت علی‌شیر نوایی و به زبان ازبکی).شعر این مقام نیز از عباس کرندی (قرن سیزدهم) روایت شده است. عباس کرندی نیز از چهل‌تن آسید براکه بوده است.

63- ساروخانی

گستره صوتی: لا، سی، دو، ر، می بمل، فا (فا دیز)، سل (سل بمل)، لا بمل، سی (سی بمل)، دو، ر بمل.

نت متغیر: ر، فا، سل، سی.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: دو چهار، هفت شانزده.

لاوچ‌ها (گوشه‌ها): آغاز مقام، آواز اول، زمزمه اول، زمزمه دوم، فرود، آواز دوم، آواز سوم، زمزمه سوم، فرود، زمزمه چهارم، فرود، آواز چهارم، زمزمه پنجم، فرود و پایان مقام.

کوک: پنج دستان یا ته‌رز (دو، دو، فا).

این مقام از مقام‌های مجلسی می‌باشد و دارای حالتی حماسی است. حیدر کاکی معتقد است که به روایتی، این مقام، آواز شخصی به نام ساروخان بوده و یا اینکه ساروخانی‌نامی آن را به بهترین وجه اجرا می‌کرده است و همراه این مقام، شاهکارهای سلحشوران را روایت می‌کرده است (مانند گوسانی). لاوچ‌ها (گوشه‌ها) در این مقام به این ترتیب است: 1- آغاز مقام 2- آواز اول 3- زمزمه اول 4- زمزمه دوم 5- فرود 6- آواز دوم 7- آواز سوم 8- زمزمه سوم 9- فرود 10- زمزمه چهارم 11- فرود 12- آواز چهارم 13- زمزمه پنجم 14- فرود و پایان مقام.

این مقام آوازی و دارای وزن آزاد است و شبیه هوره خوانده می‌شود و تکنیک آوازی «یدل» نیز در این مقام استفاده می‌شود. بخش‌هایی از این مقام به صورت ضربی و در دور ریتمیک ساده و لنگ اجرا می‌شود. وسعت این مقام یک اکتاو است و هسته‌ی اصلی آن بر روی سه نت «ر، می بمل، فا» اجرا می‌شود و نت شاهد آن می‌بمل است.

به روایت علی اکبر مرادی نیز با این مقام، اشعاری که بیشتر در وصف پهلوانان بوده است را می‌خواندند. این مسئله اثبات می‌کند که اشعار، متفاوت بوده‌اند و می‌توان آن‌ها را در چهارچوب فلسفه‌ی وجودی مقام‌ها، تغییر داد.  بسیار جالب است که شعر مقام، گفتار بیژن است، بدون آنکه نامش ذکر شود. حتی بیژن، مرگ خود در رکاب کیخسرو را نیز پیشگویی می‌کند. البته بیژنی که در چاه، احوالات عارفانه هم دارد. شعر از عباس کرندی روایت شده است.

64- هیجرانی

گستره صوتی: دو، ر، می، فا، سل، لا (لا بمل)، سی (سی بمل)

نت متغیر: ر، فا، سل، سی.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: چهار چهار.

کوک: پنج دستان یا ته‌رز (دو، دو، فا).

این مقام نیز از مقام‌های مجلسی تنبور است که به روایت علی اکبر مرادی حالتی عاشقانه و تغزلی دارد. این مقام به نام «الله‌ویسی» نیز معروف است و شعر آن از مولوی کُرد روایت شده است. «پشنگه» به معنای پاشیدن است.

65- مه‌جنونی

گستره صوتی: ر، می، فا، سل، لا بمل، سی (سی بمل)

نت متغیر: سی.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: ده هشت، هفت هشت.

لاوچ‌ها (گوشه‌ها): شروع مقام و آواز اول، زمزمه اول، آواز دوم، زمزمه دوم، آواز سوم و زمزمه سوم.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های مجلسی است که قسمت‌های اصلی آن با ریتم ساده و لنگ اجرا می‌شود و هم‌زمان قسمت ضربی سحری نیز در آن اجرا می‌شود. لاوچ‌ها (گوشه‌ها) در مه‌جنونی به این ترتیب است: 1- شروع مقام و آواز اول 2- زمزمه اول 3- آواز دوم 4- زمزمه دوم  5- آواز سوم 6- زمزمه سوم.

به روایت علی اکبر مرادی این مقام عاشقانه و تغزلی است و شعر مقام از منظومه‌های لیلی و مجنون کُردی برداشته شده است. این مقام مجلسی با دوواله، لاوچ‌­های (گوشه‌های) مشترکی دارند با این تفاوت که مه‌جنونی در کوک سُل نواخته می‌شود و دوواله در کوک فا.

بسیار جالب است که در شعر این مقام، گفتار یک زن یعنی لیلی آمده است و اظهار فاش عشقِ او به مجنون. تفاوت مقام‌های مجلسی با کلام‌ها بسیار زیاد است. «دجیل» که در متن شعر آمده نیز مکانی است که در فاصله‌ی 60 کیلومتری بغداد واقع شده است. توجه شود که داستان لیلی و مجنون نیز از همان ناحیه می‌آید و در حوزه‌ی تمدن بابل و منطقه‌ی میان‌رودان (حوزه رود فرات) ریشه دارد.

66- ته‌رز روسه‌م (روش رستم)

گستره صوتی: سی، دو، ر، می، فا، سل، لا بمل، سی (سی بمل)، دو، ر.

نت متغیر: سی.

لاوچ‌ها (گوشه‌ها): معرفی و آغاز مقام، زمزمه اول، زمزمه دوم و زمزمه سوم.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

این مقام نیز از مقام‌های مجلسی تنبور است. به روایت علی اکبر مرادی این مقام را زال، در مرگ رستم خوانده است و در آن به قهرمانی‌های فرزندش اشاره کرده است. لاوچ‌ها (گوشه‌ها) در این مقام، به این ترتیب هستند: 1- معرفی و آغاز مقام 2- زمزمه اول 3- زمزمه دوم 4- زمزمه سوم.

67- پاوه‌موری 1 (پای مور (مویه) نشستن)

گستره صوتی: ر، می بمل، فا، سل، لا بمل، سی بمل.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقامات مجلسی تنبور است که حالتی غمگین دارد و به روایت علی اکبر مرادی معمولاً این مقام را در مرگ عزیزان و عزاداری‌ها می‌خوانند. معنای تحت‌اللفظی این مقام، «پای مور نشستن» است و مور، همان آوازی است که در مناطق لک‌نشینِ کرمانشاه خوانده می‌شود. خواننده‌های هوره نیز این مقام را اجرا می‌کنند.‌ شعر این مقام از مولوی کُرد روایت شده است. بسیار جالب است که بخش بعدی مقام، پاسخِ بخش اول است و در پاوه‌ موری 2 در خصوص غلبه بر غم صحبت می‌شود.

68- پاوه موری ‌2

گستره صوتی: سل، لا بمل، سی بمل.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

این مقام نیز از مقامات مجلسی تنبور است که حالتی مناجات‌گونه دارد در جهت غلبه بر غم. درواقع می‌توان گفت که این مقام، پاسخی بر پاوه‌ موری 1 است. به یقین، عارف در غم نمی‌ماند.

69- گِل وه ده‌ره (برگرداندن)

گستره صوتی: دو، ر، می، فا، سل، لا، سی بمل، دو

لاوچ‌ها (گوشه‌ها): آواز اول و معرفی مقام، زمزمه اول، زمزمه دوم، آواز دوم، آواز سوم و زمزمه سوم.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: هفت هشت.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

این مقام نیز از مقام‌های مجلسی تنبور است. به روایت علی اکبر مرادی گل وه‌ ده‌ره به معنای «برگرداندن» است؛ بدان معنی که با آوازو ساز خوش، رونده‌ای را از رفتن باز داریم. همچنین حیدر کاکی نیز آورده است: «این مقام برای بازگرداندن فرّه ایزدی به بزرگان دین و سیاست در قدیم نواخته می‌شده است و دو روایت در این مورد وجود دارد:

1- مانند آن قسمتی از شاهنامه که سامِ جهان‌پهلوان، فره ایزدی را برای شاه جمشید باز می‌آورد. چون قبل از آن شاه جمشید ادعای خدایی کرده بود و فره ایزدی از او دور شده بود.

2- روایت دیگر این است که این مقام را شخصی به اسم سید درویش، برای برادرش که دالاهو را به حالت قهر ترک کرده بود، می‌خواند تا شاید او را از رفتن بازدارد.

لاوچ‌ها (گوشه‌ها) در این مقام عبارت‌اند از: 1- آواز اول و معرفی مقام 2- زمزمه اول 3- زمزمه دوم 4- آواز دوم 5- آواز سوم 6- زمزمه سوم.

70- ئه‌لوه‌ن (رود الون)

گستره صوتی: فا، سل، لا، سی بمل، دو، ر.

لاوچ‌ها (گوشه‌ها): معرفی و آغاز مقام، آواز اول و آواز دوم.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

این مقام نیز از مقام‌های مجلسی تنبور است و در وصف رودخانه‌ی الون می‌باشد. این رودخانه از کوه‌های دالاهو سرچشمه می‌گیرد که از کوه‌های مقدس یارسان است. سراب اسکندر، سراب کنار و سیاوانه که در متن شعر به آن‌ها اشاره شده است از سرچشمه‌های این رود هستند و همگی نام چشمه‌ می‌باشند. بسیار جالب است که حتی یک رود هم در مقامات مجلسی موضوع شعر قرار می‌گیرند.

بخش‌هایی از این مقام به صورت 7 ضربی اجرا می‌شود و لاوچ‌ها (گوشه‌ها) در آن به این ترتیب می‌باشند: 1- معرفی و آغاز مقام 2- آواز اول 3- آواز دوم.

71- گول وه خاک (گل در خاک شد)

گستره صوتی: فا، سل، لا، سی (سی بمل)، دو، ر.

نت متغیر: سی.

لاوچ‌ها (گوشه‌ها): معرفی و آغاز مقام، آواز اول و آواز دوم.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: هفت هشت.

کوک: پنج دستان یا ته‌رز (دو، دو، فا)

از مقامات مجلسی تنبور است به معنی «گل در خاک شد» که حالتی غم‌انگیز دارد و معمولاً در غمِ از دست دادنِ یار خوانده می‌شود. شعر این مقام از مولوی کُرد روایت شده است. با اشاره به پیری در شعر، مفهوم گل در خاک شد فهمیده می‌شود؛ گل، جوانی انسان است که در پیری، در خاکِ مرگ فرو می‌رود. همچنین، گویا گفتار از مردِ پیری است که همسر خود (لیلی ) را نیز از دست داده است.

لاوچ‌ها (گوشه‌ها) در آن به این ترتیب می‌باشند: 1- معرفی مقام و قسمت آوازی 2- قسمت موزون اول 3- قسمت موزون دوم.

72- فانی فانی

گستره صوتی: دو، ر، می، فا، سل، لا.

میزان‌نما در بخش‌های ضربی: دو چهار.

کوک: هفت دستان یا به‌رز (دو، دو، سل)

از مقام‌های کلام است که در عزاداری و تشریفات نیز اجرا می‌شود و حکایت از بی‌وفایی دنیا دارد. حیدر کاکی در خصوص این مقام آورده است که: «در هر مصراع این مقام، 8 ضرب و در هر بیت، 16 ضرب به گوش می‌رسد». این مقام دارای سربند ثابت است که همان بیت اول می‌باشد:

فانی فانی وه‌ن

فانی به‌تال بو

دنیا فانی و ناپایدار است و از آن رو کم‌ارزش و بی‌مقدار می‌باشد.

به گفته علی اکبر مرادی این مقام مربوط به «تیمور بانیارانی» (متولد 1246) می‌باشد. او از طرف مرشد خود آسید براکه برای ارشاد مردم رهسپار تهران شد و چون عده‌ای از پیروان یارسان گردِ او جمع شدند، مقامات سیاسی وقت او را دستگیر و روانه‌ی کرمانشاه کردند و همان‌جا او را اعدام کردند. از او دفتر شعری به نام دفتر تیمور باقی مانده است. او همچون منصور حلاج اناالحق می‌گفت و معتقد بود که دنیای مادی باید از بین رود و دنیای دیگری که در آن مادیات نقشی نداشته باشد باید ایجاد شود. همین مضمون در شعر مقام نیز آمده است.

تیمور از چهل‌تنان نبوده و وقتی به سید براکه می‌رسد که چهل‌تن شکل گرفته بود. جمِ چهل‌تن چشم او را می‌گشاید و شیدا می‌کند.

حیدر کاکی
پژوهشگر برجسته‌ی موسیقی تنبور
و مؤلف آثاری چون: زمینه‌ی شناخت تنبور،
ته‌رزهای باستانی تنبور و موسیقی یارسان.

پی‌نوشت: تصویر شاخص متن، عکسی از تنبور «آوای مولانا» می‌باشد.

4.4/5 - (11 امتیاز)
مطالب مرتبط
موسیقی شعر سعدی

موسیقی شعر سعدی

اگرچه واضح است که شعر از دیرباز رابطه عمیق و ناگسستنی با موسیقی دارد؛ اما شهر نیز در بطن خویش، موسیقی خاص خود را داراست.

قطعه ونوشه حمید متبسم

آنالیز فرمال قطعه ونوشه اثر حمید متبسم

جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست ماه و خورشید همین آینه می‌گردانند (حافظ) حیرت به تنهایی بزرگترین برانگیزاننده برای ورود به دنیای شناخت

کتاب موسیقی

جدیدترین کتاب های موسیقی
را از ما بخواهید!

وارد لینک صفحه فروشگاه کتاب ایران‌موزیکولوژی (دکمه پایین) شوید تا از جدیدترین و بهترین عنوان های کتاب دیدن فرمایید.