تولد | سالهای کودکیِ موزیسین
حشمت سنجری اسفندماه 1294 در تهران و در خانوادهای هنرشناس و هنردوست به دنیا آمد. پدرش حسین سنجری، از تار نوازانِ برجسته بود که در محضر استادانی چون درویش خان، مرتضی نیداوود و علی نقی وزیری موسیقی آموخته بود. مادر مسیحیاش (ایران) نیز نزد حسین سنجری با تار آشنایی یافته بود. گرایش پرشور پدر به سوی وزیری و مدرسه نوبنیادش آنچنان بود که حشمت کودک خردسال خود را نیز به آنجا کشانید.
حشمت سنجری با موسیقی ایرانی بزرگ شد، و شاگرد استادانی چون کلنل وزیری، صبا و خالقی بود. او از ۴ سالگی نزد پدر نتخوانی را فرا گرفت. و در نخستین دیدار با استاد که در خانه پدرش پیش آمد اعجاب و تحسین کلنل را برانگیخت.
کلنل از پدر خواست که پسر را به مدرسه موسیقی بیاورد و استعداد و قریحهاش را شکوفا سازد. حشمت آموختن تار را نزد کلنل آغاز کرد. حضور مستمر او در مدرسه، کار وزیری را که در اندیشهی آفرینش موسیقی برای کودکان بود آسان ساخت. او در شمایل کودکانهاش بیش از آن که نوازنده باشد، خواننده بود.
وزیری در آن سالها تعدادی آهنگ کودکانه از قبیل آفتاب، گنجشک، مادر، … روی شعرهایی از حسین گلگلاب ساخته بود که همهی این آثار وزیری برای کودکان بر اساس تواناییهای صوتی حشمت ساخته و پرداخته شده است.
در کنسرتهای کلوپ موزیکال، حشمت تنها خوانندهی قطعات وزیری برای کودکان بود. او در آن زمان آنقدر کوچک بود که روی صحنه بر چهارپایهای میایستاد و میخواند.
به گفتهی خودش : « در آن سالها در هر کنسرت یکی از قطعات مجموعهی آواز اطفال را که کلنل روی صدای من ساخته بود اجرا میکردم. کلنل مرا از زمین بلند میکرد، روی چارپایه میگذاشت تا جمعیت مرا ببیند و من شروع میکردم به خواندن»
از دارالفنون تا هنرستان عالی موسیقی
سنجری در سال 1309 برای گذراندن دورهی متوسطه وارد مدرسهی دارالفنون شد و در سال 1315 دیپلم ادبی خود از این مدرسه را دریافت نمود. او که در این سالها نوازندگی تار را زیر نظر پدر آغاز کرده بود با همزمان با شروع خدمت نظام، نخستین درسهای ویولن را در محضر صبا آموخت. او در ابتدا ردیفهای ایرانی را نزد صبا و خالقی، ورزیدهترین شاگردان وزیری، آموخت.
خالقی از یک سو از نزدیکترین دوستان پدرش بود و سوی دیگر امینترین شاگرد وزیری. از همین روی حشمت از او بهرههای بسیار گرفت. حشمت نزد دو استاد یاد شده آموختن ردیف موسیقی ایران را به پایان برد و در نواختن ویولن مهارت یافت. آنچنان توانمند که ظرافت پنجه او را با پنجهی صبا به قیاس میگرفتند.
همپای گرایش به سوی موسیقی ملی، فضای خانوادگی حشمت گرایش دیگری را نیز در زندگی هنری او به وجود آورد.
برحسب اتفاق با گوش دادن صفحات گرامافون از موسیقی کلاسیک غربی _که در خانهی داییهایش جُسته بود_ آرام آرام از مرزهای موسیقی ایرانی فراتر رفت و با وجه دیگری از موسیقی جهان آشنا شد. او دریافته بود دنیای پر جذبهی موسیقی به ردیف سنتی خودمان به صرف همهی زیباییهایی که در خود دارد محدود نمیشود.
پس به فراگیری ویولن کلاسیک مبادرت ورزید و در سال 1317 به عنوان هنرجو وارد هنرستان عالی موسیقی شد. که در آن زمان با مدیریت غلامحسین مینباشیان اداره میشد.
او در این سالها محضر استادانی چون سِرژ خوتسییف بهره جست. تا اینکه پرویز محمود، دانشآموختهی بلژیک در زمینههای آهنگسازی و رهبری ارکستر، به ایران آمد . پرویز محمود رئیس هنرستان موسیقی شد و ارکستر سمفونیک تهران را پایهگذاری کرد. سنجری از نخستین نوازندگان ایرانیست که همکاری خود را با ارکستر سمفونیک تهران در زمان سرپرستی پرویز محمود آغاز کرده است.
حشمت سنجری بعنوان یکی از شاگردان مستعد هنرستان از همان روزهای اول به ارکستر ورود کرده و همکاری خود را با پرویز محمود آغاز کرد. سنجری پس از دریافت دیپلم (سال 1320)، همزمان با تحصیل به عنوان هنرآموز و معلم ویولن در دورهی ابتدایی و پس از چندی در دورهی متوسطه نیز در هنرستان شروع به کار کرد.
تدریس در هنرستان | سرآغاز دنیای رهبری
سنجری را میتوان از بانیان اصلی ارکستر سمفونیک تهران دانست. او مدتها از نوازندگان تراز اول این ارکستر بود و در نهایت به مدت سالیان دراز، این ارکستر را رهبری و هدایت کرد. در سالهای هنرستان، زمانی که او رهبری و آهنگسازی را نزد پرویز محمود میآموخت به سرپرستی ارکستر هنرستان برگزیده شد و برنامههای موفقی را به اجرا درآورد. سرانجام در سال 1328، در پایان تحصیلات دورهی لیسانس خود در هنرستان عالی موسیقی، کنسرتو ویولن بتهوون را به همراهی ارکستر سمفونیک تهران و به رهبری پرویز محمود اجرا نمود و از تحصیل در هنرستان فراغت حاصل کرد ؛ این اجرا موجب شد تا وی با رتبهی عالی به اخذ لیسانس موسیقی در رشتهی نوازندگی ویولن نایل گردد. این نقطهای شد برای شروع کار رهبری با ارکستر هنرجویان هنرستان عالی موسیقی!
توفیق او در نوازندگی ویولن، زمینهساز موفقیتهای بعدی وی در رهبری ارکستر و آهنگسازی را فراهم نمود.
ارکستر سمفونیک تهران که پس از پرویز محمود به رهبری ثابت هنرمندانی چون روبیک گریگوریان، مرتضی حنانه قرار گرفته بود، در سال ۱۳۳۳ به حشمت سنجری سپرده شد.
در سال ۱۳۳۵ سنجری با استفاده از بورسی ۶ ماهه به آمریکا رفت. او پس از بازگشت به ایران به این اندیشه افتاد که برای مطالعه بیشتر و فراگیری آکادمیک رهبری ارکستر، رهسپار وین شود. این سفر پیش آمد و چهار سال به درازا کشید. او در وین با زوبین مهتا و کلودیو آبادو – از جملهبرترین رهبران دنیا- همکلاس بود. اما با این حال با هدف سامان بخشیدن به ارکستر سمفونیک به ایران بازگشت. در آن زمان ارکستر سمفونیک تهران به دست هایمو تویبر رهبری میشد که با بازگشت سنجری به ایران در سال ۱۳۴۰ ، به کار تویبر در ایران پایان داده شد و سنجری عهدهدار ارکستر شد.
در سالهای رهبری سنجری بسیاری از تکنوازان برجستهی بینالمللی با ارکستر سمفونیک تهران همکاری داشتند. رهبری دقیق و ماهرانه او در اجرای اپرای خسروشیرین و بالهی بیژن و منیژه از ساختههای حسین دهلوی بسیار قابل توجه بود.
به تکهای از بخشهای پایانی سمفونی چهارم مندلسون با اجرای ارکستر سمفونیک کیِف و رهبری سنجری گوش میکنیم :
آهنگسازی سنجری | تجلی ملیگرایی
حشمت سنجری پیش از آنکه مطالعات آکادمیک خود را در رهبری ارکستر به پایان برد به آهنگسازی نیز پرداخت و قطعات زیبایی خلق کرد. شیوهی آهنگسازی سنجری را میتوان متأثر از آهنگسازان مشرقزمین به ویژه آهنگسازان بزرگ جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان دانست. از معروفترین آثار او، سوئیتهای پنجگانهی ایرانی است. این اثر بعدها با تغییر و تنظیم دیگری، تابلوهای ایرانی نام گرفت و بارها در ایران و کشورهای دیگر اجرا شد. قسمتهای مختلف این سوئیت عبارتند از : افق بیکران، دو حالت، رقص مضرابها، رقص دایره، اوج.
موسیقی سنجری نافذ، پویا و تاثیرگذار است و نوعی ناسیونالیسم رمانتیک در همه آثار او جریان دارد. ارزش موسیقی سنجری در وهلهی نخست در هویت ایرانی و ملیگرایی آن است. بهطوری که نمیتوان لحظهای را یافت که از فضای موسیقی ملی، گامی بیرون نهاده باشد.
به گفتهی خودش : « در تمام دوران زندگی خود با موسیقی ایرانی سر و کار داشتهام، احساس موسیقی ایرانی در وجود و توی خونم هست.»
ویژگی دیگر، ارکستراسیون خاص و منحصر به فرد موسیقی اوست. ارکستراسیون سنجری سرشار از رنگآمیزی و حرکت است. از همین روی موسیقیاش برخلاف بسیاری دیگر از موسیقینویسان میهنی، از نیروی پرتوان تصویرسازی بهرهمند است. سنجری تکنیک بینالمللی را به شیوهای به کار میگیرد که محتوای ملی و سرزمینی موسیقیاش گزند نبیند.
به عقیدهی خودش : « اگر بخواهیم موسیقی ایرانی را همانطور که در قدیم معمول بوده، اجرا کنیم در حقیقت در جا زدهایم. موسیقی ایرانی را باید با تکنیک علمی موسیقی بینالمللی عجین نماییم. ولی نه به صورتی که مسخ شده و اصالتش را از دست بدهد.»
سالهای پایانی | دور از صحنه
سنجری از سال 1336 عهدهدار مدیریت و رهبری دائم ارکستر سمفونیک تهران بود و بسیاری از ارکسترهای جهانی را نیز رهبری کرد. سرانجام او در سال 1351 از سمت رهبری ارکستر کنارهگیری کرد و ارکستر را به دست فرهاد مشکات سپرد. و پس از آن به صورتی پراکنده چند اپرا و باله را رهبری کرد.
کتابشناسی و منابع
- افق بیکران – (یادمان حشمت سنجری؛ مرسده بایگان ( سنجری))- انتشارات خط و طرح ۱۳۹۷
- فیلم رقص دایره؛ فرزاد فرهوشی
- نشریات : ماهنامهی گردون شمارههای 44،45
- وبسایت رسمی حشمت سنجری
- چهرههای موسیقی ایران؛ م.خوشنام