این کتاب را میتوان «خودآموز» تلقی کرد و با آموختن روش آن، بعد از آشنایی با مقدمات، هرکس که سواد فارسی داشته باشد و کششهای محاورهای زبان فارسی را درست ادا کند میتواند وزن موسیقی را از روی خط آن، که خط نت است، بخواند و با وزنخوانی موسیقی و دیکتهی آن آشنا شود. در این کتاب از کلام و زبان فارسی بهره گرفته شده و در روشی که بهکاررفته، زبان فارسی، مترجم زبان وزن موسیقی است.
نویسنده | |
---|---|
انتشارات |
امکان تحویل اکسپرس
امکان خرید در محل
پشتیبانی 24 ساعته
ضمانت اصل بودن کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
معرفی محصول
کتاب وزن خوانی واژگانی اثر ارشد تهماسبی: به نظر می آید انسان از اولین دقایق پیدایش مالکیت به «شمردن» محتاج شده است. احتمالا «شمردن» از زمانی آغاز شده که انسان به ذخیره و انبار کردن غذا نیاز پیدا کرده است. گروه های گردآورنده ی غذا، میوه ها، دانه ها و جانوران شکار شده را هنگام تقسیم یا انبار کردن، شمارش کرده اند.
در دوره های بعد، شکل تقسیم، برای اجتناب از تبعیض و ایجاد عدالت، از تقسیم عادی به تقسیم وزنی تبدیل شده است؛ چرا که هنگام تقسیم میوه، یا اعضای حیوانات شکارشده، و در دوره های بعد هنگام برداشت محصول، هیچ وقت عدالت واقعی تحقق نمی یافته است. معمولا قوی ترها از تقسیم عددی نفع بیش تری می برده اند.
بنابراین محکی لازم می شود تا اجحاف ناشی از تقسیم عددی از بین برود. اختراع ترازو و وزنه، این محک بود. تا زمانی که انسان بتواند به توليد وزنه های برابر و استاندارد برسد؛ محک، وزنه ای بوده که فقط از جهت ثابت بودن، ایفای نقش می کرده است؛ یعنی با انتخاب وزنه ای (خواه قلوه سنگی یا تکه فلزی) و گذاشتن در یک کفه در حقیقت نه وزنه، که پیمانه – وزن کردن انجام می شده است. مثلا برای تقسیم گوشت: سه سنگ به هر نفر.
در دوران تولید انبوه، نیاز به تهیه ی مواد اولیه ی فراوان و توزیع، باعث مقیاس های دقیق تری پدید آیند. انسان امروز از ابزار بسیار دقیقی برای استفاده می کند که تعیین یک هزارم گرم را نیز ممکن کرده است.
وزن، مفهومی عام است که در عرصه های بسیاری کاربرد دارد. به دلی وزن کردن عبارت است از سنجش مقدار هر چیز. به عنوان مثال، زمان را با ثانیه، دقیقه، ساعت، روز، ماه، سال و قرن؛ طول را با محک میلی متر، سانت متر و کیلومتر و سنگینی و سبکی اشیاء را با محک گرم، کیلوگرم و تن می سنجن در هنرهای صوتی و کلامی، یعنی موسیقی و شعر نیز نیاز به توز. سنجش، لازم و اجتناب ناپذیر است. چرا که هردو با زمان در ارتباطند. این ضرورت نیز از زمانی حس شده که هنر شعر و موسیقی از حالت انفرادی و برای خود بودن، به هنر برای مردم تبدیل شده است. هنری که مخاطب دارد می بایست از حالت «هرگونه بودن» خارج شود و به وسیله ی مخاطب حس و دری شود؛ تا نقش خود را به عنوان مهم ترین دستاورد ذوقی بشر به خوبی ایفا کند.
شاعر بدون مخاطب، می تواند هرگونه بسراید و شعر بدون خواننده و شنونده، می تواند به هر شکل سروده شود. یکی از علل پیدایش علم عروض، صرف نظر از بیان قواعد وزنی و بحری شعر، ایجاد محک و وزنه ای است برای آنان که درست نمی سرایند و درست نمی خوانند. با تقطيع و استفاده از عروض می توان به هر شاعر کم ذوقی (از نظر درک وزن) توجه داد که شعرش موزون نیست. موسیقی دان نیز برای ارتباط با مخاطب، به ضرورت ناچار شد برای خود و موسیقی اش قواعدی وضع کند. شک نیست که موسیقی دان باذوق، فطرتا و براساس حس خود، درست عمل می کند؛ اما در هر صورت اولین قاعده برای عمومیت یافتن تولید هنری او، آن است که کم و کیف زمانی و وزنی اترس حداقل بر خودش معلوم باشد. مثلا اگر بخواهد آهنگش را به دیگری بیاموز به دفعات ناچار از تکرار آن است؛ بنابراین نمی تواند آهنگش را هر بار به دو بنوازد. اثر او زمانی می تواند یک اثر هنری قلمداد شود که تناسب وزنی 3 هنری در آن رعایت شده باشد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.