کتاب فرم و اجرا در موسیقی نوشتهی ادوارد ت. کوئن، شامل سه مقاله دربارهی فرم و اجرای موسیقی است …
انتشارات | |
---|---|
مترجم |
امکان تحویل اکسپرس
امکان خرید در محل
پشتیبانی 24 ساعته
ضمانت اصل بودن کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
معرفی محصول
کتاب فرم و اجرا در موسیقی ادوارد ت کوئن در موردسه مقاله پیرامون فرم و اجرا در موسیقی (که مقاله ی چهارمی نیز همچون یک پیه است اختیاری به آنها افزوده شده است) نسخه های بازبینی شده و گسترش یافته ی سخنرانی های مؤلف در کنسرواتوار موسیقی کالج آبرلین، در ژانویهی ۱۹۶۷، هستند که به عنوان بخشی از مراسم جشن صد سالگی این کنسرواتوار، به شمار می آمدند. من در اینجا خود را مدیون گروه تئوری موسیقی این کنسرواتوار میدانم که نه تنها مرا با دعوت خود ترغیب باء ساماندهی افکارم کردند، که با شنوندگانی هشیار و تأثیرگذار نیز آشنا ساختند.
لازم می دانم همچنین از اعضای سمینار تحلیل و اجرا که در دانشگاه پرینستون ، در پاییز ۱۹۶۶، برگزار شد، تشکر کنم. آنچه بد ناگزیر به این افراد ارائه شد، نسخه اولیه و تدوین نشاهی بحث ها بود، و نظرها و انتقادهای آنها مرا یاری نمود تا به صورت بندي روشن تری از بحث ها دست یابم.
نهایتا باید سپاس گزار راجر سشنز، آموزگار و در واقع «پدر معنوی بسیاری از الاسیماسه های مطرح شده در این صفحات، نیز باشم. در اینجا بسیار مایل ام تا این کتاب مختصر را به پاس تأثیر ژرف اوبرمن، و نیز بسیاری دیگران، همچون ادای دینی که هرگز ادا نخواهد شد، به او پیشکش کنم.
تشویق و ترویج ادراکِ بیدرنگ از جمله مواردی هستند که آموزش عملیِ اجرا به آنها گرایش دارد. راههایی که با کمک آنها میتوان رشتهای از اصوات زیبا را شنید معمولاً نیازمند زیبایی اصوات، عبارتبندی دقیق، توازنسازی و روشنی ریتمها و… هستند. برای تعدیل این رویکرد، مقالههای کتاب فرم و اجرا در موسیقی (Musical Form and Musical Performance) در درجهی نخست به آن چیزی تأکید داشتند که میتوان آن را «اجرای فرم» نامید. ولی این نیز درست است که نظریهیِ موسیقی مدرن میخواهد تا بهآنجا بر جنبههای وحدتبخشِ فرم تأکید ورزد که تنها آن وجه از دریافت که «به بهترین شکل میل ما برای خلق ساختار را ارضا میکند»، قابل قبول شود.
ادوارد ت. کوئن (Edward T. Cone) خود بیتردید وجود این میل را میپذیرد، اما همچنین باید به وجود اشتیاقی دیگر هم اقرار کند که در به قولِ ادموند گِرنی، «نتهای پیاپی و کوچکترین تکهها، چنانکه لحظه به لحظه در کل قطعه پدیدار میشوند و به گونهای خاص و گیرا سبب لذت میشوند» وجود دارد. گرنی در اصل، به کرانهی نهایی دیدگاه فرمالیستیِ امروز اشاره دارد، زیرا ادعای او دربارهی برتری اجزا درست است: «… نتیجهی کلی هر قدر هم در زمانِ ادراک کامل ارگانیک به نظر رسد، این اجزا آن هستند که به معنای واقعی مهمتر و برتر از کلاند.
زیرا کل همچون ترکیبی از اجزا که به شکل پیاپی (یا در بسیاری موارد به شکلی مستقل و جدا از هم) مایهی لذت شدهاند، تنها تا جایی میتواند تأثیرگذار باشد که اجزای آن چنین باشند؛ و اثربخشی تنها میتواند برآمده از تمرکز بر روی هر جزء به سهم خود باشد، و نه حاصل جمعِ نگاههایی جامع و گذرا.»یکی از تفاوت موسیقی با سایر هنرها را میتوان این نامید که موسیقی محیط درونی ندارد. موسیقی را نمیتوان همچون پارهای محدود شده از سیری طولانیتر به حساب آورد.
ساختهی موسیقی درآمد و پیامد ندارد و شاید به این دلایل است که موسیقی پایان کاملی دارد و بسیاری از افراد اپرا را رضایتبخشتر از تئاتر میدانند. یک ساختهی حقیقی نه تنها باید کرانه داشته باشد بلکه خود باید آنها را ایجاد کند. بنابراین قطعه موسیقی زمانی کار هنری محسوب میشود که به کرانههای آن در اجرا توجه شود. به همین دلیل مهمترین وظیفهی نوازنده اجرای دراماتیک اثر است که از هویت ریتمیک نیز برخوردار باشد و تاکید ادوارد ت. کوئن در کتاب فرم و اجرا در موسیقی نیز بر همین موضوع است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.