مرتضی حنّانه موقعیت عجیبی بین آهنگسازان همنسلاش دارد. به همان نسبت که به واسطهی فعّالیّتهای اجرایی گسترده و گوناگوناش، شاید شناختهشدهتر از همنسلانی چون هرمز فرهت، هوشنگ استوار، محمّدتقی مسعودیه و … باشد؛ میراث او پس از مرگش، ناشناخته باقیماند. حنّانه آهنگسازی جستجوگر بود که دامنهی فعّالیّتهایش، از موسیقی فیلمفارسیهای آن زمان، تا آثار کلاسیک برای سازبندیهای مختلف و البته تنظیم برخی از ملودیهای موسیقی کلاسیک ایرانی، که یکی از آنها که تنظیم پیشدرآمد بیات اصفهان نیداوود است و حسابی در خاطرِ جمعیِ اهالیِ موسیقی مانده، گسترده بود. حنّانهی پژوهشگر هم مانند حنّانهی آهنگساز، در وادیهای گوناگونی کوشید و جستوجو کرد و نوشت. حنّانه، چندان وارد حوزهی مطالعات قومموسیقیشناسانه نشد؛ با اینحال، در زمینههای گوناگونی پژوهش کرد و نوشت. از موسیقی مذهبی مسیحی، که در دورهی تحصیلاش در مرکز عالی موسیقی واتیکان روی آن متمرکز بود، کند و کاوِ موسیقی دستگاهی در برنامههای تلوزیونی، تا جستجوی حلقههای گمشده موسیقی قدیم ایران در گامهای گمشده و البته، تلاشهایش برای یافتن روشی برای چندصدایی و هارمونی در موسیقی ایرانی.
شوربختانه، میراث فعالیتهای آهنگسازانه و پژوهشی حنّانه پس از مرگاش، در دسترس قرار نگرفت. بسیاری از آثارش، یا در جریان اختلافها و خساستها، در گوشهای از آرشیوِ آرشیوداران خاک خورد و بسیاری دیگر، لای چرخدندههای زمان، گیر کرد و گم شد. تئوری هارمونی زوج او با حواشی بسیارش، تا این زمان هنوز منتشر نشده و پارتیتور و اجرای بسیاری از آثارش نیز، یا منتشر نشده و یا اساسا ناپدید شدهاند. تمامی این مسائل، حنّانه را در موقعیّتی خاص قرار میدهد؛ هنرمند و آهنگسازی که بهواسطهی تنظیمهایش از برخی تصنیفها و قطعات، رهبریهایش در ارکستر فارابی و موسیقیفیلمهایش، شناختهشده است و بسیاری از آهنگسازیهای خودش، اجرای آثار خودش و تألیفاتی که نگرش و تفکّر او را بازتاب میدهد، در دسترس نیست!
شکی در این نیست که مرتضی حنّانه، به عنوان یک آهنگساز مؤلّف و پژوهشگر، شایستهی بررسیها و تجزیهوتحلیل فراوان است؛ با اینحال، در چنین شرایطی، با نبودِ دسترسی به بخش بزرگی از پارتیتورها، ضبط آثار، اسناد و کتب و مقالات حنّانه، کار برای پژوهشگرانی که قصد مطالعهی آثار حنّانه را دارند و – چه بسا – صحبت دربارهی او، اگر نه ناممکن، دست کم دشوار است.
کاکوتی، یکی از آن آثاریست که تا به امروز ، نه تنها پارتیتور آن مفقود گردیده، که جز یک ضبط بیکیفیّت از اوّلین و تنها اجرای آن در جریان جشن هنر سال 1346، اجرا و یا ضبط دیگری در اختیار نیست. قطعهای که اتّفاقا موقعیّتی ویژه در کارنامهی حنّانه دارد. کاکوتی نام دختر حنّانه است و حنّانه این قطعه را با نام و یاد او، با نام کامل «کاکوتی، رقصی برای او»، تصنیف کردهاست. این قطعه در اولین دوره جشن هنر در بخش مسابقهی آهنگسازی، با موضوع ایدههای نوین در موسیقی ساخته و در رقابت فشردهی آن سال با هنرمندانی چون الیویه مسیان و ادگار وارز، برندهی جایزه ویژهی هیات داوران یا «گراند مانسیون اسپسیال» شد. این قطعهی حدوداً 9 دقیقهای، برای ارکستر نوشته شده و گویی نسبت به باقی آثار او، رنگوبویی نزدیکتر، به تلقّی کلّی از موسیقی معاصر دارد. دو سولوی نسبتاً بلند برای تیمپانی در دو تکرار، توجّه خاص به سازهای کوبهای ارکستر و تکنیکهای مختلفشان، و رنگ و بوی مُدال خاص، بقول خود حنّانه «یک سری از مدها»(یا به تعبیر محمدرضا تفضلی، مدال سریِل»)، گواه این مدّعاست. حتی میتوان گفت مسئله هارمونی سِکُندال(زوج) که دغدغهی اصلی حنّانه بوده، در این قطعه نمود چندان چشمگیری ندارد. همچنین، برخلاف بسیاری از آثار دیگر او، گویی حنّانه، باوجود حرکت بر روی لبهی باریک مُدهای ایرانی، چندان تمایل به ظهور واضح و استفادهی مستقیم و مشخص از این مُدها ندارد. تمهای مورد استفاده در این اثر نیز، گویی در فضایی مهآلود و ناواضح بیان میشوند. حنّانه که در ملودی ساختن استاد است و حتی مقالهای با نام «چگونه ملودی بسازیم» از جولیو باس ترجمه کرده، در اینجا تمهای اثرش را واضحا بیان نمیکند. گلیساندوهای صعودی و نزولی غافلگیرکننده تیمپانی و بادیها، اعوجاج بیشتری نیز وارد این مسئله کرده و ابهام خاصی به اثر میبخشد.
همهی اینها، کاکوتی را در کارنامهی آهنگسازی حنّانه، بدل به اثری ویژه میکند. اثری که دامنههای جدیدی از تواناییهای آهنگسازی حنّانه را برای ما عیان می کند. البته حدس بعیدی نیست اگر بگوییم، چه بسا که حنّانه، به دلیل آهنگسازی اثرش برای شرکت در جشن هنر شیراز و محوریت خاصّ آن، ایدههای نوین در موسیقی، تا حدّی از سبک معمول و مأنوس خود در آهنگسازی فاصله گرفته و گام در دامنههای نوینتر و پیشروتری نهاده.
اکنون، پس از بیش از نیمقرن، به کوشش امید محرابی، آهنگساز و رهبر ارکستر و از فارغالتّحصیلان آهنگسازی دانشگاه هنر، پارتیتور این اثر، از روی همان تنها نسخهی صوتی موجود از همان تنها اجرا، بازنویسی شده و در شُرف انتشار است. خبری که برای علاقهمندان موسیقی کلاسیک در ایران و خاصّه دنبالکنندگان موسیقی مرتضی حنّانه، خبری مهم است. انتشار پارتیتور این اثر، زمینه را برای پژوهشهای بیشتر بر روی این اثر و شناختن تمثال تمام و کمال حنّانه در قامت آهنگساز، و امکان را برای هرچه بیشتر اجرا شدن آن بر روی صحنهها، فراهم میکند. مسیر محرابی، در بازنویسی پارتیتور این اثر نیز مسیر دشوار و البته عجیبیست. او پارتیتور را، براساس شنیدههایش از همان تنها اجرای این قطعه بازنویسی کردهاست. عملی که به خودیِ خود، در برخورد با یک قطعه ارکسترال، کار پیچیدهایست؛ حال آن که میدانیم تنها ضبط این اثر(که احتمالاً توسط ارکستر فارابی به رهبری خود حنّانه و در جریان جشن هنر بوده)، نهتنها ایرادات اجرایی متعددی دارد، که صدابرداری و کیفیّت صوتیِ نازل آن، کار را برای تشخیص و بازنویسی بسیاری از خطوط صدایی دشوار میکند.
شکّی در این نیست که یک ایدهی موسیقایی را، شاید به چندین روش بتوان آوانگاری کرد. اگر اجرای موجود از این ایده نیز کیفیت مطلوبی نداشتهباشد، یحتمل، تعدد این روشها بیشتر هم بشود. چقدر میتوان مطمئن بود که امید محرابی دقیقاً همان چیزی که مرتضی حنّانه نوشته را آوانگاری کردهاست؟ اساسا تا چه حدّ میتوان مطمئن شد که اجرای ارکستر از اثر حنّانه، دقیقاً منطبق بر پارتیتور و نتهای تصنیفشده توسط حنّانه بودهاست؟ پاسخ این پرسشها شاید هیچگاه بهدرستی مشخّص نشود؛ حدّاقل تا زمانی که نسخهی اصلی خود حنّانه از این قطعه در دسترس قرار بگیرد. تا آن زمان که شاید هیچوقت فرا نرسد، میتوان از زحمت ارزشمند امید محرابی و تنها نسخهی موجود از پارتیتور کاکوتی، رقصی برای او، اثر مرتضی حنانه استفاده کرد و به شناخت بیشتری از آهنگساز رسید.