عناوین فصلهای دیگر کتاب عبارتاند از: موسیقی برنامهای، سرودهای عامیانه و قطعات آوازی، اپرا و اوراتوریو، موسیقی ارکستر، و موسیقی مجلسی . در پایان کتاب واژهنامه و اسامی و توضیح برخی سازها درج گردیده است .
معرفی کتاب چگونه از موسیقی لذت ببریم
زیگموند اسپات یکی از موسیقیشناسانِ برجستهی معاصر بود. او در کتاب چگونه از موسیقی لذت ببریم، با بهرهگیری از زبانی ساده و عاری از اصطلاحات فنی، به توضیح قواعد حاکم بر جهان موسیقی پرداخته و با این کار، شیوهی صحیح درک و دریافت آثار موسیقایی را به مخاطبین خود، آموزش داده است.
درباره کتاب چگونه از موسیقی لذت ببریم
فریدریش نیچه، فیلسوف نامدار و پرآوازهی آلمانی، طی یکی از درخشانترین گزینگویههای خود، چنین بیان داشته است: «زندگی بدون موسیقی، اشتباهی بیش نیست.» بیگمان هر یک از ما در مقاطعی از زندگی خود، صحت این گفته را با تمام جان خویش آزمودهایم؛ در برهههایی که زیر بار جانکاهِ عواطفی چون اندوه و یأس و سرشکستگی، چارهای جز پناه بردن به موسیقی پیش پای خود ندیدهایم؛ در لحظاتی که بهترین بیانِ عواطف خود را نه در کلمات یا تصاویر، بلکه در اصوات موسیقایی یافتهایم. آری، در چنین دقایقی، یقیناً به روشنی دریافتهایم که زندگی بدون موسیقی اشتباهی بیش نیست؛ اشتباهی هولناک و بزرگ. و چه بسا، پس از این دریافت، خداوند را به پاس ارزانی داشتن نعمت موسیقی به نوع بشر، شکر گزاردهایم!
واقعیت آن است که موسیقی، برخلاف ادبیات، تئاتر و بسیاری از دیگر شاخههای هنری، در زندگی اغلب آدمیان نقشی پررنگ و حضوری ملموس دارد. از این منظر میتوان مدعی شد که موسیقی، به معنای دقیق کلمه، هنری عام و جهانی است. به این معنی که بیشوکم همگان با آن ارتباطی نزدیک دارند. با این حال، این نکته نیز واقعیت دارد که دانش موسیقایی اغلب شنوندگانِ موسیقی بسیار ناچیز است. البته جز این نیز نباید باشد. چرا که موسیقی رشتهای به غایت فنی و تخصصی به شمار میرود که فراگیری آن مستلزم صرف کوشش فراوان و غور در منابع بیشمار است. زیگموند اسپات، موسیقیدان برجستهی آمریکایی، در کتاب چگونه از موسیقی لذت ببریم (The art of enjoying music)، با ارائهی نکاتی مقدماتی در باب رشتهی موسیقی، باب آشنایی مخاطب عام با این هنر والا را گشوده است.
در فصول آغازین کتاب چگونه از موسیقی لذت ببریم سعی شده تا تعریفی جامع و مانع از موسیقی ارائه شود. به عبارتی، نخستین پرسشی که زیگموند اسپات در پی پاسخ گفتن به آن برآمده، از این قرار بوده است: «موسیقی چه هست و چه نیست؟». در گام بعد، نوبت به ارائهی مطالبی میرسد که در راستای تحققِ وعدهی نهفته در عنوان کتاب گرد آمدهاند؛ مطالبی که به ما میآموزند چگونه گوش خود را برای لذت بردن از موسیقی فاخر تربیت کنیم. در راستای دستیابی به این هدف، اسپات برخی از مهمترین و در عین حال، ابتداییترین اصول نظری دانش موسیقیشناسی را با زبانی ساده و روشن، با ما در میان نهاده است.
مخلص کلام اینکه در کتاب پیش رو، هر آن نکتهی مهمی که آگاهی از آن برای آشنایی اولیه با هنر موسیقی ضروریست، گرده آمده است. البته باید توجه داشت که مدعای نویسندهی کتاب چگونه از موسیقی لذت ببریم این نیست که بدون آگاهیِ عمیق و تخصصی از مسائل نظری موسیقی، نمیتوان از آثار موسیقایی لذت برد. او خود در مقدمهی این کتاب تصریح میکند که آن غریزهی موسیقایی که سبب ارتباط برقرار کردن با ملودیها و هارمونیهای گوناگون میگردد، بیشوکم در نهاد تمام انسانها وجود دارد. نکته اما این است که این غریزه را میتوان به مدد دانش نظری تقویت کرد. به نحوی که بتوان ضمن بهرهمندی از لذتی دوچندان هنگام مواجهه با آثار موسیقایی، رویکردی انتقادی نیز نسبت به این آثار، اتخاذ نمود.
کتاب چگونه از موسیقی لذت ببریم توسط پرویز منصوری به زبان فارسی ترجمه شده و از سوی بنگاه انتشاراتی نگاه، در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. امید که خواندن این اثر، به سرآغاز مطالعات جدیتر و گستردهتر شما در زمینهی موسیقی بدل گردد.
کتاب چگونه از موسیقی لذت ببریم مناسب چه کسانی است؟
دانشجویان و مدرسان رشتهی موسیقی مخاطبین خاص کتاب پیش رو، و عموم علاقهمندان به هنر موسیقی، مخاطبین عام آناند.
با زیگموند اسپات بیشتر آشنا شویم
زیگموند اسپات (Sigmund Spaeth) به سال 1885، در ایالت فیلادلفیا دیده به جهان گشود، و در سال 1965 در نیویورک چشم بر دنیا فرو بست. این موسیقیدان آمریکایی بیش از همه به واسطهی پژوهشهایش در موسیقی عامهپسند شناخته میشود؛ پژوهشهایی که به تألیف چندین کتاب پربار در این حوزه انجامیدند. از جمله آثاری خواندنی و آموزنده با عناوین «چگونه از موسیقی لذت ببریم»، «رقص و موسیقی در ایالت نیویورک»، «رقص و موسیقی در پنسیلوانیا»، «پنجاه سال با موسیقی»، «آنها هنوز از عشق میخوانند»، و «در خانه با موسیقی».
در بخشی از کتاب چگونه از موسیقی لذت ببریم میخوانیم
ریشارد اشتراوس توانسته از راه نوشتن «منظومههای سمفونیک» خود شهرت و موفقیتی بیش از عرضۀ سمفونیهای خالصش به دست آورد، اگرچه سمفونی «دمستیک» او، بهخاطر شوخیهای موزیکالش نیز پراحساس به نظر آمده است. این واقعیت، در مورد آهنگسازان درجه دوم روسیه، به استثنای «راخمانینف»، که سمفونی دوم و کنسرتو پیانویش شهرتی روزافزون یافته است نیز صدق میکند. آهنگسازان فرانسوی: ونسان دندی، بیزه و سنسانس و انگلیسی: الگار و وگان ویلیامز، و روسی مانند: اسکریابین، استراوینسکی و شوستاکویچ، همگی سمفونیهای عالی و بزرگی نوشتهاند، ولی از تمام آنها، سیبلیوس فنلاندی، از لحاظ مطبوعیت عامه، تجلیای پیشرفتهتر دارد. تصانیف سمفونیک آمریکایی نیز در سبک قدیمیتر توسط هِنری هدلی و به سبکی کموبیش مدرنتر توسط بلوک، کوپلند، ویلیام شومان، و پل کرستون و دیگران نوشته شدهاند. آهنگسازان بزرگ سمفونیک، به تساوی قدرت خلّاقه خویش را در موسیقی جدید با ارکسترهای کوچکتر، نشان دادهاند که شامل «منظومههای سمفونیک»، «اوورتور»ها و «کنسرتو»ها میباشد. موزارت طرحی واقعی و بزرگ برای کنسرتوهای ویولن و پیانو ریخت و به آنها عظمتی در حد سمفونی بخشید. بتهوون از این حد نیز پا فراتر گذارد و با نوشتن موومانهای کنسرتوویولن خود، خویشتن را در صدر مصنّفین قرار داد. او همچنین آثاری برای پیانو و ارکستر و از این قبیل: کنسرتو امپراتور (شمارۀ ۵) و کنسرتو در «سل ماژور» (شمارۀ ۴) نوشت و قدرت و عظمت خویش را در نوشتن این فرم از موسیقی ثابت کرد.
کنسرتو پیانوی شومان، (در «لا مینور»)، در نوع خود دارای سبکی کلاسیک است و نیز کنسرتوی پیانوی ادوار گریگ، به همین علت محبوبیتی عامه یافته است. آثار چایکوفسکی و راخمانینف نیز همین کیفیت را حائزند، اما کنسرتوهای دوگانه برامس مانند کنسرتو ویولن او (در «ر ماژور») درخشندگی و تجلی بیشتری یافتهاند (چایکوفسکی و بتهوون نیز عیناً از همین تونالیته «ر ماژور» برای نوشتن کنسرتو ویولن خود استفاده کردهاند.) مندلسون کنسرتویی برای ویولن نوشت که بزرگترین شهرت جهانی را یافت. او در همین فرم آثاری برای پیانو و ارکستر نوشت. کنسرتو پیانوهای شوپن قبلاً بیان شد و نیز از ماکس بروخ، گلازونف و گولد مارک کنسرتو ویولنهای کوچکی به جای مانده است. سیبلیوس، پروکوفییف و ویلیام والتون مکتب جدیدی عرضه کردهاند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.