مترجم | |
---|---|
انتشارات |
نسخه آزمایشی:
اشتراک گذاری:
قیمت محصول:
تومان59,000
ناموجود
امکان تحویل اکسپرس
امکان خرید در محل
پشتیبانی 24 ساعته
ضمانت اصل بودن کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
معرفی محصول
کتاب سمفونی دنیای نو | زندگینامه آنتونین دورژاک: دوستان و میهن پرستان تاریکی روستای نلا هوزه وس را پوشانده بود روستایی که در یکی از دره های حاصلخیز سرزمین بوهم در شمال پراگ قرار داشت. این چنان ساعتی بود که اکثر کشاورزان معمولا در رؤیای محصول کشتزارشان به سر می بردند ولی در این شب حتی غازهای خسته نمی توانستند به خواب بروند از آن رو که صدای آوازهای پرطنین و با مهابتی از مهمان پذیر فرانتی شک دورژاک به گوش میرسید در این شب روستاییان آوازهای محلی و بومی خود را در تاریکی سر می دادند به زبان چکی که زبان شان بود آواز میخواندند در آن حال که نوازندگان ویلن و صدای ضرب کوبیده شدن پوتینهای سنگین برزمین آنها را همراهی میکردند با آنکه کلمات این آوازها آواهایی که از شدت طنین موجب میشد بشقابها در گنجه جاظرفی تکان ،بخورد متفاوت بود ولی در واقع همه آنها از یک نکته سخن میگفت. بومیها این آوازخوانان جملگی خواستار آن بودند که سرزمین بوهم آزاد شدن و خواندن آوازهایی در زمینهٔ آزادی ملی از جانب دولت ممنوع اعلام شده بود برای مدت چند قرن، خاندان حاکم شود.
پسبورگ از اعطای استقلال به مردم سرزمین بوهم خودداری ورزیده بودند. ولی در این ،شب روستاییانی که در زیر بام سفالین سرخ رنگ مهمان پذیر فرانتی شک دورژاک گرد آمده بودند کوچکترین توجهی به تهدیدهای حاکمان منفورها پسبورگ و عاملان بیرحم آنان نداشتند در روستای کوچک نلاهوزه و س که برروی نقشه امپراتوری به زحمت چون نقطه ای بس خرد به شمار میآمد یک سازمان مخفی تشکیل شده بود تا با رهبران خواستار آزادی سرزمین بوهم در ،پراگ آن پایتخت درخشان شهر یکصد برج واقع در یک یکصد کیلومتری روستا همکاری کنند با همه سر و صدای پرنشاط برآمده از آواز خواندنشان روستاییان نلاهوزه وس خوب میدانستند به چه کار پرخطری دست یازیده اند اگر پلیس باخبر میشد که این میهن دوستان در صدد آن هستند تا سرزمین بوهم را از یوغ سلطه خاندان ها پسبورگ به در آوردند و آزاد سازند، جملگی آنان و حتی خانواده هایشان به زندان دچار می شدند و در آنجا باقی میماندند تا جان بسپارند و رهبران و سردسته هایشان را چه بسا بی درنگ تیرباران میکردند.
ولی در آن زمان هم مثل امروز شور و شوق آدمی برای آزاد بودن و آزاد زیستن چیزی نبود که به آسانی سرکوب شود. در این شب روحیهٔ روستاییان چنان قوی و برانگیخته شده بود که هیچ خطری مانعشان نمیشد البته صاحب مهمان پذیر احتیاط لازم را به عمل آورده و برسر هر طرف جاده که از یک سوی روستا به سوی دیگر امتداد داشت نگهبانی گماشته بود در زیر آسمان صاف و پرستاره، ستارگانی که نورشان در آبهای رودخانه ملداوا انعکاس مییافت، این نگهبانان رفت و آمد برروی جاده را کاملاً زیر نظر .داشتند برای مدتی طولانی فقط از دور بازتاب صدای آوازخوانان در مهمان پذیر و گاه به گاه عوعوی سگی تنها در برابر نورافشانی مهتاب به گوش این نگهبانان میرسید. در مهمانپذیر آوازخوانی آن گروه از روستاییان – مردانی نیرومند که شلوارهایی تا سر زانو دوخته شده با پارچه خشن دست باف محلی و جلیقه های کوتاه به رنگهای مختلف برتن داشتند ـ هر لحظه با خشم و حرارت بیشتری توأم میشد با شنیدن کلمات آن آوازهای قدیمی بومی که معنا و حالتی مبارز طلبانه ،داشت یک آدم نا آشنا با آن محیط ممکن بود چنین تصور کند که در همان ساعت روستاییان آماده میشدند چون یک تن واحد از جای برخیزند و حاکمان ستمگری را که سه قرن برآنان فرمان می راندند از قدرت ساقط کنند صدای ساز نوازندگان ویلن که آواز خوانان را همراهی میکردند و بدن خود را به ضرب آهنگهای رزمی که می نواختند تکان میدادند در آواز پرطنین و هیجان آمیز آن آوازخوانان گم می شد.
کتاب سمفونی دنیای نو | زندگینامه آنتونین دورژاک در ۲۸۰صفحه توسط انتشارات دنیای نو منتشر شده است.
** با نوشتن نقد کتاب از 15 درصد تخفیف در خریدهای بعدی خود استفاده کنید **
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.