جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
موسیقی پاکستان

موسیقی پاکستان

فهرست مطالب

پاکستان کشوری در جنوب آسیای مرکزی (مطالعه‌ی مقاله‌ی موسیقی آسیا) است که به چهار منطقه زبانی و فرهنگی تقسیم شده است: پنجاب، سندی، بلوچستان و مرز شمال غربی. همسایگی هند، افغانستان و ایران و پذیرفتن انبوهی از عناصر موسیقی و فرهنگی از این کشورها، پاکستان را به هم آمیخته، شخصیت جدیدی به آن بخشیده و موسیقی محلی پاکستان را غنی و استثنایی کرده است اما از زمانی که پاکستان مستقل شد، تحت حاکمیت اسلام، تمام انواع موسیقی محدود شد.

موسیقی سنتی در پاکستان

پاکستان به عنوان یکی از جزیره‌ای‌ترین و ناشناخته‌ترین انواع موسیقی در جهان در نظر گرفته می‌‌شود. ژانرهای مختلفی در این خطه وجود دارد اما اکثراً مردم خارج از پاکستان هرگز آن را نشنیده‌اند. بسیاری از روستاها گروه‌های موسیقی کوچک خود را با فلوت، طبل، تار و هارمونیوم زیر فشار اسلام زنده نگه داشته‌اند. همچنین سنتی از خنیاگران دوره‌گرد نیز وجود دارد (گروه‌های سوهنی، گروه‌های برنجی به رهبری کلارینت هستند) که در مراسم عروسی و مجالس دیگر می‌نوازند.

تنوع موسیقی پاکستان از موسیقی محلی استانی که خود بسیار متنوع است گرفته تا سبک‌های سنتی مانند قوالی و غزل گایاکی را با فرم‌های مدرن موسیقی سنتی و غربی در هم آمیخته است، (مانند همگام سازی قوالی و موسیقی غربی توسط نصرت فتح علی نامدار خان). از جمله خوانندگان عمده غزل می‌توان به مهدی حسن، غلامعلی، فریده خانم، طاهره سید، ابیده پروین و اقبال بانو اشاره کرد. ورود پناهجویان افغان به ولایات غربی، موسیقی پشتو و ایرانی را احیا کرده و پیشاور را به عنوان مرکز موسیقی دانان افغان و مرکز توزیع موسیقی افغانستان در خارج از کشور تبدیل کرده است. محصولات موسیقی فروخته شده در بازار پاکستان اغلب قاچاق از مسیر دریایی است. در طول سال‌ها، سی‌دی‌ها، دی‌وی‌دی‌ها، کاست‌ها و ویدئوهای غیرقانونی از جمله پرفروش‌ترین محصولات فروشندگان خیابانی و مغازه‌های کوچک بودند.(الینگهم،2000)

نمونه اجرای محلی سنتی موسیقی پاکستان
نمونه اجرای محلی سنتی

آلات موسیقی در پاکستان

به گفته وبسایت پاکستان استدیو: در پاکستان چهار خانواده اصلی آلات موسیقی و بیش از ششصد ساز موسیقی وجود دارد. معروف‌ترین آنها سیتار، وینه، رباب، سور مندل و تنپورا هستند. محبوب‌ترین ساز در میان همه سازها، سیتار است اما طبل دو تکه، (طبلا) مشهورترین همراهی برای تمام موسیقی و رقص پاکستان است. تقریباً تمام سازها عمدتاً برای اجراهای انفرادی استفاده می‌شوند. مفهوم غربی موسیقی ارکسترال بخشی از میراث موسیقی پاکستان نیست. با این حال، سازهای غربی مانند پیانو، ویولن و آکاردئون در حال حاضر اغلب به طریقی در کنسرت‌های پاکستان گنجانده می‌شوند، زیرا آنها با موسیقی پاکستان سازگار هستند. همچنین در اجراهای زنده از چندین آلات موسیقی دیگر مانند دهل، (طبل دو طرفه ای که معمولاً به گردن آویزان می شود و با چوب می نوازند استفاده می شود).

پاکستان سازهای موسیقی مشترک زیادی با هند دارد که در ادامه چند نمونه از آلات موسیقی در پاکستان آورده شده است:

الغوزا: یک جفت ساز بادی چوبی است که توسط نوازندگان فولک پنجابی، سندی، راجستانی و بلوچ به کار می‌رود. این دو فلوت به هم پیوسته هستند و نوازنده به طور همزمان به هر دوی آنها می‌دمد.

بلبل تارنگ: سازی زهی از پنجاب هند و پاکستان است که از تایشوگوتو ژاپنی تکامل یافته است که احتمالاً در دهه 1930 وارد آسیای جنوبی شد. تارها روی یک بشقاب یا تخته فرت قرار می‌گیرند، در حالی که در بالا کلیدهایی شبیه کلیدهای ماشین تحریر وجود دارد.

سیتار چیترالی: عود گردن درازی است که در ناحیه شمالی، چیترال پاکستان نواخته می‌شود. ضمنا ریشه نام این ساز مربوط به سیتار هندی نیست.

از جمله سازهای ریتمیک می‌توان به داریا که توسط عشایر به کارگیری شده، و دیلو و تاپلو که در مناطق بیابانی به ویژه ثارپارکار استفاده می‌شود، اشاره کرد. از جمله سازهای بادی و زهی می‌توان از جوری یا (ماتیان)، الغوزا، اِک تارا یا یاک تارو، شهنای و نار (از آلات موسیقی معروف سندی) نام برد.

نوازندگی با شاخ در موسیقی پاکستان
نوازنده دوره گرد و سازی از جنس شاخ طبیعی

سبک‌های موسیقی در پاکستان

موسیقی و رقص به دو صورت کلاسیک و فولکلور انجام می‌شود. معمولاً مجری لباسی می‌پوشد که دارای طراحی قومی است. همانطور که لباسی که اجراکننده می‌پوشد، قوم یا قبیله را مشخص می‌کند، موسیقی یا اجرا هم همینطور است. به عنوان مثال، در حالی که رقص در یک دایره، فورمت اصلی برای رقص‌های محلی پاکستان است. جومر (رقصی مشابه) در بلوچستان وجود دارد که شامل چرخیدن با حداکثر سرعت است، کاری که مردان در شب‌های تاریک با نور مشعل‌های سوسوزن انجام می‌دهند. زنان پنجاب جومر را به روشی رمانتیک انجام می‌دهند. در پنجاب، جودی(رقص محلی) با آواز خواندن دختران به ضرب طبل شروع می‌شود، سپس در یک دایره به هم می‌پیوندند و شروع به رقصیدن می‌کنند. یکی دیگر از رقص‌های پنجاب بانگرا است که شبیه راک‌اند‌رول توصیف می‌شود و همیشه در آغاز فصل برداشت انجام می‌شود. هو جامالو نیز از سند سرچشمه گرفت اما در سراسر پاکستان محبوبیت دارد. هو جامالو رقصی است که به عنوان بخشی از یک پیروزی یا جشن اجرا می‌شود.

موسیقی سند

موسیقی استان سند به زبان سندی خوانده می‌شود و به طور کلی به دو سبک “Baits” یا “Waee” اجرا می‌شود. سبک Baits موسیقی آوازی با صدای متغیر بین بازه‌های کم و زیاد است. موسیقی دستگاهی وایی به روش‌های مختلفی با استفاده از ساز زهی اجرا می‌شود. وایی به کافی نیز معروف است. سازهای رایج مورد استفاده در موسیقی منطقه‌ای سندی شامل اکتارا معروف به یاکتارو در سندی، نار، نقارا و دهل، تانپورا به نام دانبورو در سندی، الغوزا، بانسوری، پونگی معروف به بئن در سندی هستند. سند سرزمینی است که مردمان آن در تمدن دره سند ساکن بوده‌اند. غوغای رقص و موسیقی منشأ رقص کلاسیک را به زمان مونجودارو باز می‌گرداند، جایی که «دختر رقصنده» به شخصیتی واقعی تبدیل می‌شود که زندگی مردم سند را به تصویر می‌کشد.

موسیقی صوفیانه

جشن‌های صوفیانه معروف به «اورس» هر ساله به مناسبت سالگرد مرگ قدیسان و «ازدواج» آنها با خدا برگزار می‌شود. این جشنها هزاران زائر از هر دو جنس را جذب می‌کنند. زائران با اتوبوس‌ها، قطارها و کامیون‌های مخصوص وارد می‌شوند. آواز و رقص تم اصلی مراسم است. نمایشگاه‌ها برای هر کسی، صرف نظر از اعتقاداتشان باز است، و بسیاری از حاضران معمولاً پا به مسجد نمی‌گذارند.

موسیقی، آواز و رقص بی‌وقفه در هنگام اجرای مراسم وجود دارد که با طبل‌های مسی بزرگ همراهی می‌شود و این مراسم از صبح تا عصر ادامه دارد. طبل‌ها غرش می‌کنند، مردان و زنان این مناسبت را با رقص‌های آیینی جشن می‌گیرند و با گام‌های سریع، جلو و عقب و دست‌هایی که بالای شانه‌ها می‌لرزند، به خلسه می‌روند. دختران آوازخوانی که با عصبانیت و جدیت خاصی می‌چرخند، سرشان را می‌چرخانند و موهای بلندشان را تاب می‌دهند، و در حالی که خیس عرق هستند می‌خواهند برای رسیدن به حالت «لا هوت لا ماکان»، (بدون فضا و زمانِ خود)، به اتحاد، کمال و صلح با هستی برسند.(کورشی،1990)

اجرای صوفی
اجرای صوفی

این نوع خاص رقص به دلایل شخصی برای من آنقدر جذابیت داشت تا به بررسی آن در یوتیوب بپردازم، مردی با کتانی سفید و با ردایی بسیار پر زرق و برق خود را به داخل محوطه‌ای در مرکز جمعیت پرت کرد، یک ارسی نارنجی به دور کمرش بست و شروع به رقصیدن کرد. به سرعت می‌چرخید و اندامش می‌لرزید، در ابتدا از خود بی‌خود به نظر می‌رسید اما چنان کنترلی روی اندامش داشت که در یک لحظه با ایست کامل، فقط لاله گوشش را تکان می‌داد. ابرهای دود حشیش از طریق فن‌جت‌ها به محوطه تزریق می‌شد و طبل‌های مسی بزرگ انرژی فراگیری به فضا وارد می‌کرد. یادداشت برداری را متوقف کردم، چشمانم را بستم و شروع به تکان دادن سرم کردم. همانطور که درامر، کاملا هدفمند، من را به سمت اوج می‌برد، ناخودآگاه به او نزدیک‌تر شدم و خودم را دیدم که در وسط دایره ایستاده‌ام و در کنار آن مرد می‌رقصم.

غزل

غزل یکی دیگر از موسیقی‌های محلی پاکستان است که شامل قطعات شعر عاشقانه به زبان اردو (زبان رسمی در پاکستان) است. غزل‌ها ترکیبی از آهنگ‌های فارسی زبان ایرانی هستند که توسط مغول‌ها به هند آورده شده و به زبان‌های بومی هندی آنها تغییر شکل داده است. همچنین ریشه در شعر کلاسیک عربی دارد. غزل کلمه‌ای عربی است که به معنای صحبت کردن با زنان است. همچنین موسیقی محلی در پاکستان را می‌توان بر اساس مناطق دسته‌بندی کرد: موسیقی بلوچی، موسیقی پنجابی، موسیقی پوتوهاری، موسیقی سندی، موسیقی کشمیری، موسیقی سارایکی، موسیقی پشتو، موسیقی هندکو. این انواع موسیقی شامل بیان داستان‌های عامیانه، عاشقانه یا آیین‌هایی مانند قوالی یا اجرای مراسم عروسی هستند. همانطور که در تمام این مناطق، مردم و قبایل مختلف به زبان‌های مختلف صحبت می‌کنند، تنوع زیادی به موسیقی و سنت‌های محلی آنها می‌دهد.

غزل سبک موسیقی کلاسیک عاشقانه ایرانی است که مغول‌ها آن را تا حد پرستش می‌ستودند. این نام اگرچه گاهی اوقات به عنوان معادل اردو از خیال یاد می‌شود، اما اغلب بر اساس ملودی‌های عامیانه است که بر اساس راگاها نوشته می‌شوند. اشعار اغلب از اشعار معروف اردو گرفته شده است. غزل سرایان معروف پاکستان بیشتر از جامعه زنان بوده که سه نفر از برترین آنها شبها اورتو، نجما اختر و بیگم اخترا هستند.

غزل در آسیای مرکزی، ایران هند و ترکیه نیز اجرا می‌شود. در هند اغلب از رادیو یا در فیلم‌های محبوب در شمال هند می‌شود ردپای غزل را دید اما این موسیقی‌ها اغلب با موسیقی درباری از عصر طلایی مغول مرتبط هستند. این آهنگ‌ها اغلب با داستان‌های مهاراجه‌هایی که مارهای کشنده را برای اجرای رقص اغوا می‌کردند، شاهان مغول که با آهنگ‌های خود روز را به شب تبدیل می‌کردند و نوازندگانی که فیل‌های خشمگین را آرام می‌کردند، مرتبط بود.

فرم غزل در موسیقی پاکستان
اجرای فرم غزل

عناصر اساسی موجود در غزل عبارتند از: شیاری (شعر شیوا)، موزیکی (موسیقی ملایم) و جزبت (عواطف شکننده). قطعات غزل بسیار کند هستند. دوبیتی اول متلا است. دوبیتی دوم مکتا است. دوبیتی‌های باقی‌مانده مصرع و عنترا هستند.(الینگهم،2000)

موسیقی بلوچ و براهویی

در میان گروه قومی بلوچ در بلوچستان در جنوب غربی پاکستان، موسیقی و شعر به طور سنتی توسط خنیاگران حرفه‌ای به نام “لوریس” ارائه می‌شود که از منظر اجتماعی مانند دالیت‌ها در هند، گروهی زیردست هستند که وظایف پست را انجام می‌دهند و از نوادگان برده‌هایی هستند که در جنگ‌ها اسیر شده‌اند. در قدیم وظیفه آنها تبادل و انتقال اطلاعات بین جوامع بلوچ بود. از بسیاری جهات این کار آنها بود که به شکل گیری هویت بلوچ کمک کرد. فرهنگ بلوچ عناصر زیادی دارد که پیش از اسلام قدمت دارد. تکریم قهرمانان قبیله و اعتقاد به قدرت ارواح اجدادی نشان‌دهنده این شیوه‌های باستانی است. در قدیم بلوچی‌ها آداب و رسوم خاصی را بر سر قبور پهلوانان انجام می‌دادند و قربانی می‌کردند. آیین‌های مشابهی امروز در زیارتگاه‌های مقدسین مسلمانان برگزار می‌شود.

کسانی که در نواحی دورافتاده بلوچستان از شیوه زندگی سنتی نیمه‌جمادی پیروی می‌کنند از جشنواره‌های سنتی، موسیقی، رقص و فرهنگ عامیانه لذت می‌برند. رقص در عروسی‌ها و جشنواره‌ها در بلوچستان برجسته می‌شود. رقص‌های مردانه نشان‌دهنده سنت‌های جنگجوی بلوچ هاست. طبل، عود و فلوت چوپانی، رایج‌ترین سازهایی هستند که برای همراهی با آواز و رقص استفاده می‌شوند.

براهویی‌ها که در نزدیکی بلوچی‌ها زندگی می‌کنند، سنت شفاهی آوازهای عامیانه و اشعار قهرمانانه خاص خود را دارند. براهویی توسط گروهی از خوانندگان و نوازندگان حرفه‌ای به نام Dombs اجرا می‌شوند که نماینده کل جامعه براهویی هستند. آلات موسیقی این فرم عبارتند از رباب افغانی (یک ساز زهی افغانی که با یک تکه چوب زخمه زده می‌شود)، سیروز (یک ساز زهی که با کمان آرشه نواخته می‌شود) و پانزیک (یک ساز نی مانند). اینها جایگزین دمبورا (یک ساز سه سیمی که با انگشتان نواخته می‌شود) شده‌اند که در مناطق دورتر یافت می‌شود.

اشعار حماسی توسط شاعران متخصص معروف به لری اجرا می‌شود که از گروه‌های پایین‌تر جامعه براهویی (که خود نژادی پست در طبقه اجتماعی هستند) محسوب می‌شوند. شغل سنتی آنها خدمت به براهویی‌ها در مراسم ازدواج، نواختن دهل (طبل) در جشن‌ها و مراسم خاکسپاری بود. ترانه‌های عامیانه بدون همراهی موسیقی خوانده می‌شود.(کورشی،1990)

سازهای مشترک پاکستان و ایران
از نمونه سازهای مشترک با موسیقی بلوچی

چیزی جادویی و هیجان‌انگیز در موسیقی قوالی وجود دارد طوری که هرگاه خوانندگان کلماتی مانند مولا را صدا می‌زنند، به روح مخاطب می‌رسد. موسیقی قوالی از جایی به بعد دیگر فقط موسیقی نیست بلکه یک تجربه خارق‌العاده است که با شروع موسیقی آغاز می‌شود. خواننده اصلی دیوانگی و جنون را به مخاطب منتقل می‌کند تا زمانی که همه، از اجراکنندگان و شنوندگان، شروع به رقصیدن با موسیقی کنند. موسیقی ریتمیک، زیر و بمی صدا، صدای تمام عیار مجری و کف‌زدن‌ها، همگی جادوییو ماورایی است. درست مانند خیال (نوعی موسیقی)، یکی دیگر از درآمدهای واقعاً ارزشمند از  موسیقی هند که از محل تلاقی فرهنگ هندو و اسلامی-قوالی است.

قوالی

یکی از مهمترین ژانرهای موسیقی در پاکستان قوالی است. قوالی از دید پاکستانی‌ها صدای قدرت الهی است. هدف این است که هنرمند و مخاطب را با تکرار کلمات و عبارات خلسه‌وار به خدا نزدیکتر کنند تا زمانی که خسته شوند و فقط فرم باقی بماند. از آنجایی که قوالی از ایران و تصوف ریشه گرفته است، بیشتر شامل غزلیات فارسی است. 

قوالی نوعی موسیقی عبادی صوفیانه با آوازی تند و فریادگونه است. قوالی در قرن سیزدهم زمانی که تصوف در شبه قاره هند رواج یافت، توسعه پیدا کرد. در لغت به معنای «گفتار فلسفی» در عربی است و به معنای اجرای شعر صوفیانه در ادبیات مربوط به موسیقی آمده است. آهنگ‌های قوالی بر اساس اشعار عبادی صوفیانه است و اغلب مضامین عاشقانه‌ای دارد که می‌توان آن را به عشق بین عابد و خدایش یا بین زن و مرد تعبیر کرد.

قوالی صدای بسیار مشخصی دارد. “ملودی‌های فراگیر” و دست زدن موزون فوراً در آن قابل تشخیص است. اغلب در فیلم‌ها و مجالس هندی نمایش داده شده و اجرا می‌شود.

میلیون‌ها صوفی در پاکستان، هند و بنگلادش وجود دارند. قوالی فراتر از همه چیز، موسیقی عبادی است و آوازهای آن قصیده‌ای از عشق به خداست. اغلب رابطه‌ای بین خواننده و خدا را تداعی می‌کنند که به شدت شخصی است، تقریباً انگار عاشق هستند. سنت صوفیانه‌ای که موسیقی از آن نشأت می‌گیرد منحصر به جنوب آسیا است. این فرم بیشتر اوقات به شکل فولکلور عرفانی و موسیقیایی است و پیروان در زیارتگاه‌های بزرگ و کوچک به مقدسین صوفی مرده خود ادای احترام می‌کنند. تصوف در پاکستان تقابل تساهل و صلح است و تا آنجا که می‌تواند از اشکال سخت اسلام که در پاکستان در نسل گذشته جای پای خود را باز کرده است فاصله دارد.

قوالی که به زبان‌های فارسی، هندی، اردو، پنجابی و بنگالی خوانده می‌شود، موسیقی عبادی صوفیانه-اسلامی است. ریشه‌های خود را از همان خاستگاهی می‌گیرد که به خیل غرانا موسیقی کلاسیک هندوستانی منتهی شد. منشأ قوالی را می‌توان از چهار تاریقای میراث موسیقی صوفیانه که به هندوستان آمده است جستجو کرد. اینها عبارتند از چیستیه، قادریه، سهروردیه و نقشبندیه. از این میان، چیستیه طریقت در پیدایش و شکل‌گیری موسیقی قوالی سهیم بوده است. در قرن یازدهم، حضرت نظام الدین اولیا، از نوادگان چیستیه طریقت تصوف، از موسیقی در اجتماعات روحانی خود استفاده می‌کرد. در قرن سیزدهم میلادی، شاگردش امیرخسرو، ایدئولوژی‌ها و ساختارهای موسیقی صوفی در ایران، ترکیه، هند و عربستان را در هم آمیخت تا جهت‌گیری‌ای قطعی به موسیقی قوالی پاکستان بدهد. زمانی که طعم‌های محلی از تمام نقاط شمال، شرق و غرب هند با آن تزریق شد، شکوفا شد. امروزه چندین سنت منطقه‌ای قوالی در شبه قاره هند وجود دارد که شامل مراتی، دخینی و بنگلا قوالی می‌شود.(کورشی،1990)

ذات قوالی

در خصوص کلمه قوالی لازم به ذکر است که قوال در عربی به شخصی اطلاق می شود که بلند سخن می گوید یا قصه گو باشد.  ترکها اولین کسانی بودند که کلمه قوال را برای دراویش به کار بردند که آوازهای دوارِ قدیس بزرگ صوفی جلال الدین رومی را اجرا می‌کردند. پس از آن، هنگامی که این کلمه به هندوستان رفت و به دنبال آن اقتباس اردو شد، اصطلاح قوال برای افرادی که قوالی می‌خواندند ابداع شد. در هند، قوالی در درگاه یا خانقاه صوفی (محلی که پیروان مذهب صوفی برای انجام مراسم خود در آنجا گرد هم می‌آیند) رایج شد. همانطور که قوالی به عنوان یک ژانر موسیقی متمایز تکامل یافت، همچنین به عنوان نمادی از تلاقی فرهنگی، زبانی و معنوی بین هندوئیسم و ​​اسلام ظاهر شد. این باعث تولد یک فرقه کاملاً جدید از موسیقی در هند شد. قوالی که در دوره قرون وسطی در شبه قاره هند آغاز شد، اکنون بیش از 650 سال سن دارد.
قوالی یک بیان موسیقایی سرخوشانه است که عشق و ارادت را در کنار هم قرار می‌دهد. نشئه این اتحاد از طریق بدن، ذهن و صدای قوال در حالی که آیات را مدام تکرار می کند، شروع به آهستگی و سپس ایجاد سرعت و گام برای بالا آمدن به اوج می‌کند. موسیقی قوالی بسیار شبیه مراقبه است. شما به آرامی با آن گرم می‌شوید و سعی می‌کنید بارها و بارها تمرکز خود را برگردانید. چندین بار حواس‌تان پرت می‌شود و باید سعی کنید خود را در یک حرکت به عقب برگردانید تا زمانی که یک ریتم ایجاد شود. این یک سطح خاص از خلسه است که در آن شما خود را به ریتم و صدا می‌سپارید و در آن گم می‌شوید. و پس از مدتی در این فرآیند، به آرامی، آواز تکراری، صدا و ریتم در زمانی که شما به حالت شادی می‌روید عقب می‌مانند.

همه چیز خیلی ساکت، خیلی آرام و بسیار هیجان انگیز می‌شود. قوالی قطعا یکی از خاص‌ترین فضاهای روان‌گردان موسیقی است که می‌شود در آن حضور داشت. موسیقی قوالی دقیقاً به همین شکل  پیش می‌رود: شروع آهسته، استفاده از اشعار برای درگیر کردن شنوندگان، ساختن تمپو آهسته و پیوسته، و درگیر کردن تمام عناصر دیگر آهنگ‌سازی برای رسیدن به اوج به صورت کاملا آرام و بافرصت. 

عناصر مهم قوالی

قوالی معمولا توسط گروهی از هنرمندان آواز و ساز اجرا می‌شود. یک خواننده اصلی همراه با گروهی از خوانندگان همراه است که دوبیتی‌ها را بعد از خواننده اصلی تکرار می‌کنند. سازهایی که به‌عنوان همنوازی قوالی به‌کار می‌رفتند عبارتند از هارمونیوم، میز، ذولک و سرنگی. ساختار موسیقایی که برای آهنگسازی قوالی به کار می‌رود، به خودی خود الهام بخش و اعتلای بخش است. اشعار قوالی بیشتر ساده هستند و فقط چند کلمه را شامل می‌شوند که به صورت یک ورس تکرار می‌شوند. همه چیز در مورد قوالی شامل خواندن یک دوبیتی با صدای بلند با لحن و ریتمی خاص است.

حلقا

تکرار مداوم آیات با یک لحن خاص یک الگوی ریتمیک ایجاد می‌کند که انرژی محیطی خاصی را خلق می‌کند. نت موسیقی و صدا برای ایجاد تأثیری ماورایی با یکدیگر همکاری می‌کنند که خواننده و شنونده را در فضایی بسیار معنوی گم می‌کند. این الگوی ریتمیک به نام حلقا شناخته می‌شود. تعادل بی‌نظیری از موسیقی، ریتم، آواز و همچنین سکوت وجود دارد که به ذهن انسان کمک می‌کند تا به سطح آگاهی خلسه گونه برسد.

تقرار

ساختار قوالی هچنین دارای چالش بزرگی به نام تقرار برای خوانندگان است. روشی که لیدر اصلی خوانندگان ابیات را به سمت دیگر خوانندگان مانند یک ضربه محکم به توپ پرتاب می‌کند و توسط خواننده‌های پشتیبان دروازه‌بانی می‌شود، الگویی از بازگشت سریع و چالش برانگیز، دیالوگ، یا ریتم رفت و برگشت ایجاد می‌کند.

کوال و قلبانه

در قوالی، غزلیات با کیفیت یا قلبانه سروده می‌شود. کوال به آیاتی عربی اطلاق می‌شود که در ستایش محمد پیامبر اسلام یا سخنان الهی او می‌خوانند. همراه با ترانوم یا ملودی، یک رپرتوار موسیقی کامل ایجاد می‌کند. آهنگ‌ها نیز به صورت ضربنا سروده شده است که اشاره به ابیاتی دارد که از عربی و هندی گرفته شده است.

اقدام

حرکات یا اعمال بدن یکی از ویژگی‌های بارز قوالی است. خواننده اصلی از حرکاتی با آغوش باز به سمت تماشاچیان و همچنین به سمت بالا به سمت آسمان استفاده می‌کند. به نظر می‌رسد یک ژست دعوت‌کننده است که نشان می‌دهد خواننده قبلاً سفری الهی را آغاز کرده است و تماشاگران را ترغیب می‌کند که در تجربه هیجان انگیز او به او بپیوندند.(کورشی،1990) 

بومی سازی قوالی و تأثیرات آن بر موسیقی منطقه ای

در زمان معین، موسیقی قوالی دشت‌های شبه قاره هند را طی می‌کند تا به چندین زبان بومی خوانده شود. زبان‌های اصلی فارسی، هندی، اردو و پنجابی هستند و آهنگ‌های قوالی نیز به زبان‌های آوادی و براج بهشا نوشته شده‌اند. به عنوان یک ژانر موسیقی ظاهر می‌شود که اتحاد بین ایمان، فرهنگ و فداکاری در هندوئیسم و ​​اسلام را به پیش می‌برد. همانطور که از طریق آیاتی که به زبان‌های عامیانه مانند مراتی و بنگلا سروده شده است، خدا را ستایش می‌کند، ادغام می‌شود و شباهت میان این دو فرقه را جشن می‌گیرد. در ادامه به قطعاتی از این سرزمین گوش می‌سپاریم.

بخش شنیداری موسیقی پاکستان

منابع موسیقی پاکستان

  • وبسایت: https://pakistanstudies-aips.org
  • World Music, Vol. 2: Latin & North America, Caribbean, India, Asia and Pacific by Mark Ellingham (2000)
  • Sufi Music of India and Pakistan by Regula Burckh Qureshi (1990)
5/5 - (1 امتیاز)
مطالب مرتبط
موسیقی برمه یا میانمار

موسیقی برمه (میانمار)

به راستی که موسیقی میانمار واقعا چگونه است؟ موسیقی این کشور برای گوش‌هایی که فقط به موسیقی غربی عادت کرده‌اند، ممکن است در ابتدا کمی

موسیقی بوتان

موسیقی بوتان

موسیقی بوتان یکی از مهم‌ترین ارکان فرهنگی است که برای نسل‌های پیاپی، منبع انتقال دانش، تاریخ، ملی‌گرایی و معنویت در این خطه بوده است، با

موسیقی بنگلادش

موسیقی بنگلادش

بنگلادش دارای میراث موسیقایی بسیار غنی است زیرا موسیقی همیشه نقش مهمی در زندگی مردم داشته است. بر اساس اعلام وبسایت رسمی کشور بنگلادش: در

کتاب موسیقی

جدیدترین کتاب های موسیقی
را از ما بخواهید!

وارد لینک صفحه فروشگاه کتاب ایران‌موزیکولوژی (دکمه پایین) شوید تا از جدیدترین و بهترین عنوان های کتاب دیدن فرمایید.