جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
موسیقی فیلم چیست؟ | معرفی موسیقی‌های برتر فیلم
بهترین موسیقی های فیلم

موسیقی فیلم چیست؟ | معرفی موسیقی‌های برتر فیلم

فهرست مطالب

از اضطراب “روانی” هیچکاک، تا اندوه “فهرست شیندلر”، از غرب وحشی “خوب، بد، زشت”، تا روایت بدون راوی “پلنگ صورتی”، موسیقی در تار و پود سینمای امروز تنیده است. موسیقی گاه به سادگی در پس زمینه‌ی فیلم جریان داشته و هم پای داستان پیش می‌رود. و بسیار وقت‌ها فراتر از یک همراه، با هدفی خاص به کارگرفته می‌شود: ایجاد یک حس مشخص در مخاطب، یا کمک به انتقال پیام.

در نخستین سال‌های ظهور سینما (از 1894 تا 1920)، موسیقی، جدا از فیلم، بر صفحه‌ی گرامافون و یا به صورت زنده در سالن سینما اجرا می‌شد؛ گاه با همراهی ارکستر و گاه توسط یک پیانیست بداهه پرداز که پیش‌تر با داستان فیلم آشنا بود. یکی از مهم‌ترین کارکردهای موسیقی در این سال ها، کم اثر کردن صدای پرژکتور پخش فیلم بود! چرا که در این دوران، هنوز دستگاه پرژکتور در فضایی جداگانه و دور از تماشاچیان قرار نداشت. در سال 1908 آهنگساز فرانسوی کامیل سن سان (Camille Saint-Saëns) نخستین موسیقی متن را مشخصا برای همراهی فیلم نوشت. (فیلم “سو قصد به جان دوک گیز” ، ساخته‌ی شارل لو بارژی)

شاید بتوان گفت که نخستین نمونه‌ی موسیقی سکانس به سکانس متن فیلم، توسط یکی دیگر از آهنگسازان معروف فرانسوی، اریک ساتی (Erik Satie) ، برای فیلم کوتاه انتراکت (ساخته‌ی رنه کلر، 1924) نوشته شد. با دستیابی به فناوری پخش همزمان صدا و تصویر در سال 1929، موسیقی به سرعت به بخشی جدانشدنی از فیلم بدل شد. آهنگسازان از سوی فیلمسازان هالیوود پیشنهاد ساخت موسیقی مخصوص فیلم دریافت کردند و عنوان شغلی تازه‌ای تعریف شد.

سال‌های 1930 تا 1950 میلادی را عصر طلایی موسیقی فیلم می‌دانند. تا پیش از این، آهنگسازان برای کنسرت و اجراهای صحنه‌ای موسیقی می‌ساختند؛ به همین دلیل موسیقی بسیاری از فیلم‌ها در این دوران، تاثیر‌گرفته از موسیقی ارکسترال و رمانتیک اروپایی بود. مکس اشتاینر(Max Steiner) – که از او به عنوان “پدر موسیقی فیلم” یاد می کنند- از آهنگسازان بزرگ این دوران است. موسیقی او بر متن فیلم کینگ کونگ (ساخته‌ی دیوید سلزنیک، 1933) نقطه‌ی عطفی بود در همزمانی موسیقی و فیلم. اشتاینر نخستین آهنگسازی بود که به شیوه‌ی اپراهای ریچارد واگنر(Richard Wagner) ، برای شخصیت‌های کلیدی داستان، موسیقی مشخص جداگانه‌ای تعریف کرد. این تکنیک به عنوان Leitmotif یا موتیف تکرارشونده شناخته می‌شود، و-همانطور که در ادامه‌ی این مقاله خواهیم دید- در سینمای امروز بسیار پرکاربرد است. یکی دیگر از آهنگسازان بزرگ این دوران و از پیشگامان موسیقی فیلم، آلفرد نیومن (Alfred Newman) بود که رد جاودانه‌ی خود را بر موسیقی لوگوی 20 ثانیه‌‎ای آغازین کمپانی “فاکس قرن بیستم” برجا گذاشته است. اریک کورنگلد(Eric Korngold) با موسیقی فیلم‌های “ماجراهای رابین هود” و “شاهین دریا”، میکلوش روژا (Miklós Rózsa) با موسیقی فیلم “بن هور” و برنارد هرمان (Bernard Herrmann) با موسیقی فیلم‌های “روانی”و “همشهری کین”، از دیگر آهنگسازان مطرح این دوران بودند.  

در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم، موسیقی فیلم به تدریج از موسیقی ارکسترال کلاسیک فاصله گرفت. نقش و سیطره‌ی استودیوهای بزرگ ضبط موسیقی به تدریج کم‌ رنگ و محدود شد، و موسیقی فیلم تحت تاثیر مدرنیسم و مینیمالیسم، روندی مستقل‌تر درپیش گرفت. در این دوران، موسیقی جز و راک به عرصه‌ی موسیقی فیلم راه پیدا کرد. از نمونه‌های تاثیرگذار موسیقی جز در متن فیلم می توان به موسیقی فیلم “اتوبوسی به نام هوس” (ساخته‌ی الیا کازان، 1951) اشاره کرد که در تغییر فضای اروپایی موسیقی فیلم‌های هالیوود نقش داشت. موسیقی المر برنشتاین (Elmer Bernstein) بر فیلم “هفت شگفت انگیز” و موسیقی انیو موریکونه(Ennio Morricone) بر سه گانه‌ی دلاری سرجیو لئونه از نمونه‌های موسیقی وسترن کلاسیک این دوران‌اند. جان بری (John Barry) با موسیقی جز مجموعه فیلم‌های جیمز باند تعریف تازه‌ای برای موسیقی فیلم‌های جاسوسی ارائه کرد. کوینسی جونز(Quincy Jones)، جری گلدسمیت (Jerry Goldsmith) و هنری منسینی (Henry Mancini) تنها تعدادی از آهنگسازان برجسته‌ی این دوران بودند که در موفقیت موسیقی فیلم غیرارکستری نقش داشتند.

در دهه‌ی هفتاد میلادی، جان ویلیامز (John Williams) با موسیقی فیلم جنگ ستارگان (ساخته‌ی جورج لوکاس، 1977) نه تنها موسیقی ارکسترال را به سینما بازگرداند، که دوران نوینی را در تاریخ موسیقی فیلم رقم زد. موسیقی او بر این فیلم سبب شد که آهنگسازان بسیاری بار دیگر به موسیقی ارکستری برای فیلم روآورند. فناوری دیجیتال نیز در این دوران راه خود را به موسیقی سینمایی باز کرد و استفاده از موسیقی الکترونیک در سینما به تدریج فراگیر شد. ظهور و گسترش سینتی‌سایزر در موسیقی فیلم بدان معنا بود که تمام موسیقی متن یک فیلم می توانست تنها توسط یک نوازنده اجرا شود. تا پیش از آن، برای اجرای موسیقی فیلم همواره به گروهی از نوازنده‌ها احتیاج بود. لوییس و ب ب بارون (Louis Barron and Bebe Barron) ، وندی کارلوس (Wendy Carlos) و ونجلیس (Vangelis) از آهنگسازان شناخته شده‌ی موسیقی الکترونیک در این دوران بودند.

امروزه با کمک فناوری دیجیتال، نرم افزارهای صداسازی و استودیوهای پیشرفته‌ی ضبط موسیقی، آهنگسازان موسیقی فیلم دنیای بی پایانی از امکان را در اختیار دارند؛ آن چنان که یک فرد، حتا بدون داشتن پیشینه‌ی هنری مرتبط، توانایی آن را خواهد داشت که برای فیلم یا نمایش موسیقی بسازد. با این وجود نمی توان انکار کرد که ساخت موسیقی فیلم، درکنار آشنایی عمیق با دنیای سینما و استادی در زمینه‌ی آهنگسازی، نیازمند درک عمیق از جهان و پدیده‌های آن است.

بررسی و معرفی بهترین موسیقی‌های فیلم تاریخ به انتخاب ایران‌موزیکولوژی

در این مقاله به معرفی و بررسی اجمالی بعضی از بهترین موسیقی‌های متن فیلم‌های تاریخ سینمای غرب می‌پردازیم. تلاش می‌کنیم در سایه‌ی بررسی موسیقی، جزئیات داستان فیلم‌ها را برای کسانی که احتمالاً هنوز آن‌ها را تماشا نکرده‌اند، بازگو نکنیم. و از تجزیه و تحلیل موردی فیلم‌ها پرهیز می‌کنیم. بی تردید اطلاعات این نوشتار بسیار محدود بوده و نام‌های بی‌شماری را می توان به آن افزود. 

(این بخش از مقاله به تدریج با معرفی موسیقی فیلم‌های بیشتر تکمیل خواهدشد. شما نیز می توانید با پیشنهادهایتان به تکمیل و به روز‌رسانی سریع‌تر آن کمک کنید.)

موسیقی فیلم خوب، بد، زشت The good, the bad and the ugly

ساخته‌ی سرجیو لئونه، 1966 Sergio Leone

موسیقی: انیو موریکونه Ennio Morricone

پس از موفقیت موسیقی فیلم‌های “بخاطر یک مشت دلار” و “بخاطر چند دلار بیشتر”، تکرار حضور موریکونه برای ساخت موسیقی فیلم سرجیو لئونه چندان عجیب و دور از ذهن نیست. موسیقی جاودانه‌ی موریکونه بر این فیلم‌، بی شک در تصویر ذهنی ما از سینمای وسترن بی تاثیر نبوده است. تم اصلی موسیقی با ظهورهریک از سه شخصیت اصلی داستان شنیده می‌شود، اما آهنگساز برای معرفی هر شخصیت از رنگ صوتی خاصی استفاده کرده است: تم مربوط به توکو (زشت) توسط خواننده‌ی کر اجرا می‌شود، اوکارینا از حضور انجل آیز (بد) خبر می‌دهد و حضور بلوندی (خوب) با صدای فلوت اعلام می‌شود. صدای سوت، شلیک گلوله و فریاد، و صدای کایوت مانندِ تم اصلی به بهترین شکل تداعی‌گر دشت‌های عریان غرب وحشی است. همخوانی گروه کر مردان و ضرباهنگ گرفته‌ی طبل کوچک وقتی با صدای سم اسب‌ها همراه می‌شود، حسی از ماجراجویی، سفر و نبرد را در مخاطب ایجاد می کند. سکانس‌های مربوط به عبور توکو و بلوندی از صحرا گفتگوهای چندانی ندارد و تنها استکاتوهای ارکستر زهی و صدای محوشونده و گذرای پیانو به تنش و تقلای مرگ و زندگی پیش روی بلوندی عمق می دهد. موسیقی صحنه‌های مربوط به میدان نبرد، کمپ اسیرهای جنگی یا بیمارستان صحرایی به هیچ عنوان لحن قهرمانی ندارد؛ در عوض با زمزمه‌ی محو گروه کر، نت های کشیده و آرام سازهای زهی و بادی برنجی، مانند یک مرثیه، حسی از افسوس، اندوه و آرامش را منتقل می کند.

در صحنه های دویدن توکو در گورستان، بار دیگر تم پیانوی گذرای عبور از صحرا شنیده می شود؛ اما این بار صدای پیانو محو نشده و با  صدای ابو و زمزمه‌ی خواننده‌ی سوپرانو همراهی می شود. به زودی، این تم با تبدیل شدن به یک ارکستر تمام عیار، خبر از فتح و پیروزی می‌دهد.

انیو موریکونه در حال رهبری موسیقی “Ecstasy of Gold”، موسیقی سکانس رسیدن توکو و بلوندی به گورستان.

قرار گرفتن سه شخصیت اصلی روبروی هم در سکانس دوئل با موسیقی آشنای ساعت جیبی در فیلم بخاطر یک مشت دلار یادآور صحنه‌ی مشابه دوئل شخصیت‌های آن فیلم است. گویی لئونه و موریکونه قصد دارند به تماشاگر یادآور شوند که هیچ یک از شباهت‌های دو فیلم اتفاقی نبوده و شخصیت‌ها، صحنه‌ها و داستان‌ها باهم پیوند دارند.

موسیقی فیلم
موسیقی متن این فیلم در سال 2009 برنده‌ی جایزه‌ی گرمی شد.

موسیقی فیلم پدرخوانده The Godfather

ساخته‌ی فرانسیس فورد کاپولا-1972 Francis Ford Coppola
موسیقی: نینو روتا Nino Rota

در سال 1972 نام نینو روتا از لیست کاندیداهای دریافت جایزه‌ی اسکار خط خورد. چرا که بخشی از موسیقی فیلم را در سال 1958 برای فیلم کمدی ایتالیایی فورچونلا نوشته بود. جایزه‌ی اسکار آن سال بخاطر موسیقی متن فیلم روشنی‌های صحنه (ساخته‌ی 1952)  به چارلی چاپلین رسید که فیلمش بیست سال پس از تولید، در ایالات متحده اجازه‌ی اکران پیدا کرده بود. و در سال 1974 نینو روتا بخاطر همان موسیقی برنده‌ی جایزه‌ی اسکار شد، این بار برای فیلم پدرخوانده 2.

موسیقی فیلم گادفادر

فیلم با صفحه‌ای سیاه آغاز می شود و نخستین ارتباط تماشاگر با فیلم شنیداری است. ملودی ترومپت آغازین فیلم به ویتو کورلئونه ختم شده و در سکانس های مربوط به او تکرار می‌شود. همین ملودی در سکانس‌های مرتبط با مایکل بر اُبو نواخته می شود. اُبو گرفتگی صدای ترومپت را ندارد و در مقایسه با آن چالاک‌تر است. تغییر رنگ صوتی از ترومپت به اُبو تصویری‌ست نمادین از انتقال قدرت از دن ویتو به پسرش مایکل. درسکانس گفتگوی دون ویتو و مایکل “والس پدرخوانده” را به طور کامل می‌شنویم، اما این بار ملودی نه با ترومپت و اُبو، که توسط سازهای زهی نواخته می‌شود. در پایان فیلم بار دیگر موسیقی را با ملودی اُبو و با همراهی آکاردئون و ماندولین می‌شنویم.  و در لحظات پایانی، جایگزین شدن اُبو با ترومپت شاید اشاره‌ای است بر اینکه مایکل “دون کورلئونه” ی آینده خواهد بود. همراهی والس توسط آکوردئون و ماندولین تداعی‌گر موسیقی ایتالیا و متناسب با فضای مافیایی مورد نظر کاپولا ست.

علاوه بر “والس پدرخوانده”، در سکانس‌های مربوط به حضور مایکل در سیسیلی ملودی معروف دیگر فیلم را می‌شنویم: “تم عاشقانه”، که همچنان با اُبو نواخته شده و با ماندولین همراهی می شود. این تم در مقایسه با تم والس پدرخوانده محزون و نوستالژیک است، و از آنجا که تنها روایتگر داستان مایکل است، برخلاف ملودی والس، منقطع نبوده و زمان کافی دارد که داستان عاشقانه‌ی خود را روایت کند.

موسیقی فیلم ارباب حلقه‌ها The Lord of the Rings

ساخته‌ی پیترجکسون، 2003-2001 Peter Jackson
موسیقی: هاوارد شور Haward Shore

با وجود شخصیت های کلیدی بی‌شمار در هر قسمت از این سه‌گانه‌ی حماسی، ایده‌ی ساخت و تکرار موتیف مشخص برای هر شخصیت، نه تنها عاقلانه نبود که به راحتی می‌توانست تمرکز ذهنی مخاطب را برهم زند. هاوارد شور بسیار زیرکانه و استادانه موتیف‌های داستان را بر مبنای اقوام و سرزمین‌ها تعریف و تکرار کرده‌است.

موسیقی فیلم ارباب حلقه‌ها

موسیقی مربوط به سرزمین شایر وقتی با ویولن نواخته می شود، پویا و زنده است و گویی توسط هابیت‌های سرزنده اجرا می‌شود. از طرفی اجرای موسیقی با پن‌فلوت احساس آرامش و امنیت خانه را تداعی می‌کند. تم موسیقی شایر پیوسته با آن باقی می‌ماند و در لحظه‌های نوستالژیک و خاطره انگیز، با ارکستراسیون و رنگ صوتی متفاوت بار دیگر پدیدار می‌شود.

تم موسیقی روهان بر ویولن احساس سرزمین کهن و باستانی را درخورد دارد و همچنان که این سرزمین آماده‌ی نبرد می‌شود، موسیقی لحن حماسی می‌گیرد. در سکانس پناه بردن زنان به پناهگاه‌ها، اجرای محوشونده‌ی این موتیف بر اُبو احساس ناامیدی را برمی‌انگیزد و در لحظه‌ی قدرت گرفتن پادشاه، باردیگر همان تم را با همراهی ارکستر و برجسته شدن هورن می‌شنویم که حس غرور را تداعی می‌کند. موسیقی صحنه‌های نبرد جنگجویان روهان حماسی و قهرمانی است.

تصویر”درخت سفید” بر پرچم گاندور حکایت از آن دارد که این سرزمین به اندازه‎‌‌ی روهان درگیر نبرد و جنگاوری نیست. موسیقی گاندور تداعی‌گر شکوه، زیبایی و فرهنگ است. این تم وقتی با زهی‌ها اجرا می‌شود امیدبخش است و با همراهی هورن لحنی قهرمانی به خود می‌گیرد.

موسیقی آیزنگارد همراه با ضربه‌های ممتد و طولانی سنج و نت‌های کشیده‌ی هورن یادآور صنعتی شدن و ماشین آلات و تجهیزات جنگی است.

علاوه بر این‌ها هاوارد شور برای  اقوام و رخدادها نیز موتیف‌هایی جداگانه تعریف کرده است. موسیقی مربوط به حلقه با فراز و فرود پی‌در‌‌پی، حسی از دم و بازدم  دارد؛ چرا که آهنگساز برآن بوده تا نشان دهد که حلقه در حقیقت زنده است. این موتیف در آغاز هریک از سه قسمت شنیده می‌شود. در طول داستان، زمانی که حلقه به دست صاحب جدیدی می‌افتد، این تم بار دیگر تکرار می‌شود: با سرعت و رنگ صوتی متفاوت. موتیف همراهی کننده‌ی سائرون بسیار به تم حلقه شباهت دارد، چراکه حلقه تمایل دارد به ارباب حقیقی‌اش بازگردد.

موسیقی اِلف‌ها با زمزمه‌ی گروه کر زنان، چنان لطیف است که گویی از جهان دیگر نواخته می‌شود. در صحنه‌هایی که شخصیت‌ها با وسوسه‌ی حلقه روبرو می‌شوند، این زمزمه باردیگر باز‌می‌گردد؛ گویی ندایی بازدارنده از جهان دیگر طنین‌انداز می‌شود. در سکانس‌های دیگری از فیلم، با تابش نور از میان تاریکی، و یا برای تداعی حس امید، زمزمه‌ی گروه کر زنان با زبان مخصوص الف‌ها شنیده می‌شود.

موسیقی این فیلم کاندیدای دریافت جوایز معتبر بسیاری بوده و از میان آن‌ها جوایز اسکار و گرمی را از آن خود کرده‌است.

موسیقی فیلم شیر شاه  The Lion King

ساخته‌ی راجر الرز و راب مینکاف، 1994 Roger Allers and Rob Minkoff 

موسیقی: هانس زیمر  Hans Zimmer

به سختی می توان موسیقی سکانسی از این فیلم را به دیگری ترجیح داد. صحنه‌های تعقیب و گریز، آرامش دشت در هنگام شب، و رم کردن گله‌ی گوزن‌های یال‌دار از فراز بلندی، هریک به استادانه ترین شکل با متناسب ترین موسیقی همراهی می‌شود. هانس زیمر-که برای ساخت موسیقی این فیلم به آفریقای جنوبی سفر کرد تا زندگی دنیای داستان را از نزدیک تجربه کند- موسیقی این فیلم را سوگواره‌ای به یاد پدرش می‌داند.

در سکانس مشهور آغازین فیلم، صدای فریاد و آواز آفریقایی با طلوع خورشید بر دشت‌های آفریقا همراه می‌شود. همچنان که ریتم‌ها و زمزمه‌های آفریقایی بی‌وقفه در پس زمینه شنیده می‌شود، صدای خواننده به گوش می‌رسد: از لحظه‌ای که پا بر این سیاره می‌گذاریم … اما این تنها پادشاه آینده و تنها ما نیستیم که پا بر زمین گذاشته‌ایم؛ یکی از ماندگارترین لحظات تاریخ موسیقی فیلم بر این سیاره ثبت شده است. هانس زیمر با بهره‌گیری از صداهای طبیعت، مانند صدای حشرات، فیل‌ها، پرندگان، جهش گورخرها از میان آب، به زیبایی تکاپوی زندگی در دشت‌های آفریقا را به تصویر می‌کشد. و تمامی این آواها، در کنار زمزمه‌ها و ریتم‌های آفریقایی در اوج  با ارکستر همراه می‌شود.

موسیقی‌ای که توسط “اسکار” در گورستان فیل‌ها اجرا می‌شود، در ابتدا با سازهای ضربی و زمزمه‌های بریده و استکاتو گروه کر همراه است. بزودی همراهی کم رنگ گروه کر تبدیل به همخوانی عظیم یک مارش نظامی می‌شود. صدای درامز هنگامی که با فوران آتش از دل زمین همراه می‌شود، و همراهی آهنگین کر در فواصل میان ترانه‌ی اصلی چنان با شکوه است که گویی بیننده از یاد می‌برد که در حقیقت شخصیت های منفی داستان هستند که این موسیقی را اجرا می‌کنند.

در سکانس‌های مربوط به رم کردن گله‌ی گوزن‌های یال‌دار، صدای زیر و سریع زهی‌ها بر تنش و تشویش موجود می‌افزاید. صدای طبل حس لرزش زمین زیر سم گوزن‌ها را تشدید می‌کند. و همراهی آوازخوان‌ها و ارکستر همچنان که خبر از فاجعه می‌دهد، گویی تشویقی است ناامیدانه در همراهی تلاش دیوانه وار “سیمبا” برای زندگی‌اش. در این میان زمین خوردن کودکانه‌ی سیمبا به زیبایی با صدای زایلوفون همراهی می‌شود. با ورود پدر، همچنان که زمزمه‌ی اندوهگین گروه کر اوج می‌گیرد، همراهی بادی برنجی‌ها شخصیت قهرمانی او را تداعی می‌کند. اما موسیقی آن‌ها نیز تیره و محزون است و گویی آهنگساز پیش از کارگردان(ها) به ما می‌گوید که در این تنگه، تراژدی اجتناب‌ناپذیر است.

اما تم اصلی موسیقی فیلم، موتیفی است که با شخصیت موفاسا (و بعدها سیمبا) و “صخره‌ی افتخار” پیوند خورده است. این تم در تمام سکانس‌های احساسی وتاثیرگذار فیلم هربار به گونه‌ای تکرار می‌شود و شاید بتوان گفت که یکی از زیباترینِ آن‌ها مربوط به سکانس بازگشت سیمبا به “صخره‌ی افتخار” است: هنگامی که او در پی نبردی پیروزمندانه از صخره بالا می‌رود و تم اصلی با همراهی برجسته‌ی زهی‌ها و درامز، و صدای غرش رعد در پس زمینه، به موسیقی باشکوهی بدل می‌شود. در پی آن، بار دیگر ریتم‌ها و آوازهای آفریقایی با ضرباهنگی زنده و پویا باز‌می‌گردد و با صدای ارکستر و گروه کر –که موسیقی آغازین “چرخه‌ی زندگی” را اجرا می‌کنند- در هم می‌آمیزد.

موسیقی فیلم شیر شاه نخستین جایزه‌ی اسکار کارنامه‌ی هنری هانس زیمر را برای او به همراه داشت. التون جان و تیم رایس نیز با موسیقی “آیا امشب حضور عشق را حس می‌کنی؟” جایزه ی اسکار بهترین آهنگ را به خانه بردند.

موسیقی فیلم‌ جنگ ستارگان

ساخته‌ی جورج لوکاس ( و کارگردان‌های دیگر) ، 1977-2019 George Lucas 

موسیقی: جان ویلیامز John Williams

موسیقی جان ویلیامز بر این فیلم، انقلابی در تاریخ موسیقی فیلم به شمار می‌آید. او با این موسیقی بار دیگر موسیقی ارکسترال را به دنیای سینما بازگرداند. اگرچه به کارگیری ارکستر سمفونیک برای تجلی شکوه حماسه‌ی جنگ ستارگان بسیار هوشمندانه بوده است، این تنها نقطه قوت موسیقی این فیلم به شمار نمی‌رود. جان ویلیامز به شیوه‌ی اپراهای ریچارد واگنر، برای شخصیت‌های کلیدی، صحنه‌ها و مکان‌ها موتیف‌های تکرارشونده‌ای متناسب با نقش آن‌ها برگزیده است که درطول فیلم بارها همراه با ورود شخصیت‌ها و تکرار صحنه‌ها به گوش می رسد. تعداد موتیف‌های این مجموعه فیلم چنان زیاد است که بدرستی نمی توان آن را تخمین زد. این موتیف‌ها در کنار ارکستراسیون بی نقص ویلیامز، به داستان پردازی فیلم عمق و معنا می‌بخشد.

از سال 1977 تا سال 2019 ، جان ویلیامز به تنهایی ساختن موسیقی متن این حماسه‌ی فضایی را عهده‌دار بود. موسیقی به دلیل داشتن ملودی‌های نمادین، عمق احساسی و تاثیر انکار‌نشدنی بر داستان‌پردازی، یک شاهکار محسوب می‌شود.و چندان عجیب و دور از ذهن نیست که هریک از موسیقی‌های جنگ ستارگان برای جان ویلیامز جوایز بسیاری به همراه داشته، از جمله اسکار بهترین موسیقی فیلم و گرمی بهترین آهنگسازی.

ملودی بالارونده‌ی آغازین فیلم، با برجسته کردن نقش بادی برنجی‌ها و ضرباهنگ درامز به زیبایی خبر از نبردی پیروزمندانه و امیدبخش می‌دهد. موسیقی با هیاهوی هیجان‌انگیز بادی برنجی‌ها آغاز می‌شود، و ملودی ملایم و شاعرانه‌ی زهی‌ها به سرعت جای آن را می‌گیرد. بازگشت دوباره‌ی زهی‌ها اما دیگر تغزلی و شاعرانه نیست. این بار صدای بریده و نت‌های کوتاه حسی از اضطراب و تشویش را در خود دارد. گویی در این کهکشان بی‌پایان همواره باید آماده‌ی خطر بود. سکوت ناگهانی ارکستر و همراهی فلوت و چنگ از سویی حس ترس از ناشناخته را تقویت می‌کند، و از طرفی حس لطیفی از امید را در خود پنهان دارد. اما این حس لطیف باردیگر به سرعت با تشویش زهی‌ها، پیوستن دوباره‌ی بادی برنجی‌ها و ریتم مارش درامز از بین می‌رود. همراهی صدای دلنشین زایلوفون با زهی‌ها و بادی برنجی‌ها به ما یادآور می‌شود که این نبرد دشوار و هیجان انگیز، پایانی شیرین دارد.

استکاتوهای زهی‌ها و ریتم نظامی درامز در آغاز تم دارث ویدر ( یا رژه‌ی سلطنتی) در کامل‌ترین حالت ممکن تداعی‌گر یک مارش با شکوه عظیم است. اجرای ملودی توسط بادی برنجی‌ها عظمت رعب‌آور پیوسته با شخصیت دارث ویدر را به زیبایی به تصویر می‌کشد. سوال و جواب فلوت و زهی‌ها مانند زمزمه‌ی وحشتی است که در میان جمع افتاده، و در میان این همهمه‌، تکرار ملودی با فرنچ هورن گویی حکایت از نزدیک شدن دارث ویدر دارد. موسیقی بار دیگر با پیوستن درامز و زهی‌ها، زایلوفون و بادی برنجی‌ها تبدیل به مارش سلطنتی می‌شود.

ارکستر فیلارمونیک وین در حال اجرای موسیقی (Imperial march (Darth Vader به رهبری جان ویلیامز

تم شاهزاده لیا لطیف و رازآلود است. ملودی در آغاز توسط فلوت و ابو اجرا می‌شود. پیوستن فرنچ هورن بر شکوه ملودی می‌افزاید و صدای چنگ در پس زمینه موسیقی را خیال‌انگیز می‌کند. در تکرار دوباره‌ی ملودی، ابو، کرانگله و بادی برنجی‌ها همزمان فلوت را همراهی می‌کنند. تکرار ملودی توسط زهی‌ها و سپس تمامی ارکستر وقار و اشرافی‌گری شخصیت شاهزاده لیا را به زیبایی همراهی می‌کند.

بدون شک نوشتن از موسیقی فیلم‌های جنگ ستارگان بسیار دشوار و فراتر از دانش نویسنده‌ی این مقاله است. با این حال، این مقاله می‌تواند بهانه‌ای باشد تا با شروع موسیقی آغازین این مجموعه به یادآوریم “روزی، روزگاری، در کهکشانی نه چندان دور، موسیقیدانی به تنهایی ارکستر را به دنیای موسیقی فیلم بازگرداند و روحی تازه به آن دمید.”

50 موسیقی فیلم برتر در تاریخ

در ویدیو زیر Tommy Mangoine به سلیقه‎‌ی شخصی خود ۵۰ اثر مورد علاقه‌اش را انتخاب کرده‌است. او در این باره می‌نویسد:

من واقعاً عاشق فیلم هستم.
من واقعاً موسیقی را دوست دارم.
بنابراین من واقعاً موسیقی متن فیلم را دوست دارم!

در این لیست تنها موسیقی‌هایی که منحصرا برای فیلم نوشته شده‌اند انتخاب‌ شده‌است.

دانلود 100 مورد از بهترین موسیقی‌های فیلم

مجموعه‌ي پیش‌رو ۱۰۰ قطعه‌ی برترِ موسیقی فیلم است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شده‌است. این مجموعه‌ را می‌توانید با کیفیت ۳۶۰ و با فرمت mp3 و حجم ۹۰۰ مِگ از اینجا دانلود کنید.

  • بخش اول: فیلم های بزرگ موفق (The Great Blockbusters)
  • بخش دوم: فیلم های کلاسیک (The Classics Movies)
  • بخش سوم: فیلم های مورد علاقه (Favourite Movies)
  • بخش چهارم: پیانو در سینما (The Piano At The Cinema)
  • بخش پنجم: اپرا در سینما (Opera At The Cinema)
  • بخش ششم: باروک به سینما می رود (Baroque Goes To The Cinema)
4.7/5 - (8 امتیاز)
مطالب مرتبط
کی‌پاپ موسیقی مردم پسند کره

کی‌پاپ؛ موسیقی مردم‌پسند کره‌ای

نخستین چیزی‌ که با شنیدن ترکیب “مردم‌پسند” به ذهنمان خطور می‌کند صفت‌هایی چون عامه، معمولی، ساده و درنهایت همه‌پسند‌ است. این اتفاق برای موسیقی مردم‌پسند

موسیقی کلاسیک آمریکایی

چرا جز؟ | موسیقی کلاسیک آمریکایی

در این نوشته تلاش می‌کنیم به چراییِ اهمیتِ موسیقی جز (موسیقی کلاسیک آمریکایی) پرداخته و به این پرسش پاسخ دهیم که «چرا پرداختن به جَز

کتاب موسیقی

جدیدترین کتاب های موسیقی
را از ما بخواهید!

وارد لینک صفحه فروشگاه کتاب ایران‌موزیکولوژی (دکمه پایین) شوید تا از جدیدترین و بهترین عنوان های کتاب دیدن فرمایید.