نسخه آزمایشی:
اشتراک گذاری:
قیمت محصول:
تومان800,000
امکان تحویل اکسپرس
امکان خرید در محل
پشتیبانی 24 ساعته
ضمانت اصل بودن کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
معرفی محصول
کورت زاکس در بیست و نهم ماه ژوئن، در سال 1881 در برلین به دنیا آمد و در همان شهر و از کودکی نواختن ساز پیانو، تئوری موسیقی و آهنگسازی را آغاز کرد. در دوران تحصیلی خود به تاریخِ هنر و مجسمهسازی پرداخت و دورهی دکترای خود را در دانشگاه برلین با نگاشتن رسالهایی دربارهی مجسمههای آندرآ دِل وروچیو، مجسمهساز و نقاش ایتالیایی (فلورانس) در سال 1904 به پایان رساند. با پایان این دوره توجه او بیش از هر چیز به تاریخ هنر معطوف شد. زاکس در دوران جوانی، برای مدتی سردبیر ماهنامهی تاریخ هنر و ادبیات برلین بود و مسئولیتهایی را نیز در موزهی هنرها و هنرهای دستی در همین شهر بر عهده داشت. او در نهایت تصمیم گرفت تمامی نیروی پژوهشی خود را بر موسیقی متمرکز کند. هر چند این تصمیمات با آغاز دوران سربازی اجباری در جنگ جهانی اول برای مدتی متوقف شد، اما پس از این دوران و در سال 1919 او دوباره به برلین بازگشت. از سال 1928 به عنوان استاد دانشگاه برلین و مدیریتِ «موسسهی ملی تحقیقات موسیقی» آغاز به کار کرد. از این دوران زندگی کورت زاکس به واقع سمت و سویِ متفاوتی پیدا کرد. این موسسه در آن زمان، یکی از مهمترین مراکزی بود که تسهیلات پژوهشی بسیاری در راستای مطالعات موسیقایی در اختیار پژوهشگران قرار میداد. اهداف اصلی انجام مطالعات در زمینهی سازهای موسیقی، تاریخ موسیقی، مبانی نظری موسیقی و تکنولوژی موسیقی بود. این مرکز بعدها زیرمجموعهی نهاد میراث فرهنگی در آلمان، واقع در موزهی سازهای موسیقی برلین- شد.
مرکز مطالعات و تحقیقات برلین، مجموعهی بسیار وسیعی از سازهای موسیقی داشت. حضور کورت زاکس در این حجم عظیم از سازهای موسیقی از سرتاسر جهان، چیدمان نامرتب و در همریختگی موجود در طبقهبندی کردن این سازها، رویداد بسیار مهمی را در تاریخ موسیقی با خود به همراه داشت. این مجموعه از ابزار موسیقی، یکی از مجموعههایی بود که در طی چندین دهه، توسط میسیونرهایِ آلمانی و اروپایی از وجوه مختلف فرهنگی و انسانشناختی از سراسر جهان گردآوری شده بود. در زمانی که مدیریت مرکز به زاکس واگذار شد، هیچ نظم درست و علمی در دستهبندی سازها وجود نداشت و اشتباهات بسیاری در چیدمان و نامگذاری سازها دیده میشد.
او در بسیاری از یادداشتهای خود، به استفادهی نادرست از واژههایی مانند گروه، طبقه، دسته، رسته، رده، و همچنین خویشاوندی فنی سازها و اهمیت آن در شناخت این ابزار اشاره کرده است. این امر به واقع مسئلهایی را مورد توجه قرار داد که سالها بدون تمرکز در مورد برخی موارد با دقت نظرِ فنی، بیشتر پژوهشگران از کنار آن عبور میکردند. کورت زاکس برای طبقهبندیِ بیش از هزار ابزار موسیقی از سرتاسر جهان، قبل از هر چیز آنها را در چهار دستهی بزرگ قرار داد؛ هر چند این طبقهبندی (classification) پیشتر و توسط افرادی مانند ویکتور میلُن و با دیدگاهی برگرفته از بنیانهایِ طبقهبندیِ سازهای موسیقی در شرق و خاورمیانه، به صورت کلی مطرح شده بود اما کورت زاکس با معرفی ویژگیهای دقیق هر طبقه و قرار دادن سازها در طبقات مشخص و سپس معرفی زیرمجموعههای هر طبقه بر اساس معیارهای مشخص و فنی مانند جسم مرتعش، شیوهی به صدا در آمدن صدا و غیره، تلاش کرد نظمی جهانشمول و فراگیر در این مجموعهی بزرگ ایجاد کند؛ نظمی که برای همیشه پراکندگی و در همریختگی را از جهان سازهای موسیقی کنار زد. در سال 1913، دستاورد تفحص عمیقِ کورت زاکس به همراهی اریک فُن هُرنبُستل، پژوهشگر و اتنوموزیکولوگ اتریشی- در انبوهی از سازها در کاتالوگی بسیار مفصل طبقهبندی شد. در سالهای بعد کورت زاکس و هُرنبُستل، علاوه بر ویراستهای متعدد از این کاتالوگ، نوشتههای متعدد دیگری را نیز در زمینهی معیارهای طبقهبندی سازهای موسیقی و بررسی وجوه مختلف آن منتشر کردند و در هر مرحله با تکمیل یا تصحیح دادهها و گاه دقت و غورِ بیشتر در برخی موارد سعی داشتند نظامی پیراسته و فراگیر را معرفی کنند. البته و طبیعتاً انتقاداتی هم از جانب همکاران بر نظریات پیشنهادی آنها وارد میشد که در نهایت تاریخ نشان داد که تفوق نهایی و ماندگاری، از آنِ ذهنیت کورت زاکس و هُرنبُستِل بود. برای مثال آندره شِفنر رئیس موزهی موسیقی در پاریس این نظام را به طور کلی زیر سوال برد و پیشنهادات دیگری را مطرح کرد که در نهایت زیر سایهی دقتِ نظرِ فراگیرِ زاکس و هُرنبُستل، هرگز جایگاه دانشگاهی پیدا نکرد.
به هر روی در مسیر سالهای زندگی زاکس، او نیز مانند بسیاری از مردمان قرن نوزدهم و بیستم از آسیبهای فرهنگیِ ناشی از جنگها مختلف در امان نبود و در زمانی که نازیها در آلمان به روی کار آمدند جایگاه کاری و حرفهایی خود را از دست داد و مجبور به ترک آلمان شد.
در پی این رویداد در ابتدا به پاریس رفت و مدتی به عنوان استاد مدعو در دانشگاه سوربن به تدریس مشغول شد و در موزهی قومشناسی پاریس هم با آندره شفنر همکاری کرد. در همین دوران سری ضبطهایی را با عنوان جُنگهای صوتی از موسیقیهای ضبط شده از مردمان جهان گردآوری و آرشیو کرد. این مجموعه امروزه در موزهی انسان در پاریس به عنوان یکی از بیمانندترین مجموعههای موجود از نخستین ضبطهای موجود از موسیقی در جهان، نگهداری میشود. در سال 1937 زاکس دوباره مجبور به مهاجرت شد و اینبار به نیویورک رفت. در بدو ورود به این سرزمین تازه، از سال 1937 تا 1953، مشاور اصلی کتابخانهی عمومی نیویورک بود. از سال 1948 تا 1950 ریاست انجمن موسیقیشناسی آمریکا را بر عهده داشت و از سال 1953 تا روزهای پایانی عمر خود یعنی در سال 1959، به عنوان استاد دانشگاه به تدریس پرداخت. کورت زاکس در پنجم ماه فوریه در نیویورک از دنیا رفت. دانشگاه نیویورک به یادبود ایشان هر ساله به یکی از پژوهشگران فعال در حوزهی شناخت سازهای موسیقی در جهان، جایزهایی اهدا میکند.
سالهای آخر عمر، کورت زاکس همواره مورد تحسین پژوهشگران و همکاران خود قرار داشت. او فردی بود که از میان آتش جنگی فراگیر در جهان و مهاجرتهای پیاپی، به همراه هُرنبُستل یکی از بنیانگذاران نظام طبقهبندی استاندارد سازهای موسیقی بود و دیگر نوشتههای او نیز در زمینههای مختلف، گامهای بنیادینی را در این دانش رقم زد.
از کورت زاکس تالیفات متعددی در دست داریم. او علاوه بر طبقهبندی و شناخت تاریخ سازهای موسیقی، دربارهی موضوع ریتم و رقصهای جهان نیز پژوهشهای قابل توجهی را به انجام رسانده است. مارسل دوبوآ در مقالهایی دربارهی زاکس مینویسد هر چند پژوهشهای زاکس و نتایج به دست آمده توسط او در دوران بعدی تحت تاثیر پژوهشهای جدید قرار گرفت اما تردیدی وجود ندارد که این آثار متون بنیادین این رشته به شمار میآیند.
*.*
کتاب حاضر در سال 1940، توسط انتشارات Dover در نیویورک منتشر شد. ترجمهی حاضر بر اساس آخرین چاپ در سال 2006 به انجام رسیده است. همانطور که از نام کتاب روشن است، موضوع اصلی پیگیریِ ردپای سازهای موسیقی از دوران بسیار دور تا به امروز و دستهبندی این سازها بر اساس واژگان و طبقهبندیهای نوین است. در سالهای پس از انتشار کتاب و در واقع ایدههای کورت زاکس دربارهی تاریخ، قدمت و خاستگاه سازها، پژوهشگران بسیاری نیز بودند که با انجام مطالعات بیشتر به نتایج متفاوتی از او رسیدند. در کنگرههای علمی، فرضیات دیگری نیز در کنار نظرات زاکس مورد بحث و آزمایش قرار گرفتند اما از آنجا که شناخت ما از فرهنگ و موسیقی انسان، مبتنی و متکی بر اسناد و مدارکی است که عمر آنها در نهایت به هزار یا چندهزار سال میرسد (نگارههای سنگی، سازهای باقیمانده و امثال اینها)، به هر روی قطعیت در این امر همواره با نسبیت و تردید همراه خواهد بود. برخی معتقدند که نظرات مطرح شده توسط زاکس در این کتاب و دربارهی خاستگاه بسیاری از سازها، امروزه مردود شده است. اما واقعیت این است که این امر چیزی از ارزش کتاب حاضر کم نمیکند. نخست آنکه این کتاب، خود یک سند تاریخی است. دوم اینکه فرضیات جدیدتر، الزاماً ناقضِ فرضیات قدیمی نیستند؛ این موارد میتوانند گامهای متوالی در پیمودن مسیرِ شناختی بهتر و دقیقتر از جهان به شمار بیایند.
زاکس در این کتاب، بازجستنِ ردپای ابزار تولید صوت و موسیقی را، از شواهد عصر نخستین و پیشاتاریخ آغاز میکند. پس از آن به دوران باستان، قرون وسطی و قرن بیستم میرسد. هر قسمت با تصاویر ترسیم شده از سازها و توضیحات بسیار دقیق ما را با جهانی بسیار دورتر از روزگار خود آشنا میکند. در اینجا زاکس معتقد است نخستین نشانههای تولید صدایِ موزون، در ابزارِ تکانهایی و کوبهایی بوده است. در پژوهشهای چند دههی پیش برخی پژوهشگران به نتایجی رسیدند که نشان میدهد احتمالِ تقدمِ سازهای بادی بر سازهای تکانهایی یا کوبهایی نیز قابل تامیل است. اما واقعیت این است که در هیچ یک از این دو فرضیه، شواهد محکم و تردید ناپذیر وجود ندارد و هر یک از این فرضیات همواره در حد فرضیه باقی ماندهاند.
به هر روی ترجمهی این کتاب ارزشمند، به همت مترجم فرهیخته شهاب جعفری امروز در دست ما است؛ در سرزمینی که سرنای دوران هخامنشی، مُهر چغامیش و طرحهای طاق بستان و بسیاری دیگر نقشهای باقی مانده از سازهای موسیقی به آن تعلق دارد. شاید این کتاب سیاقی نوین را بر ما بگشاید تا با دیدگاهی فراگیر، روشمند و مستند رازهای بیشتری را از تاریخ سازهای کهن خود به ویژه در تمدنهای غرب ایران بازشناسیم.
دکتر مریم قرسو
(عضو هیات علمی دانشگاه تهران)
پاییز 1400
یکی از کتاب های مرجع سازشناسی، کتاب تاریخ سازها اثر کورت زاکس ترجمه شهاب جعفری به همت نشر نای و نی در ۴۶۶ صفحه منتشر شده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.