آیا تا به حال فکر کردهاید که یک ساز بیشتر از تواناییهایی که ما از آن سراغ داریم، صدا تولید کند؟ شاید پاسخ شما منفی باشد و منطقی به نظر میرسد. چرا که در مراحل اولیهی یادگیری یک ساز حتی تولید صدایی استاندارد و طبق قاعده هم دشوار است و همچنین تماماً این دغدغه را داریم که بتوانیم درست بنوازیم.
در طی بازهای از تاریخ موسیقی تا کنون، موسیقیدانان دست به ابداعاتی جهتِ نو نواختن یک ساز زدند و توانستند با تغییراتی در نحوهی نواختن یک ساز، افکتهای صوتی منحصر به فرد و رنگآمیزیِ تازهای از صداها را در آثارشان ایجاد کنند تا بتوانند ردپای شخصیِ خودشان را در آثارشان به وجود بیاورند. در این مقاله در مورد این تغییرات و نحوهی ایجاد و تأثیرِ آنها صحبت میکنیم.
سازِ مورد بحث ما در این مقاله «پیانو» است.
مفهوم Extended techniques در موسیقی | تکنیکهای گسترشیافتهی ساز پیانو
به طور کلی در موسیقی اصطلاح Extended techniques به مجموعهای از روشها، تکنیکها و شیوههای نوازندگی نوآورانه و غیرمتعارف در موسیقی اطلاق میشود که در آن از ظرفیتها و قابلیتهای بالقوهی یک ساز، فراتر از حد معمول استفاده میشود. این اصطلاح به طور معمول برای توصیف تکنیکِ غیرمعمول نواختن یک ساز موسیقایی استفاده میشود. این تکنیکها به صورت خاص در سازهای زهی، بادی و کوبهای استفاده میشوند و امکان رنگآمیزی صداها و افکتهای صوتی منحصر به فرد و تازهای را فراهم میکنند که با تکنیکهای استانداردِ ساز امکانپذیر نیست. بسیاری از پیانیستهای با استعداد با تمام قسمتهای ساز خود آشنایی ندارند، زیرا نواختن پیانو به صورت سنتی و معمول نیازی به دانش عمیق درباره آناتومی پیانو ندارد. در مقابل، در هنگام یادگیری تکنیکهای گسترده هرچه بیشتر اطلاعات درمورد اجزای مختلف پیانو در اختیار داشته باشیم، بهتر است.
تفاوت piano extended techniques و prepared piano
- prepared piano: تکنیکی برای تغییر دادن صدای پیانو است که آن را به آهنگساز مشهور آمریکایی جان کیج نسبت میدهند. در این تکنیک اشیایی مثل گیره، کاغذ، پیچ و میخ، چوب پنبه و غیره، بین سیمهای پیانو قرار داده میشود تا صداهای غیرمعمولی ایجاد کنند.
- piano extended techniques: شامل مجموعهای از تکنیکهای نوازندگی پیانو است که فراتر از نوازندگی معمول و مرسوم میرود. این تکنیکها شامل بازی با سیمهای پیانو توسط انگشتان، ناخن و به کار بردن قسمتهای مختلفِ دست برای نواختن، استفاده از پدالها و غیره است.
هردوی این تکنیکها با هدف تولید صداهای غیرمعمول با پیانو معرفی شدهاند. اما تفاوت اصلیِ آنها این است که در واقع prepared piano زیر مجموعهای از piano extended techniques به حساب میآید. چرا که از ابزارهای خارجی برای ایجاد افکتهای صوتیِ خاص استفاده میکند در حالی که piano extended techniques از هیچ وسیلهی خارجیای برای ایجاد صدای جدید و تغییر صدا استفاده نمیکند و صرفاً با شیوههای نوازندگیِ نو و متفاوت، صداهای نو را ایجاد میکند.
مفهوم piano extended techniques
در اوایل قرن بیستم، آهنگسازان بر روی مسیرهای متعدد و جدیدی تلاش کردند و این تلاشها منجر به انفجارِ ایدهها و سبکهای موسیقایی شد. طبق اطلاعات از برخی منابع، در این دوران برخی از پیانیستهای آوانگارد برای اولینبار شروع به آزمایش تکنیکهای نامعمولِ پیانو کردند. این پیشگامان مرزهای نواختنِ معمولِ پیانو را گسترش دادند و در آن صداها، بافتها و امکانات جدیدی را روی این ساز بررسی کردند.( Proulx, J.F., 2009)
تکنیکهای گسترشیافته برای پیانو در دهه 1950 میلادی شکل گرفت و به تکنیکهایی گفته میشود که آهنگسازان و نوازندگانِ پیانو برای تولید صداهای نوآورانه و جدید از آنها استفاده میکنند. این تکنیکها به صورت گستردهتر در دهه 1960 میلادی شناخته شدند.
به طور کلی تکنیکهای گسترده برای پیانو از دو دسته تکنیکهای داخلی و تکنیکهای خارجی تشکیل شدهاند. تکنیکهای داخلی، شامل تغییر و تحریک صدای پیانو با استفاده از کلاویهها، پدالها و دیگر اجزای پیانو است. تکنیکهای خارجی شامل استفاده از اشیاء جانبی مانند پیچهای فلزی، پلاستیکها و غیره برای تغییر صدای پیانو هستند.
پیشگامانِ piano extended techniques
همچنان که بیشتر آهنگسازان در تلاش برای ارتباط خلاقانه با پیانو بودند، اما با چالشهایی روبرو میشدند. چندین آهنگساز به بازنگری نقش پیانو پرداختند. یکی از موارد، آثار پیانویی بلا بارتوک بود. در موسیقیِ پیانویی بارتوک، نقش پیانو با تصور آن به عنوان یک ساز کوبهای محدود شد. به همین ترتیب، استراوینسکی در آثار نئوکلاسیکی خود صدای یک پیانو خشک را ترجیح داد و نقش پدِ پایداری را در آثار پیانویی خود محدود کرد. با تصور پیانو به عنوان یک ساز کوبهای، بارتوک و سایران تلاش میکردند تا برای دوران جدیدِ سازی تلاش کنند که با زبان ملودیک و هارمونیک گذشته مرتبط باشد.
آهنگسازان دیگر تلاش کردند تا قدرت و قابلیتهای پیانو را در چارچوب موسیقیای که هارمونیِ سنتی را کمتر تاکید میکرد گسترش دهند به جای محدود کردن آن. نتیجه، علاقهی رو به رشدی در طنین و رنگ شد، اما همچنان محدود بود.
برای آهنگسازانی مانند هنری کاول و جان کیج، پاسخ به اینکه رنگ یا طنینهای جدید ابتدا به وجود آمدهاند یا تکنیکهای گسترده، سخت است. نخستین آهنگسازی که به صورت سیستماتیک با تکنیکهای گسترده کار کرد، آهنگساز آمریکایی هنری کاول بود. کاول در آثار آزمایشی پیانوی خود در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳0، پالتِ رنگی پیانو را از طریق تکنیکهای گسترده، گسترش داد.(Saxon, K.N., 2000)
آثار این آهنگسازان شامل الهامبخشی از تکنیکهای جدید، مفاهیم نوین و ایدههای خلاقانه بودند که برای عملکرد پیانو و استفاده از آن به صورت متفاوت و جدید، مورد استفاده قرار میگرفتند. تکنیکهای گسترده برای پیانو در بسیاری از سبکهای موسیقی از جمله موسیقی کلاسیک، جاز و موسیقی معاصر و غیره مورد استفاده قرار میگیرند. اما بیشترین استفادهی آن در موسیقی معاصر است. در موسیقی معاصر، آهنگسازان به دنبال تولید صداهای جدید و نوآورانه هستند و از تکنیکهای گسترده برای پیانو برای رسیدن به این هدف استفاده میکنند. این تکنیکها به نوازندگان پیانو امکان میدهد تا محدودیتهایی که در قالب ساختار پیانو وجود دارند را شکسته و صداهایی جدید و نوآورانه تولید کنند.
سوئیت “In a Nutshell (1916)” اثر پرسی گرینجر، اولین قطعهی منتشر شده برای پیانو است که شامل قطعهای است که باید با یک چوبک بر روی سیمهای پیانو نواخته شود. اما آهنگساز آمریکایی هنری کاول (1965-1897) به عنوان کاوشگرِ واقعی در این زمینه شناخته میشود.(Proulx, J.F., 2009)
آشنایی با روشهای پرکاربرد در piano extended techniques
- کلاستر(Cluster): آکوردهایی با فضاگذاری فشرده هستند که به دلیل سونوریتهی ویژه و فشردگیِ آنها در قرن بیستم خصوصاً در نیمهی دوم آن استفادهی زیادی داشتند. نتها در این نوع از آکورد، شخصیتِ فردی خود را از دست میدهند و در «کل» حل میشوند. در پیانو میتوان کلاسترهای سفید، کلاسترهای سیاه و کلاسترهای ترکیبی (کروماتیک) را تولید کرد. کلاسترها میتوانند با استفاده از انگشتان، مشت، دست یا حتی بازو نواخته شوند. این تکنیک در اوایل قرن بیستم ظهور کرد. به عنوان مثال، قطعه Scherzo: Over the pavements (1970, revised 1913) از چارلز آیوز قطعهای برای نُه نوازنده است و بخش پیانوی آن شامل کلاسترهاست. (Proulx, J.F., 2009)
- تکنیکی باکمک سیمهادر پیانو (String piano techniques): این تکنیک شامل نواختنِ مستقیم روی سیمهایی که در پیانو تعبیه شده با کمک انگشتان و دستان است، که جزء پرکاربردترین تکنیکهای گسترشیافته برای ساز پیانو است و تکنیکهایی که در ادامه گفته میشوند نیز شامل همین دسته میشوند.
- پیتزیکاتو (pizzicato): این تکنیک شامل نواختن سیم داخل پیانو تنها با یک انگشت است. این تکنیک بسیار شبیه به گیتاریستها، ویولونیستها و نیز سازهایی است که نوازندگان میتوانند با زخمه زدن بر روی سیم آن را اجرا کنند. اگر این تکنیک در پیانو به خوبی اجرا شود، صدای آن قابل مقایسه با ترکیبی از صدای گیتار و هارپ است. این صدا نرمتر از صدای پیانوی معمولی است و کمی کمتر رزونانس دارد.
- گلیساندو (glissando): گلیساندو روی سیمهای پیانو را با گلیساندو روی کلاویهها اشتباه نگیرید. گلیساندو بر روی سیمها خود بر دو نوع است؛ نوع اول شامل کشیدن یک یا گروهی از انگشتان روی هر تعدادی از سیمها است. نوع اول، باعث میشود که پیانو مانند هارپ به نظر برسد. نوع دوم، با کشیدن انگشت روی یک سیم تنها در طول آن، نوع دیگری از گلیساندوی سیمی به دست میآید. این نوع از گلیساندو تنها در رجیستر بم که سیمهای آن از مس ساخته شدهاند قابل انجام است. (Proulx, J.F., 2009)
- Mute: در این تکنیک با قرار دادن یکی از انگشتها بر روی سیم، (به منظور کاهش ارتعاشات آن) در حالی که نت را با دست دیگر روی صفحه کلید مینوازیم، انجام میدهیم. صدای میوت (خفه) بستگی به این دارد که انگشتِ میوتکننده چقدر ارتعاشات سیم را محدود میکند. امکانات میوتها به نظر بیپایان است و میتوانند رنگهای زیبایی را بازتابی از درام، زایلوفون، ماریمبافون، گانگ و سازهای گاملان تولید کنند.
- هارمونیکها(Harmonics): هارمونیکها در پیانو از نظر فنی، نوعی mute به شمار میروند. هارمونیکها را با قرار دادن انگشت بر روی یک سیم در حالی که همان نت را روی کلاویهی مورد نظر است مینوازیم. توجه داشته باشید که روی هر قسمت از سیم نمیتوان انگشت را قرار داد و باید روی قسمتِ خاصی از سیم باشد. قرار دادنِ انگشت روی قسمتی از سیم باعث میشود نوازنده بخشی از ارتعاشات سیم را محدود کند و به سایر ارتعاشات اجازه میدهد که رها شوند. هارمونیکها صدایی نقرهای و شفاف دارند، شبیه به روحِ یک نتِ معمولی.
مفهوم prepared piano
همانطور که پیشتر از این تکنیک یاد شد، پیانوی نوآوا یا «پیانوی آمادهسازی شده» یکی از زیرشاخههای «تکینکهای گسترده پیانو» شناخته میشود. که در این مقاله به دلیل اهمیت و کاربردِ این تکنیک، اختصاصاً به آن پرداختهایم.
تکنیک پیانوی نوآوا یا پیانوی آمادهسازی شده، مربوط به اشیایی خارج از پیانو میشود که در عملی شدنِ این تکنیک ما را یاری میرسانند. به طور معمول این اشیاء شامل پیچها، مهرهها، قطعات چوب یا لاستیک و بندها است که بر روی سیمها متصل میشوند. تعامل این اشیاء با سیمهای پیانو باعث میشود، در حین نواختن پیانو صداهای مختلفی تولید شود. آمادهسازی پیانو برای عملی شدنِ این تکنیک هنری است که صبر، وقت و مهارت میطلبد. اشیائی که باعث تغییرِ صدا میشوند به آنها پیش-آمادهسازی میگویند. این اشیاء قبل از اجرا داخل پیانو قرار داده میشوند و تا پایانِ اجرا بدون لمس باقی میمانند.
این تکنیک به عنوان یک تکنیکِ غیرفعال هم شناخته میشود، زیرا «آمادهسازی پیانو»، جزء اجرا حساب نمیشود. (Proulx, J.F., 2009)
پیشگامانِ prepared piano | تکنیکهای گسترشیافتهی ساز پیانو
جان کیج، آهنگساز و فیلسوفِ آمریکایی (1992-1912) به طور کلی به عنوان اولین فردی شناخته میشود که prepared piano را توسعه داده است. کیج معتقد بود که هر صدا میتواند متریالی برای موسیقی باشد و موسیقی میتواند در هر مکان و زمانی اجرا شود. (Pritchett, J.,1988)
اما قبل از او نیز به طور غیرمنتظرهای متوجه میشویم که در بین آهنگسازان کلاسیک نیز پیشگامانی وجود داشته است. شاید مشکل این بود که در آن زمان هیچ واژگان حرفهای برای تعریفِ این تکنیکها وجود نداشت. در وبسایت رسمی جان کیج آمده است، اولین قطعهی پیانوی آمادهسازی شدهی او”bacchanale”، بخش اول رقصی است که توسط سیویلا فورت در 1938 ساخته شده بود و در اصل برای یک گروه کوبهای طراحی شده بود. با این حال، در محل اجرا فضای کافی وجود نداشت و کیج مجبور شد آن قطعه را برای پیانو بنویسد. هنگام کار روی قطعه، اون تصمیم گرفت صدای پیانو را تغییر دهد تا موسیقی مناسبِ این رقص شود. (Deng Liang, 2015) دلیلی که او با قرار دادن یک صفحهی فلزی روی سیمهای پیانو آزمایش کرد، الهام از تکنیکهای “string piano” کاول در قطعهی “Banshee” بود.
او در مورد این اثر چنین میگوید:
“علاوه بر تحصیل با وایس و شونبرگ، من نیز با هنری کاول تحصیل کرده بودم. او را اغلب در حال نوازندگی پیانوی گرند میشنیدم که با استفاده از انگشتان و دستها صدای آن را با پلاک و خاموش کردن سیمها تغییر میدهد. من به ویژه دوست داشتم او را در حال نوازندگی “Banshee” ببینم… پس از تصمیمگیری برای تغییر صدای پیانو به منظور ایجاد موسیقی مناسب برای ”bacchanale” سیویلا فورت، به آشپزخانه رفتم، یک بشقاب پای درست کردم و آن را روی سیمهای پیانو قرار دادم” (Anderson, S.P., 2012)
به همین علت مورخان در مورد اینکه چه کسی در ابتدا خالق prepared piano بوده است شک دارند و در هیچ مقالهای به وضوح در مورد این ترتیبِ تاریخی صحبت نشده است. تنها اطلاعاتی که در این زمینه موجود میباشد این است که:
1.هنری کاول، اولین آهنگسازی بود که به صورت سیستماتیک بر روی صداها و تکنیکهای غیرمعمول پیانو تحقیق کرد و ایدهها و نظریههای خود را در کتابش به نام “منابع موسیقی جدید” شرح داد. همچنین شناختهشدهترین تغییری که بر روی پیانو اعمال شده است، پیانوی آمادهسازی شدهی جان کیج است که شامل قرار دادن موقت اشیائی مانند: مهرهها، پیچها و میخها بین سیمها است که انواعی از رنگِ صوتی را تولید میکند. (Anderson, S.P., 2012)
2. برای تحقیقات بیشتر، نویسندهای به گذشتهی کاول برگشته است. احتمالاً پرسی گرینجر (1882-1961) اولین آهنگساز جدیای بود که برای سیمهای پیانو مینوشت. در پایانِ قطعهی “سوئیت در یک قوچ” (1916)، او از نوازنده میخواست که بر روی چندین سیم باس با چکشی که با نخ پوشش داده شده بود بنوازد. با این حال، متن هنوز شواهد کافی برای اثبات آن نمیدهد که آیا کاول به وضوح آگاه بود که این تکنیک پیشرفته قبلاً استفاده شده است یا خیر. بنابراین، تعریف دلخواهِ پیانو آماده به عنوان یک محصول از فرهنگ معاصر ممکن است زودهنگام باشد. به عنوان مثال، در قرنهای ۱۷ و ۱۸، اجزای داخلی بسیاری از سازهای کیبوردی مورد تغییرات قرار میگرفتند تا صدای ساز را تغییر دهند. این تنظیمات برای روشنتر یا گستردهتر کردن صدا استفاده میشدند. به عبارتی معاصر، این نوع طراحی را میتوان در آن زمان “کیبورد آماده” نامید. یک مثال دیگر، پیانو فورته در انتهای قرن ۱۸ بود. فناوری پدال واقعهای در آن زمان اساساً معادل پیانو آماده معاصر بود. اما تفاوت آن این بود که در آن زمان برای کنترل پدال دمپر برای بالا و پایین آمدن آکوردها از زانو استفاده میشد تا هدف تغییر صدا را دست یابد. در زمان بتهوون، یک تکنیک پدال باسون ساخته و توسط آهنگسازان و نوازندگان استفاده میشد. (Michael Hicks, 2002)
آشنایی با برخی از روشهای پرکاربرد درprepared piano
همانطور که پیشتر نیز گفته شد، «پیانوی آمادهسازی شده» شامل قرار دادنِ اشیائی خارج از پیانو بر روی آن (سیمها، روی کلاویهها و غیره) میشود. تنوعِ این اشیاء بسیار زیاد هستند و در طول زمان بنا به خلاقیتِ آهنگسازان دستخوشِ تغییر و نوآوری بودهاند. در ادامه صرفاً مواردی اضافهتر گفته شد است:
- Bowed piano techniques:
Curtis Curtis-smith (1941) این تکنیک را در سال 1972 اختراع کرد و اثر “راپسودی” او اولین اثری است که از این تکنیک استفاده میکند.( Proulx, J.F., 2009) در این تکنیک از تأثیر آرشه بر روی سازهای زهی استفاده شده است که با استفاده از نخِ مونوفیلامانت نایلونی پوشش داده شده با رزین است. نایلون زیر سیمهای پیانو قرار میگیرد و نوازنده میتواند یک صدای sustained شده را از پیانو استخراج میکند.
- تکنیکهای پرکاشن، وکال و تکنیکهای ترکیبی:
علاوه بر تکنیکهای گفته شده که مرتبط با سیمهای پیانو بودند، میتوان با ضربه زدن به بخشهای مختلف پیانو به صورتهای مختلف، صدایی شبیه به سازهای گروه پرکاشنها ایجاد کرد. ایجاد افکتهای صوتی مانند زمزمه، صحبت کردن، خواندن، فریاد زدن یا صاف کردن صدا نیز میتواند توسط آهنگساز مورد استفاده قرار بگیرد.
اگرچه تعداد زیادی از آثار پیانو با تکنیکهای گسترده در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ منتشر شد، اما اکثر پیانیستها بر روی رپرتوارهای معمول تمرکز کرده و وقت زیادی را برای یادگیری موسیقی جدید و تکنیکهای چالشبرانگیز اختصاص ندادند. این وضعیت ناشی از مشکلات یادگیری و اجرای تکنیکهای گسترده بود و به علاوه بسیاری از پیانیستها بهدلیل ناراحتی از پذیرش مفاهیم جدید موسیقی از جمله، عدم قطعیت به عنوان اصل زیباییشناسی، به طور کامل به موسیقی جدید اختصاص ندادند. همانطور که آهنگسازان در جستجوی صداهای جدید از ساز بودند، آنها نمادگذاریهای جدیدی را ابداع کرده و تکنیکهای جدیدی را درخواست میکردند. نوازندگانی که میخواهند موسیقی معاصر را اجرا کنند، با مشکلات زیادی روبهرو میشوند: درک نمادگذاریهای جدید، یادگیری تکنیکهای کاملاً جدید و پذیرش مفاهیم جدید موسیقی. آهنگسازان اغلب از نوازندگان موسیقی خود شکایت میکنند. بارنی چایلد میگوید:
“قبل از اینکه شنیده شود باید آشنا باشد. و در حال حاضر، البته تقریباً غیرممکن است که موسیقی را برای استفاده در یک سبک معاصر مرتبط بنویسید، زیرا تکنیک نوازندگی در حال حاضر حدود پنجاه سال پس از ترکیب است… اینکه از سال ۱۹۴۰ به بعد تکنیکهای نوازندگی گستردهای توسعه یافته است، نتیجه فعالیت یک تعداد خیلی کم از نوازندگانی است که موسیقی معاصر را اجرا میکنند و برای بیشتر موسیقیدانان حرفهای به همان اندازه ناشناخته است که انقلاب بزرگ قرن بیستم در زمینه آهنگسازی برای بیشتر شنوندگان است.” (Anderson, S.P., 2012)
در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ایدهها، نگرشها و منابع موسیقیایی جدیدی وجود داشت که هوش و ارزشهای ما را به چالش میکشید. متریال موسیقی مانند تنالیته، هارمونی، ریتم و… کمتر اهمیت پیدا کردند و انفجاری فوقالعاده از نوآوری در همه جنبههای موسیقی رخ داد. به نظر میرسید که هر ارزشِ سنتی از بین رفته و مفهوم موسیقی کاملاً تغییر کرده است. بدون شک، زیباییشناختیهای موسیقی جدید در تکنیکهای گسترده پیانو در این دوران به نمایش درآمدهاند. از آن زمان تاکنون، سالها از تمرکز بر نوآوری گذشت و به دورهای از سادهسازی وارد شد.
در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، ابتکارات کمی در موسیقی رخ دادند. به جای آن، فرآیندهای سادهسازی و بازگشت به عناصر موسیقیِ سنتی مانند تنالیته، هارمونی و ریتم به عنوان واکنشی به پیچیدگی موسیقی آوانگارد صورت گرفت. به عنوان مثال، آثار مینیمالیسم با هارمونی تنال در ارتباط بود، در این زمان محبوبتر شد. در عین حال، صداهای سازی با استفاده از تکنیکهای گسترده نسبت به قبل بیشتر پذیرفته شدند. بنابراین، بسیاری از آثار نوشته شده در این دوره به طور معمول تنال هستند، اما هنوز در بررسی صداهای جدید کاوش میکنند.
پیشنهاداتی برای شنیدن:
- John cage – Bacchanale (1940)
- John cage – Primitive (1942)
- John cage – In the name of the holocaust (1942)
- John cage – And the earth shall bear again (1942)
- John cage – Totem Ancestor (1942)
- John cage – Our Spring Will Come (1943)
- John cage – Amores-Movements I & IV (1943)
- John cage – Tossed as it is Untroubled (1943)
- John cage – A Room (1943)
- Henry Cowell- Banshee
منابع | تکنیکهای گسترشیافتهی ساز پیانو و پیانوی آمادهسازی شده
- Proulx, J.F., 2009. A pedagogical guide to extended piano techniques. Temple University.
- . From Choice to Chance: John Cage’s Concerto for Prepared Piano. Perspectives of New Music, pp.50-81.
- Saxon, K.N., 2000. A new kaleidoscope: Extended piano techniques, 1910–1975. The University of Alabama.
- Ishii, R., 2005. The development of extended piano techniques in twentieth-century American music. The Florida State University.
- Anderson, S.P., 2012. The Prepared Piano Music of John Cage: Towards an Understanding of Sounds and Preparations (Doctoral dissertation, University of Huddersfield).
- Deng, Liang. “On the Debate over Whether ‘Prepared Piano’ Was the Creation of John Cage.” College Music Symposium, vol. 55, 2015. JSTOR, https://www.jstor.org/stable/26574415. Accessed 17 Aug. 2023.
- Michael Hicks, Henry Cowell, Bohemian. Urbana: University of Illinois Press, 2002.