جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
بعد از ظهر یک دیو اثر کلود دبوسی
بعداز ظهر یک دیو

بعد از ظهر یک دیو اثر کلود دبوسی

فهرست مطالب

اِستفال ملارمه در سال ۱۸۹۰ میلادی در دیدار خود با کلود دُبوسی به وی پیشنهاد ساخت یک قطعه‌ی موسیقی برای شعری که سراییده بود به نام «بعد از ظهر یک دیو» را داد. این قطعه که اولین پوئم‌-سفونی دبوسی بود، نخستین رویکرد ارکسترال او را نیز بازتاب می‌دهد. این قطعه‌ی برای نخستین بار در ۲۲ دسامبر ۱۸۹۴ در پاریس به رهبری گوستاو دُرِ به اجرا درآمد که با استقبال شگرف مخاطبین مواجه شد. اما در مقابل، منتقدین موسیقی به سختی می‌توانستند با این قطعه ارتباط برقرار کنند، به‌طوری که فرم آن را «شل و ول» نامید‌ند.

آشیل کلود دبوسی توانست رویکرد جدید خود را در این قطعه از نظر انتخاب سازهای ارکستر، فرم، هارمونی، ریتم و رنگ صدایی به خوبی نشان دهد. این رویکرد و نوآوری‌ها به این اثر ارزشی دوچندان می‌دهند که در این نوشته سعی به بررسی مهمترین آن‌ها، یعنی فرم، هارمونی، ساختار و ریتم و رنگ صداها خواهیم داشت. شایان ذکر است که آنالیز هر قطعه‌ی موسیقیایی می‌تواند با توجه به مکتب و دیدگاه مورد استفاده‌ی نویسنده در جزئیات متفاوت باشد.

برای دانلود فایل صوتی و پارتیتور قطعه‌ی «بعد از ظهر یک دیو» اثر کلود دبوسی اینجا کلیک کنید.

آنالیز فرمال بعد از ظهر یک دیو

فرم «بعد از ظهر یک دیو» آمیزه‌ای از چند فرم معمول و از پیش‌تعیین‌شده‌ای مانند سونات، فرم سه‌بخشی، تم و وارییاسیون است. در ابتدا می‌توان برای کل قطعه‌ یک فرم سه‌بخشی (A B A’) بزرگ در نظر گرفت – این فرم از سوی دیگر می‌تواند یک فرم چهاربخشی باشد؛ در صورتی که بخش B را هم به دو قسمتB1  و B2 تقسیم کنیم. در بخشِ قسمت B نیز می‌توان یک میکرو‌فرمِ سه‌بخشی برای B1 و یک میکرو‌فرمِ تم و واریاسیون برای B2 در نظر گرفت.

فرم تم و واریاسیون را قالبی معقول برای این قطعه می‌توان به شمار آورد، اما از میزان ۳۷ تا ۷۴ به یک بخشِ بزرگِ تعریف‌نشده در فرمِ معمولِ تم و واریاسیون برخورد می‌کنیم. با نادیده‌گرفتن این بخش،  قطعه‌ی موردنظر، به طور کلی، ۷ واریاسیون را شامل می‌شود.

دبوسی همچنین نشانه‌هایی از فرم سونات در پسِ پرده‌یِ باقیِ فرم‌ها به ما می‌نمایاند. بعد از ارائه‌ی تم اول (تم دیو) در می ماژور، دبوسی با مدولاسیون‌کردن به گام دومینانت، معمولِ فرم سونات، تم دوم را ارائه می‌دهد (میزان ۲۶). در ادامه شاهد قسمتی که پتانسیلِ گسترش را دارد هستیم که قسمت a1 تمِ دیو را بسط می‌دهد. دبوسی بعد از دو بازگشتِ ناقص، در نهایت به تنالیه‌ی می ماژور برمی‌گردد و تم دیو را این بار نه با فلوت، بلکه با ابوآ به آواز در می‌آورد.

طرح‌واره‌ي آنالیز بعد از ظهر یک دیو (۱۸۹۴) اثر آشیل کلود دبوسی (۱۸۶۲-۱۹۱۸):

کلود دبوسی بعد از ظهر یک دیو
آنالیز فرمال بعد‌ازظهر یک دیو

هارمونی | بعد از ظهر یک دیو اثر کلود دبوسی

در دورانی که دیگران به دنبال جوابی برای تنالیته‌ می‌گشتند، دبوسی در قطعات خود ابهامات تنالیته‌ای ایجاد کرد. از اولین میزانَ، تم دیو به صورت مونودی توسط فلوت به اجرا در می‌آید. وسعت این ملودی، چهارمِ افزوده است و تنالیته‌ی آن را به درستی نمی‌شود مشخص کرد؛ اما نت اصلی و محوری این ملودی دو دیز است. دبوسی از تریتون (دو‌ دیز – سل بکار) برای غرق‌کردن تنالیته استفاده می‌کند. با چهار دیز در سر کلید، دو امکان برای تنالیته وجود دارد، یا دو دیز مینور و یا می ماژور. سپس، در میزان چهارم، اولین هارمونی‌ شنیده می‌شود، اما، همچنان جوابی برای تنالیته به شنونده داده نمی‌شود. زیرا اولین آکورد (می، دو دیز، سل دیز، لا دیز) از طرفی می‌تواند تونیک دو دیز مینور باشد (لا دیز، ششم افزوده)، و از طرفی دیگر، دومینانتِ دومینانتِ (V/V) می ماژور. در ادامه چند مثال از هارمونی‌گذاری سبک دبوسیسم را بررسی می‌کنیم:

  • میزان ۱۱، هنگام اولین واریاسیون، آکورد چهارصدایی ر ماژور (ر بکار، فا دیز، لا و دو دیز)  شنیده می‌شود که تم دیو را هارمونیزه می‌کند -از این ارائه به بعد، وسعت تم از چهارم افزوده به چهارم درست تغییر می‌کند- این آکوردی غیره منتظره برای هارمونیزه‌کردن تم دیو است.
  • نهایتا در میزان ۱۳، یک کادانس کامل در می ماژور نوشته شده است که کاملاً جا‌به‌جا با روند ملودی دیو اجرا می‌شود.
  •  در هنگامِ شروع واریاسیون سوم، تمِ دیو با آکوردِ درجه اول می ماژور هارمونیزه شده است. اما نکته‌ کلیدی آن است که حتی بر روی درجه‌ی اول، دبوسی رنگ دومینانت را اضافه می‌کند. ر بکار، فا دیز و دو دیز را می‌توان به‌عنوان آکورد نهمِ دومینانت آنالیز کرد، اما با وجود می و سی، این آکورد نه یک دومینانت، بلکه یک تونیک با رنگِ دومینانت است (این امر باعث می‌شود که از حالت استوار تونیک کاسته شود).

استفاده از دومینانت‌های متعدد، یکی از بارزترین خصوصیات قطعات دبوسی است. در قطعه‌ی «شبی در گراناد» (La soirée dans Grenade) [میزان ۱۷ و ۱۸]، او از چهار آکورد دومینانتی به طور متناوب استفاده می‌کند.

دیگر جزییات (رنگِ صدا، ریتم و ساختار)

از دیگر نشانه‌های سبک دبوسیسم، دونسخه‌نویسی یا مضاعف‌سازیِ (duplication) بخش‌های مختلف، چه ریتمیک و چه هارمونیک، است. برای مثال، از اولین لحظات شروع قطعه بعد از ظهر یک دیو، میزان اولِ تمِ دیو به طور عینی در میزانِ دوم مضاعف شده است.

آنالیز فرمال کلود دبوسی

دبوسی از ریتم برای موقر بودن و جذابیت بیشتر یک مفهوم یا یک ایده استفاده می‌کند. برای نمونه، دبوسی با ایجاد یک پلی‌ریتمی (سه ضربی در دو ضربی) در میزان ۶۳، احساس بی‌زمانی را ایفاد می‌کند. همین رویکرد در قطعه‌ی دیگری چون «پلئاس و ملیزاند» (Pelléas et Mélisande) (۱۸۹۴) وجود دارد: استفاده‌ از ریتمی نقطه‌دار -ریتم نقطه‌دار یا ریتم فرانسوی به ریتم‌هایی مانند سیاه‌نقطه‌دارْ چنگ و یا چنگِ نقطه‌دارْ دولاچنگ گفته می‌شود- و خشن برای نشان‌دادن پلیدی گلود در تمِ گلود استفاده شده است.

او همچنین در این قطعه روی ارزش زمانی تمِ دیو هم بازی میکند به طوری که از ارزش زمانیِ ریتمِ تم (A2) در واریاسیون دوم کاسته شده و عکس آن در واریاسیون چهارم ارزش زمانی تم افزایش پیدا کرده است.

ارکستر بعد از ظهر یک دیو نه رمانتیک و نه کلاسیک است، چرا که وجود دو هارپ، نظریه‌ی ارکستر کلاسیک را سریعاً رد می‌کند، و از جهتی، تعداد کم سازهای بادی-برنجی این ارکستر را از ارکستر حجیم و پر‌تعداد رمانتیک دور می‌سازد.

نتیجه

«میگوئل فرانکولی» به این صورت ساختار فرمال استایل دبوسی توصیف میکند: « فرم با پشت هم قرار گرفتن بخش‌ها (با روند افزایشی) ساخته می‌شود به جای آنکه با بسط هارمونیک یا تغییر وضعیت موتیف ساخته شود. طرح دقیق فرمال، قطعی نیست و تفسرهای متنوعی بر آن ممکن است». دبوسی با استفاده از گام‌ها و مُد‌ها مانند گامِ تمام‌پرده، استفاده‌ی کاراکتر‌دار از ریتم، هارمونی‌گذاری مختص به خود و توجه بالا به رنگ‌صدای (تمبر) ساز‌ها در ارکستراسیون، سبک مخصوصش را در این قطعه به‌وجود آورد . تحرک دائمی و غیرقابل پیش بینی بودن گفتمان موسیقای از ویژگی های اساسی زیبایی شناسی دبوسیست است. دبوسی نه یک خالق، بلکه نوآوری تمام‌عیار است.

«به من لقب آهنگسازِ انقلابی را می‌دهند، اما من چیزی را نیافریدم. من تمام چیز‌های قدیمی را به صورت جدید استفاده کرده‌ام».

در مقالاتی که در آینده در وبسایت ایران موزیکولوژی منتشر خواهد شد، سعی بر این خواهیم داشت که ساختار ملودی و تم‌های دبوسی و نگاه متفاوت او به ریتم را بیشتر مورد بررسی قرار بدهیم.  

4.1/5 - (9 امتیاز)
مطالب مرتبط
تینتینابولی

در ستایش سکوت؛ نگاهی به تکنیک تینتینابولی در موسیقی آروو پرت

تینتینابولی ؛ در قلمرو موسیقی کلاسیک، تعداد کمی از آهنگسازان قرن 20 و 21 توانسته ­اند یک تکنیک آهنگسازیِ نوین و متمایز را توسعه دهند و در عین حال توسطِ همین رویکردِ تازه مخاطبان گسترده­ای را نیز در سرتاسر جهان جذب کنند.

ویژگی‌های سبک‌شناسی موسیقی رمانتیک اسپانیا

موسیقی اسپانیایی از چند جهت برای علاقه‌مندانِ ایرانی موسیقی، جذاب است. اول محبوبیتِ فلامنکو، فرهنگ سنتی موسیقی اسپانیا، در ایران؛ دوم استفاده فراوان از گردش‌های آکوردی این ژانر در موسیقی مردم‌پسند ابرانی؛ و در آخر جذابیت رپرتوار ژانر کلاسیک غربی این فرهنگ در بین نوازندگان، خصوصاً گیتاریست‌ها، نگارنده را قانع کرد تا پژوهشی در این باره انجام دهد.

سوئیت ویلنسل شماره دو باخ

بررسی سوئیت ویلنسل شماره دو باخ

در این مقاله، دو نسخه از سوئیت شماره 2 ویلنسل اثر یوهان سباستیان باخ، متعلق به دیرن الکسانیان و ژولیوس کلنگل با یکدیگر مقایسه، و به نسبت نسخه‌ی اصلیِ دست‌نویس نیز اعتبارسنجی شده است. این پژوهش، با اهداف بنیادین واکاوی تفاوت‌ها، اصالت‌سنجی و مناسب‌تر بودن برای نوازنده، دست به بررسی اجزای متفاوت این دو نسخه زده است. آرشه‌گذاری‌ها، انگشت‌گذاری‌ها، دینامیک و تمپو اصلی‌ترین مولفه‌های مورد بررسی قرارگرفته‌شده در این پژوهش هستند. آنچه در انتها به آن خواهیم رسید، پس از واکاوی نسخه‌های الکسانیان و کلنگل، معتبرتر بودن نسخه‌ی الکسانیان به نسبت کلنگل است.

کتاب موسیقی

جدیدترین کتاب های موسیقی
را از ما بخواهید!

وارد لینک صفحه فروشگاه کتاب ایران‌موزیکولوژی (دکمه پایین) شوید تا از جدیدترین و بهترین عنوان های کتاب دیدن فرمایید.