فنی مندلسون هنسل (۱۸۰۵ـ1847) از بااستعدادترین انسانهایی بود که دست تقدیر او را بهسمت آهنگسازی هدایت کرد. البته محدودیتهای اجتماعی و خانوادگی اجازه نداد این هنرمند بااستعداد استعدادش را بهطور کامل شکوفا کند. در دوران کودکی، فنی، با برادر کوچکترش، فلیکس[3] (۱۸۰۹ـ1847)، و خواهر و برادر کوچکترشان، ربکا[4] و پل[5]، از امتیازات ویژهای برخوردار بودند و نزد بهترین معلمهای خصوصی برلین آموزش میدیدند. فلیکس و فنی، هر دو، استعداد حیرتآوری در حوزۀ موسیقی داشتند. این خواهر و برادر، در دوران نوجوانی، همراه با یکدیگر آهنگسازی و نواختن پیانو را دنبال کردند. والدین آنها مقدمات لازم را برای فعالیت حرفهای فلیکس در حوزۀ موسیقی بهدقت فراهم آورده و برنامهریزیهایی را برای پیشبرد این هدف انجام داده بودند. فنی نیز مجبور بود به آیندهای غیر از تبدیلشدن به زنی خانهدار فکر نکند. برخی از اولین آهنگهای فنی با نام فلیکس منتشر شدهاند زیرا خانوادهشان آهنگسازی را حرفۀ مناسبی برای دختر خود نمیدیدند.[6] در ادامه، با یادداشتی از دفتر خاطرات فنی و مجموعهای منتخب از مکاتباتی آشنا میشوید که اعضای مختلف خانوادۀ مندلسون نگاشتهاند و شما را بیشتر با شرایط این هنرمند آشنا میکنند.
نامۀ آبراهام مندلسون[7] به دخترش فنی
پاریس، ۱۶ ژوئیۀ ۱۸۲۰
آخرین آهنگهایت به سبک ویری[8] هستند. فردا قرار است تحویلشان بگیرم. بعد از آن، باید خوانندهای را پیدا کنم که بتواند اجرایی قابلقبول از آنها ارائه دهد. اجرای آقای لئو از آخرین فوگ فلیکس بسیار بینقص بود. واژههای آهنگ را خیلی خوب تلفظ میکند و سبکی ناب و، درعینحال، دشوار دارد. خیلی از فوگ فلیکس خوشم آمد. چیز فوقالعادهای است. اصلاً انتظار نداشتم به همین زودی با چنین قدرت و جدیتی قدم در این مسیر بگذارد. نوشتن چنین فوگی نیاز به تعمق و پشتکار بالایی دارد. مطالبی که دربارۀ دلمشغولیهای موسیقایی خودت و فلیکس نوشته بودی و مقایسههایت کاملاً سنجیده بودند و بهخوبی بیان شده بودند. فلیکس به احتمال زیاد زندگی حرفهایاش را در حوزۀ موسیقی ادامه خواهد داد. اما برای تو، موسیقی فقط و فقط میتواند و باید نوعی فعالیت جانبی باشد و نباید فلسفۀ وجودی و عملی خود را بر پایۀ موسیقی بنا کنی. پس، میتوانیم این فرصت را در اختیار فلکیس بگذاریم تا آرزوها و علایقش را در حوزهای که ظاهراً برایش بسیار مهم است دنبال کند. خودش احساس میکند رسالتش فعالیت در این حوزه است. خیلی خوب است که همیشه در این موارد درست و عاقلانه رفتار میکنی و همین برخورد است که باعث سرافرازیات میشود. خوشحالی تو از تحسینهایی که نثار فلیکس میشود هم نشان میدهد، اگر جایش بودی، ممکن بود خودت هم شایستۀ چنین تمجیدها و استقبالی باشی. به احساسات و خطمشی رفتاریات وفادار باش. این احساسات همان احساسات زنانه هستند و تنها احساساتی که واقعاً زنانه هستند به زنان زیبایی میبخشند.
سهشنبه، [۱۸ ژوئیه]
دیروز در ویری، آهنگهای عاشقانهات را مرور کردیم. بسیار مایۀ خوشحالی است که به اطلاعت برسانم فنی سباستیانی[9] آهنگ «مراقبان گلهام»[10] را بسیار زیبا و بینقص اجرا کرد و از کارهایت هم خیلی خوشش آمد. اعتراف میکنم این آهنگ را به بقیه ترجیح میدهم. البته من فقط در حد خودم میتوانم دربارۀ آنها قضاوت کنم. صرفنظر از قضاوت من، اجرای همهشان کاملاً بینقص بود. آهنگ مورد علاقهام شاد است و جریانی روان و طبیعی دارد. اکثر آهنگهای دیگر این مجموعه فاقد چنین ویژگیهایی هستند. البته واژههای بعضی از آهنگهایت هم بیش از اندازه جاهطلبانه هستند. اما آن یک آهنگ را آنقدر دوست دارم، که از دیروز، در حال زمزمهکردن آن هستم. این در حالی است که هیچ کدام از آهنگهای دیگر را نمیتوانم به یاد بیاورم. گمان میکنم، آسانبودن یکی از مهمترین ویژگیهای یک آهنگ است. این آهنگ، بهرغم آسانبودن، بههیچوجه پیشپاافتاده نیست و پاساژ «اگر برایشان چشمهای زلال پیدا میکردم»[11] هم خیلی سنجیده انتخاب شده است. البته به نظرم، پایان مصراعهایی که بلافاصله با «اگر خوشحال بودند»[12] تکمیل میشوند بیش از اندازه محکم هستند. قویاً توصیه میکنم در آهنگهای بعدیات هم همین سبک ملایم و طبیعی را حفظ کنی.
مادرت در نامۀ دیروزش نوشته است از اینکه قطعات کافی برای تمرین انگشتهای سوم و چهارم نداشتی شاکی بودی و فلیکس، در یک چشمبرهمزدن قطعهای برایت نوشته است. خانم [ماری] بیگوت[13] معتقد است اگر نتوانی این انگشتها را هم مثل بقیه قوی و توانمند کنی، دلیل واقعی آن نه تمرینکردن بلکه، تمریننکردن جدی و مشتاقانه است.
خانم بیگوت میگوید بخشی از تمرین روزانهات را باید بهصورت خودکار صرف مشاهدۀ حرکت انگشتهایت کنی؛ بدون آنکه حواست به موسیقی یا نحوۀ بیانش باشد. کرامر هم چند قطعه برای تقویت همین انگشتها نوشته است. این قطعهها باید بارها و بارها و با سرعتی پایین نواخته شوند و، حین نواختنشان هم، باید بهصورت مستمر روی حرکت محکم دو انگشت ضعیفتر متمرکز شوی. خانم بیگوت ادعا میکند، خودش با کمک این تمرین و شکیبایی خستگیناپذیرش موفق شده است انگشتهایی با قدرت یکسان داشته باشد و بهنظرش، این تنها راهحل مشکل تو است. امیدوارم به این توصیهام توجه کنی.
فنی مندلسون هنسل از کتاب زنان موسیقی شهاب جعفری
پانوشت | فنی مندلسون هنسل
[2]. Fanny Mendelssohn Hensel
[3]. Felix
[4]. Rebecca
[5]. Paul
[6]. آهنگهای هایموب (Heimweb)، ایتالیایی (Italien) ، زلیخا و حاتم (Suleika und Hatem) در اثر شمارۀ هشت فلیکس و زِنزوخت (Sehnsucht)، فرلوست (Verlust) و دی نون (Die Nonne) در اثر شمارۀ نُه او نوشتۀ فنی هستند.
[7]. Abraham Mendelssohn
[8].Viry ، روستایی در حومۀ پاریس و نام سبکی فولکلور در موسیقی؛ در آن تاریخ، آبراهام برای سفری کاری به پاریس رفته بود.
[9]. Fanny Sebastiani
[10]. Les soins de Mon troupeau
[11]. Si j’ai trouve pour eux une fontaine Claire
[12]. S’ils sont heurux