کتاب چیرگی بدون جدال کنی ورنر با ارائه تمرینات کاربردی به شما می آموزد که چگونه توانایی های خود را در موسیقی شکوفا کنید…
مترجم |
---|
نسخه آزمایشی:
اشتراک گذاری:
قیمت محصول:
تومان70,000
ناموجود
امکان تحویل اکسپرس
امکان خرید در محل
پشتیبانی 24 ساعته
ضمانت اصل بودن کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
معرفی محصول
کتاب چیرگی بدون جدال اثر کنی ورنر، موسیقی می تواند مانند رعدوبرقی در آسمان از نوازنده ساطع شود، به شرط آن که نوازنده در زندان افکار خود محبوس نشده باشد. هنرجویان ناکارآمدی که به طور گسترده، در سیستم های آموزش موسیقی، دیده می شوند، بدانند که تمرینات ارائه شده نیاز آن ها به کتب و روش های دیگر را از بین خواهد برد.کتاب چیرگی بدون جدال ، به آنان کمک می کند، در قدم هایی که برای پیشرفت برمی دارند، تمامی تئوری ها و روش ها را کنار بگذارند و به جای آن ها بر معنای شخصی ای که موسیقی در زندگی برای شان دارد تمرکز کنند.
در بسیاری موارد، تصمیم برای یادگیری علمی موسیقی آن ها را از توانایی اجرا محروم کرده و احترام درونی نسبت به موسیقی را از دست داده اند، زیرا روش های سنتی آموزش علاقه مندان را طوری برنامه ریزی می کنند که از درون احساس بی ارزش بودن می کنند. برخی از قسمت های کتاب چیرگی بدون جدال، به این افراد کمک خواهد کرد تا نگاه با عشق و احترام خود را دوباره تجربه کنند، حال چه با موسیقی چه بدون موسیقی! و…
همواره طی دوران تحصیلم و پس از آن، سال های تدریس در دانشگاه، شاهد موضوعی تأمل برانگیز میان دانشجویان بودم. این که چرا اغلب ایشان (صرف نظر از این که دانشجوی رشته ی آهنگسازی با نوازندگی باشند) بعد از گذراندن واحدهای مختلف و کسب دانش در مبانی علم موسیقی، به هنگام عمل، دچار سختی می شوند. چرا پس از آموختن قواعد آهنگسازی، زمانی که می خواهند قطعه ای بنویسند، برایشان دشواری وجود دارد؟
چرا پس از تمرینات فشرده و زحمت فراوان، زمان اجرا نگرانند؟ چطور هنرمندی که سال ها با موسیقی وقت گذرانده و معاشرت کرده، ترس نواختن نت های اشتباه را دارد؟ چرا شیرینی اولین تجربه ی ما در برخورد با یک ساز پس از شروع یادگیری علمی دیگر تکرار نمی شود؟ بارها دیده ام که بسیاری هنرجویان در مراحل آموزش، خود را بی استعداد می پندارند و همین عاملی می شود تا لذت نواختن ساز را از خویش دریغ کنند. حقیقت استعداد چه جایگاهی در هنر، مخصوصا موسیقی، دارد؟ كتب بسیاری در ارتباط با مسائل تکنیکی و فنی نوشته و ترجمه شده اند اما در خصوص سوژه ی مورد بحث در این کتاب، کمتر مرجعی به زبان فارسی دیده ام.
به دفعات شنیده ایم که استاد یا مدرس از هنرجو می خواهد موقع اجرا آزاد باشد و طوری بنوازد که اول خودش از صوت ایجادشده لذت ببرد. اما متأسفانه این حس آزادی را خود مجری احساس نمی کند یا، حتی بدتر آن که، او برای داشتن احساس آرامش به تکاپو می افتاد که همین تالاش باعث تحميل باری مضاعف بر کوشش های قبلی اوست. چه بسا معلمانی که خود در چنین دام های به تله افتاده اند و صد البته این پیش گفتار مجالی برای تشریح این مشکل را در خود نمی بیند.
در توضیح ترجمه ای که برای عنوان کتاب انتخاب کردم باید اشاره کنم شاید در نخستین برخورد با نام انگلیسی، این تصور به ذهن متبادر شود که مطالب پیرامون روش های میانگذر فنی برای رسیدن به مقام استادی آورده شده، اما با واکاوی بیشتر و نگاهی عمیق تر متوجه خواهید شد که مقصود فراتر از چنین مواردی است. در اینجا، استادی یا تسلط به معنی پرداختن محض به شیوه های ساخت یا اجرا نیست؛ نگارنده ابتدا علت وجود تشویش در ذهن هنرمندان را به خود ایشان نسبت می دهد. صرفا نه به دلیل ضعف مهارت یا دانش، بلکه به علت جدال پنهان شان با درون خود.
درون انسان، برای پیشگیری از شکست های احتمالی و بستن مسیر بی راههها، فرمان هدایت را به دست می گیرد و با آوردن دلایلی ما را از تجربه ی برخی رویدادهای شیرین محروم می کند. از این جهت چیرگی را مناسب دیدم، زیرا نشان دهنده ی مقابلهی هنرمند با منیت و براهين سطحی است. باید دقت داشت، مادامی که در بند خودآگاه و ناخوداگاه قضاوت کننده هستیم، مجالی برای ارتقا به دست نمی آید. همچنین، داوری که از آن صحبت می شود پایه های قابل اطمینانی همچون عدالت، رحم و شفقت ندارد و بیشتر با نگاهی منفی، بر اساس مفروضات و آموخته ها و تصورات غلط شخصی خودمان، دادرسی می کند.تصورات حاکم، که بر پایه ی خواسته های شنونده استوار شده اند.
پیش از تلاش برای ساخت ایده هایی بکر، در پی ساختن ویترینی زیبا برای مخاطبند و در تلاشند تا او را متقاعد کنند که اثر ارائه شده در خور توجه و ستایش است همین تفکر خود به عنوان عاملی بازدارنده عمل می کند، زیرا بر پایه ی نظام های قبلی که ذهن مان را برنامه ریزی کرده اند، خوب به نظر آمدن و ارزشمند بود آنها یک محصول هنری متکی به نظر افرادی دیگر است. از این رو، پیش از اجرمیدانیم که مبادا از قالب مورد تأیید دیگران تخطی کنیم. برای رهایی از این فشار لازم است که ابتدا با برنامه زدایی و سپس در طول زمان به کمک روش هایی هدفمند، چنین محدودیت های موجود، اما ناپیدایی را باز برنامه ریزی کنیم. پرواز از آشیانه قضاوت ها در صورتی امکان پذیر است که از تکرار اشتباهات نابخشودنی دست برداریم و با نگاهی به پنجرهی حقیقت، عظمتی را که از آن غافل هستیم بنگریم.
در روند تشریح مباحث، از بسیاری هنرمندان معروف نام برده می شود. در جایگاه معلمی دلسوز به خوانندگان توصیه می کنم بی اعتنا از آنها عبور نکنید. به مدد سهولت در ارتباطات و دستیابی به اطلاعات، این جست وجو به دشواری های معمول امر تحقیق نیاز ندارد و مطمئنا بررسی بیشتر زندگی نامه ی آنان می تواند شما را با شیوههای اندیشه و زیستن آنها آشنا کند. تأثیر پذیری و تأثیر گذاری هنرمندان بر جامعه و رویکرد آنها در مواجهه با بازخورد مردم از شنیدن آثارشان، جزء مواردی است که مطالعه ی بیشتری می طلبد. جدا از تحقیق در خصوص سیاق زندگی افراد گفته شده، شنیدن آثار ذکر شده در این کتاب نیز به علاقه مندان پیشنهاد می شود. فارغ از تعمق آکادمیک، شاید در مقام هنردوست به نکاتی برخورد کنید که نقطه ای برای کشیدن خطی جدید، در صفحه ی هنر باشد.
موضوعات مورد بحث صرفا به جریان یا دورهای خاص از موسیقی نمی پردازد. نمونه های مذکور از موسیقی کلاسیک اروپا تا موسیقی جز ایالات متحده را شامل می شود و بیشتر تأكيد بر سازمایه در هر نوع از موسیقی است. سازمایه ها، به عنوان خشت های ابتدایی، برای زیربنایی قوی معرفی می شوند و با دقت نظر هنرمند روی آنها امکان ترقی به بالاترین رده های هنری را می توان متصور بود.نویسنده، موارد را با تجربیات خویش پیوند می زند و این باعث برقراری وی همزادپنداری میان او و مخاطب می گردد. زیرا بسیاری اتفاقات مورد بحث …
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.