بنگلادش دارای میراث موسیقایی بسیار غنی است زیرا موسیقی همیشه نقش مهمی در زندگی مردم داشته است. بر اساس اعلام وبسایت رسمی کشور بنگلادش: در زمانهای قدیم، آواز معمولاً با نیایش مرتبط بود و این امر را امروزه تا حدودی میتوان در آوازهای عامیانهای مشاهده کرد که اغلب در ستایش خدایان و خلقت آنان سروده میشوند. با گذشت زمان تأثیرات جدیدی وارد شد و سبکهای موسیقی تغییر کرد. توسعه موسیقی در طول تاریخ این خطه، بهتر از بسیاری از حوزههای دیگر زندگی بود، زیرا چنین توسعهای اغلب توسط حاکمان وقت حمایت میشد.
این بخش از منطقه شرقی آسیای جنوبی (موسیقی آسیا) که در برگیرنده کشور بنگلادش نیز هست، به دلیل فولکلور منحصربهفرد، ادبیات و همچنین هنرهای نمایشیِ پرورش یافته، شهرتی زیادی در بین قوم شناسان، پژوهشگران عرصه هنر و قوم موسیقی شناسان دارد. از نظر توپوگرافی، منطقه متنوع است و دارای مناطق کوهستانی و تپهای، باتلاق و جنگل، و رودخانههای قدرتمند بسیاری است که به خلیج بنگال میریزند. بیشتر ویژگیهای موسیقی بنگلادش بر پایه ماهیگیری است، (با سنتهای قوی موسیقیِ کاری مرتبط با معیشتهای خاص، مانند ماهیگیران و قایقرانان). این منطقه پرجمعیت که منعکسکننده امواج بیشماری از سکونت در دوران ماقبل تاریخ است، یکی از متنوعترین مکانهای زبانی-مذهبی و قومی روی کره زمین است.
به طور کلی، موسیقی بنگلادش را میتوان به تعدادی از ژانرها طبقهبندی کرد. ژانرهای اصلی عبارتند از: موسیقی کلاسیک بنگالی، رابیندرا سانژیت، نذرل گیتی، آهنگهای محلی، آدهونیک گان و موسیقی مدرن با تأثیرات غربی.
هر یک از این دستهبندیها بسیار گسترده است و میتواند تعدادی از سبکها و حرکات موسیقی مختلف را در خود جای دهد. بارزترین ویژگی موسیقی کلاسیک این است که مبتنی بر حالتهای رقص است. رابیندرا سانژیت اغلب با کلمات مورد استفاده در آن مشخص میشود، که معمولاً یا ترانههای دعا، آهنگهای عاشقانه، آهنگهای فصلی یا آهنگهای میهنی هستند. همه موسیقیهای رابیندرا سانژیت مضمونی از فلسفه و عشق دارند. Rabindra sangeet یکی از شناختهشدهترین ژانرهای موسیقی Bangla در خارج از بنگال است. خاستگاه اصلی رابیندرا سانژیت از آثار شاعر، رماننویس و نمایشنامهنویس برنده جایزه نوبل، رابیندرانات تاگور است.
نذرل گیتی راحتتر طبقهبندی میشود، زیرا همه آثار موسیقی در این ژانر، شامل اشعار کازی نذرالاسلام (یکی از شاعران و یک انقلابی بزرگ) است. این سبک تمایل به ترکیب افکار انقلابی و همچنین مضامین معنوی و فلسفی دارد. بیشتر ترانههای عامیانه به سبک زندگی خاص انواع مختلف مردم مانند گوشهنشینان، ماهیگیران و رانندگان گاری مربوط میشود. آنها از نسلی به نسل دیگر باقی ماندهاند و اغلب شامل کلمات پرستش خدایان مختلف بنگالی هستند.
آدهونیک گان اساساً یک ژانر از موسیقی مدرن است که اغلب بر اساس منطقهای که در آن سرچشمه گرفته است طبقهبندی میشود. این سبک درست قبل از انقلاب بنگلادش شروع به ظهور کرد و از نظر سبکی ساده است به طوری که هر کسی -صرف نظر از سطح تحصیلات- میتواند مفهوم آن را درک کند. این آهنگها از دیرباز “Adhunik gaan” نامیده میشوند در حالی که این لغت، به معنای “آهنگهای مدرن” است، بسیاری از آنها اکنون دیگر کاملا کلاسیک هستند اما با همان لفظ خطاب میشوند. علیرغم ظهور سبکهای جدیدتر موسیقی، آدهونیک گان هنوز هم یکی از محبوبترین سبکهای موسیقی در بین خانوادههای طبقه متوسط بنگلادشی است.
در اواخر دهه هشتاد میلادی، خواستههای جدیدی در مورد موسیقی مطرح شد که روندهای فعلی نمیتوانست آنها را برآورده کند، و تأثیر موسیقی غربی بیش از پیش نمایان شد. این مساله منجر به ظهور تعدادی از هنرمندان بنگلادشی شد که ترجیح دادند بیشتر به سمت روندهای جهانی گرایش پیدا کنند. پاپ و راک قلب جوانان این کشور را به تسخیر خود درآورد و امروزه هم این نسل غالبا از این سبکها لذت میبرند.
موسیقی کلاسیک (بنگلای کلاسیک و موسیقی بنگلادش)
موسیقی کلاسیک فرمهای بسیاری دارد که دروپاد (آوازهای مذهبی هندوستانی) و فرم کوتاهتر مرتبط با آن به نام(خیال)، شناختهشدهترین آنهاست. موسیقی عبادی نیز توسط (قوالی و کرتانا) ژانرهای آوازی که بخشی از میراث موسیقی مشترک شبه قاره هستند، نمایش داده میشود. با این حال، در زمینه موسیقی عامهپسند غیرکلاسیک محلی که در ادامه نام آنها ذکر میگردد، کشور بنگلادش بسیار غنی و برجسته است. اشکال شناخته شده به عنوان bhatiali ,bhawaiya ,jari ,sari ,marfati ,baul هیچ معادل واقعی در خارج از کشور ندارند و سبک خودانگیخته و خالص این موسیقیها به طور کلی آنها را از ژانرهای کلاسیک سایر نقاط جهان متمایز میکند.
موسیقی کلاسیک هندی یا موسیقی کلاسیک هندوستانی نیز در بنگلادش بسیار رایج است. در واقع موسیقی کلاسیک بنگلادشی مبتنی بر حالتهایی است که راگا نامیده میشود و راگاها در حقیقت انواع مختلفی از موسیقی کلاسیک هندوستانی هستند. اکثر سازهای مورد استفاده در موسیقی کلاسیک بنگلادشی همان سازهایی است که در هند استفاده میشود. علاءالدین خان و پسرش علی اکبر خان، دو نوازنده مهم کلاسیک هندوستانی از بنگلادش هستند.
برخی از سازهای محلی که در بنگلادش استفاده میشود عبارتند از: سیتار، سارود، اسراج (نوعی ساز کمانی)، اکتارا (یک سیم)، دوتارا (دو سیم)، بانسوری (نوعی فلوت)، دوگی (نوعی طبل) ، داک (نوعی طبل)، dhol (نوعی دیگر از طبل) .(عظیم،2023)
رقص
جدای از رقصهای کلاسیک مانند کاتاکالی و بهاراتا ناتیام -اشکالی که در سراسر شبه قاره رایج هستند- رقصهای بومی منحصربهفردی در بنگلادش توسعه یافتهاند. از جمله رایجترین آنها میتوان به رقص دالی، باول، مانیپوری و مار اشاره کرد. هر فرم جنبه خاصی از زندگی جمعی را بیان میکند و در مناسبتهای خاصی رقصیده میشود. بداههپردازی و بداههنوازی از دیرباز جزء اصلی موسیقی و رقص کلاسیک و غیرکلاسیک بنگالی بوده است با این حال، با تجاریسازی فزاینده هنرها، بداههنوازی رو به زوال بوده است.
موسیقی محلی بنگلادش متنوع است و از منطقهای به منطقه دیگر متفاوت است. موسیقی فولکلور در هر منطقه سابقهای طولانی دارد و بستگی به آثار مردم و کارهایی که آنها انجام میدهند ژانر موسیقی محلی تغییر میکند. به عنوان مثال بهاتیالی یک سبک موسیقی محلی در بنگلادش است که توسط قایقرانان خوانده میشود و اشعار آن به طور سنتی در مورد ماهیگیری، قایقسواری و رودخانه است. ساریگان شکل دیگری است که آواز کار و آواز انواع مختلف کارگران از جمله قایقرانان است.
همه آهنگهای محلی با ساختار و کلمات ساده موسیقی مشخص میشوند. قبل از ظهور رادیو، اجرای صحنهای خوانندگان محلی احتمالاً تنها سرگرمی برای جمعیت وسیع روستایی بنگال بود. پس از ورود رسانههای ارتباطی و دیجیتالی جدید، بسیاری از آهنگهای فولکلور مدرن شدند و در آهنگهای مدرن، رابیندرا سانژیت گنجانده شدند.
موسیقی بنگلایی می تواند برای برخی شنوندگان کاملا مبهم به نظر برسد. موسیقیدانان در سرتاسر این قاره اغلب به نوعی «هندی» نامیده میشوند، و افراد خارجی به ندرت زحمت تمایز قائل شدن بین ریشههای منطقهای خاص را به خود میدهند.(عظیم،2023)
ترانههای ستایش و سرودهای میهنی
در طول قرن دوازدهم و پس از آن جنبش هندوی وایشناوا شکوفا شد. ویشنویسم بر پرستش ویشنو یا آواتارهای مرتبط با او، به ویژه راما و کریشنا تمرکز دارد و این سنت، رشته خاصی از شعر را به متون مذهبی سانسکریت و بنگلایی آغشته کرد. از این جنبش، جایادوا، شاعر و آهنگساز درباری بیرون آمد که متونش بر مضامین رادا-کریشنا متمرکز بود.
در همین زمان، سیره عرفانی-اسلامی تصوف فرا رسید و گسترش یافت. این امر تا حدی مورد لطف مردم قرار گرفت که تا به امروز، مؤمنان ممکن است از آداب و رسوم دوگانه هندو-مسلمان پیروی کنند و از آن حتی در موسیقی استفاده کنند، دقیقاً مانند اینکه در شمال غربی کشور سیکها نیز ممکن است زیارتگاههای هندو در خانوادههای خود داشته باشند.
طی سالهای متوالی فرمهای موسیقی بنگلایی بر پایه ستایش خدایان هندو به مسیر خود ادامه داد. از جمله این فرمهای موسیقی قابل توجه پاداوالی کیرتان بود که بر مضامینی مانند عشق ابدی مانند رادا (رادا همسر اصلی کریشنا است) و آهنگهایی که به نمادهای الوهیت نیروی خلاق زن، به ویژه الهههای خارقالعاده کالی اختصاص داشت، قابل توجه بود.
مضامین وایشناوا همچنین سرگرمیهای عامیانه منطقه مانند پوتول ناچ (رقص عروسکها) را که اکنون رو به افول است، اما تا نیمه دوم قرن بیستم یک سرگرمی محبوب روستایی بود، رنگآمیزی کرد. همراه با این، تعدادی از مظاهر مضامین مذهبی در درام عامیانه وجود داشت- جاترا یا یاترا- با مضمون خدایان خاصی مانند (کندی و ماناسا) الوهیتی است که ادغام چندین خدای اصلی هندو و محلی است، و این الگو در سراسر این منطقه با خدایان هندو و پیش از هندو تکرار میشود که در بنگلا خلاصه شده است. در بنگلادش به ازای هر یک از دوازده ماه سال، سیزده جشن مذهبی-موسیقایی وجود دارد. ترانههای محلی بنگلادشی در کارناوالهایی مانند چایترا سانکرانتی، پاهلابایشاخ، نمایشگاه بایشاکی، نبنا، پاوش پربان، وهالخاتا، پاهلا فولگون، حیاتی هستند. مردم سختکوش بنگلادش در اوقات فراغت خود، شادی، درد، شادی، غم، خنده و گریه و احساس کلی زندگی خود را از طریق هماهنگی رقص و ملودی موسیقی محلی بنگالی بیان می کنند.(عظیم،2023)
عوامل مؤثر بر موسیقی فولکلور در موسیقی بنگلادش
محتوای موسیقی فولکلور بنگالی، گسترده است و عمدتاً مبتنی بر سبک زندگی است. تکامل آن در فضا و زمان در همه جا وجود دارد و همیشه در نقش لاین اصلی و بادوام موسیقی بنگلادش باقی مانده است. موسیقی محلی مانند زنده نگهداشتن آتش در حضور طبیعت، نسلبهنسل و سینهبهسینه منتقل شده است. تأثیر موسیقی غربی از بسیاری جهات روح موسیقی بنگلایی را از نو زنده کرده است. افلاطون در مورد موسیقی میگوید: آموزش در موسیقی بسیار مهم است، زیرا بیش از هر چیز، ریتم و هارمونی به درون باطن راه مییابد و قویترین تسلط را بر آن میگیرد. در این مورد، ارسطو با افلاطون هم عقیده است: واضح است که موسیقی قدرت ایجاد تأثیر معینی بر خصوصیات اخلاقی روح را دارد، و اگر قدرت انجام این کار را داشته باشد، روشن است که باید جوانان را به موسیقی هدایت کرد و باید در آن آموزش دید و موسیقی بنگلادش نیز از این پند بهره گرفت و همانند موسیقی ردیف دستگاهی کلاسیک ایرانی با کمک از نتنویسی غربی تاریخ غنی خود را بازنویسی کرد. موسیقی محلی، موسیقی مردم، توسط مردم و برای مردم، است. موسیقی محلی به تدریج تکامل مییابد و از ذهن مردان و نسلهای مختلف عبور میکند.(عظیم،2023)
سخنی کوتاه در باب فولکلور | موسیقی بنگلادش
موسیقی محلی هر کشور، منحصربهفرد و بیتاریخ است. آهنگ خاک و مردم است. آواز عامیانه داستان سوارکاری بر اسب، هقهق و اندوه، شادی ، جدایی و درد زندگی شبانی در بیابان است. سه اصل اساسی موسیقی محلی عبارتند از: زندگی روستایی، طبیعت و ذهن مردم روستا. از ویژگیهای منحصربهفرد موسیقی فولکلور میتوان به این موارد اشاره کرد که هیچ سیستم قانونی برای اجرای موسیقی محلی وجود ندارد و به صورت شفاهی سروده میشوند، هیچ تصنعی و هیچ تخیل پیچیدهای در آن وجود ندارد.
موسیقی فولکلور یک آفرینش واحد نیست، بلکه یک خلق مشترک است. موسیقی فولکلور به تدریج از طریق ذهن افراد و نسلهای مختلف تکامل مییابد. به طور سنتی، باید از آن به عنوان تأکیدی در طیف گستردهای از فعالیتهای موسیقایی یاد شود.
عمدتاً تغییرات ساختاری در موسیقی فولکلور به دلیل تکامل زبان اتفاق افتاده است. در فولکلور، شخصی آوازی خوانده و با ذائقه مردم ارزیابی شده و به صورت شفاهی منتقل شده است. بنابراین، پیدا کردن آهنگساز اصلی هر آهنگ محلی میتواند پیچیده باشد با این وجود هنوز میتوان از شنیدن قطعاتی از دل موسیقی فولکلور (جهان و مخصوصا کشور بنگلادش) لذت برد:
بخش شنیداری
منابع
- Music and Politics in Bangladesh: A Journey of Musical Movements
- Shabnam Azim 2023
- وبسایت: www.bangladesh.com