پیشدرآمد
زبان موسیقی من ؛ مسیان و موسیقی پرندگان یکی از مجموعه مقالاتی است که من در خصوص آهنگسازان معاصر تألیف کردهام. هدفم این است که این مجموعه مقالات در انتها بستری برای بررسی تطبیقی تأثیر وقایع اجتماعی پس از قرن نوزدهم بر روی تفکر آهنگسازان و نظریه پردازان موسیقی معاصر در قیاس با آهنگسازان دورانهای قبل را فراهم آورند. با این حساب این مقاله نیز یکی از قطعات پازلی است که در پایان و پس از در کنار هم قرار گرفتن دیگر اجزاء آن میتواند تکمیل کنندهی بخشی از تصویر نهایی مورد نظرم باشد. این مقدمه کوتاه را برای آن به اصل مقاله اضافه کردهام تا در آن از دوستانم در انجمن علمی دانشجویان موسیقی دانشگاه تهران که برای اولین بار در شمارهی نهم و دهم فصلنامه فراهنگ این مقاله را چاپ کردند تشکر کنم. من با انتشار مجدد این مقاله در وب سایت ایرانموزیکولوژی قصد دارم قطعات این پازل بزرگتر را در کنار هم در اختیار مخاطب قرار دهم.
سالهای اولیهی زندگی مسیان
اولیویه مسیان در دوازدهم دسامبر سال ۱۹۰۸ میلادی در شهر آوینیون متولد شد. مادر مسیان، سسیل ساواژ، زنی هنرمند بود که در طول دوران بارداری مسیان مجموعهی شعری به تحریر درآورده بود. مسیان بعدها از مادرش به عنوان “یک معلم انگلیسی ماهر و مترجم آثار شکسپیر” یاد میکرد. خانواده مسیان در زمان کودکی او که همزمان با خدمت نظامی پدرش در ارتش بود در گرنوبل زندگی میکردند.
در همین روزها بود که مسیان شروع به ساخت موسیقی و آموختن پیانو کرد. اگرچه او تا زمانی که خانواداش پس از جنگ دوباره در شهر نانت بهم پیوستند، معلم موسیقی ویژهای نداشت. اولین معلمان موسیقی مسیان اما؛ ورون و گونتران آرکوت برای پیانو و همچنین ژان دوژیبون برای هارمونی بودند.
مسیان تا زمان اتمام جنگ به اندازه کافی پیشرفت داشت که علاقمند دریافت پارتیتورهای اپرایی موتسارت، برلیوز و واگنر، و موسیقی پیانویی راول و دوبوسی به عنوان هدیه کریسمس برای مطالعهی بیشتر باشد.
مسیان در سال ۱۹۱۹ میلادی تحصیلات موسیقی خود را با ورود به کنسرواتوار پاریس در سنین بسیار پایین آغاز کرد. معلمان موسیقی او در کنسرواتوار شامل؛ ژرژ فالکنبرگ برای پیانو، سزار آبل استیل برای همراهی (آکومپانیمان) پیانو، مارسل دوپره برای نوازندگی ارگ، ژرژ کوساد برای کنترپوان و هنر تحریر فوگ، موریس امانوئل برای تاریخ موسیقی، پل دوکا برای دروس آهنگسازی، و ژوزف بگرز برای تیمپانی و پرکاشن بودند.
در حدود سال ۱۹۳۰ میلادی، مسیان کنسرواتوار پاریس را ترک کرد و به عنوان نوازنده ارگ در کلیسای لاترینیته در پاریس شروع به کار کرد. این کلیسا محلی بود که مسیان برای بیش از ۶۰ سال به فعالیت خود در آنجا ادامه داد. در سالهای بعد، مسیان آثار معروفی که برای ارگ، ارکستر و یا هر دو نوشته شده بودند نظیر «پیشکشهای فراموش شده»[1] را به سال ۱۹۳۰ میلادی، «مقبره درخشان»[2] را در سال ۱۹۳۱ و «سرود تقدیس شده»[3] را در سال ۱۹۳۲ تصنیف کرد.
رفته رفته مشخص و روشن شده بود که مسیان با یک هدف مشخص، یعنی نشان دادن اصول دین خود، و برای جلال خداوند موسیقی تصنیف میکند و این انگیزه اصلی او برای آهنگسازی تا زمان مرگش در سال ۱۹۹۲ بود. یکی از نمونههای این اعتقادات مسیحی در آثار مسیان میتواند مجموعه قطعات «سرودهایی برای می»[4] برای سوپرانو با پیانو یا ارکستر مشاهده کرد.[5]
در این مجموعه مسیاین آیاتی از بابهای مختلف عهد جدید را در قالب سرودههایی «سورئالیستی» بازنویسی کرد. نسخه اولیه این اثر برای خواننده سوپرانو و پیانو تصنیف شد اما بعدها یک نسخه برای خواننده سوپرانو، 4 فلوت، 3 ابوا، 2 کلارینت، 3 باسون، چهار هورن، 3 ترومپت، 3 ترومبون، توبا، پرکاشن و گروه زهیها توسط خود او تنظیم گردید.
در این مجموعه قطعات، مسیان از زبان ریتمیک متفاوت و مخصوصی شامل تقسیمات دیرندی غیر مرسوم، ارزشهای افزوده شده به وسیلۀ اضافه کردن نقطه، اعوجاج در ریتم، و افزون بر اینها المانها و الگوهای مربوط به موسیقی یونان و هند استفاده کرد و برخی از ویژگیهای مخصوص به خودش را که بعدها در آثار او بیشتر نمود پیدا کرد را برای شنوندگانش به نمایش گذاشت.[6]
در خلال سالهای 1936 تا 1939 میلادی، مسیان یک گروه از آهنگسازان را با دانیل لسور، آندره ژولیوت و ایوس بودیه با هدف برگرداندن شور و حس زیبایی در موسیقی تشکیل داد. با عضویت در این گروه بود که مسیاین توانست تکنیکهای تصنیف قطعات سولو از هر آهنگساز را به سبک نوشتاری خود اضافه کند و زبان موسیقی خود را بسط و گسترش دهد.
در سال 1936، مسیان تدریس در مهمترین مدارس موسیقی پاریس را آغاز کرد اما پس از شروع جنگ جهانی دوم، او برای خدمت وظیفه در ارتش فراخوانده شد. در سال 1940 مسیان دستگیر شد و به عنوان اسیر جنگی به اردوگاه گارلیتز برده شد. در همان روزهای اسارت مسیان «کوارتت برای آخرالزمان» را تصنیف کرد. قطعهای که به گزارش مجله آنلاین موسیقی آکسفورد: «این بهترین و بلند پروازانهترین اثر او تا آن زمان بود.»
کوارتت برای آخرالزمان مجموعهای از سیکوئنسهایی برآمده از هشت موتیو بود که در آن “آخرالزمان به معنای پایان دورهی زمانی استفاده از ریتمِ مشخص و سنتی توسط مسیان در موسیقی بود. در این قطعه مسیان گاهی با شکستن الگوهای اوستیناتو، گاهی با کاهش تمپوی مشهود، و گاهی اوقات با الگوهای ریتمیکِ غیر متعارف و اعوجاج کششهای مرسوم و شناخته شده؛ انقلابی در نگرش به مقولۀ و مفهوم ریتم را رقم زد. [7]
پس از آزادی از اسارت، مسیان به کرسی تدریس هارمونی در کنسرواتوار پاریس رسید و منصب خود به عنوان نوازنده ارگ در کلیسای لاترینیته را نیز مجدد به دست آورد. در خلال این زمان بود که مسیان به بسط و گسترش «زبان موسیقی من[8]» که طرح کلی و مجموعهای از تکنیکهای آهنگسازیاش بود پرداخت. در روزهای سختِ بیماری و مرگ همسر مسیان، مصاحبت با هنرجویانِ نمونهای مانند سرژ نیگ[9] و پییر بولز[10] و ایوون لوریو[11] که بعدها به معشوقه و همسر دوم او تبدیل شد برای مسیان کمکی ویژه و مخصوص بود که گذران زندگی را آسانتر کرد. مسیان مجموعه قطعاتی را نیز در ستایش ارتباط عاطفی خود و ایوون لوریو تصنیف کرد.
با گذشت سالها و تبحر و آزمودگی مسیان در تکنیکهای آهنگسازی مخصوصش او سرانجام به «موسیقی پرندگان» دست یافت. او قطعاتی را با الهام از صدای پرندگان تصنیف کرد که از اولینهای این مجموعه میتوان به «بیداری پرندگان[12]» به سال 1953 میلادی و «پرندگانِ عجیب[13]» به سال 1960 نام برد.
در سال ۱۹۷۸، الیویه مسیان از تدریس در کنسرواتوار پاریس بازنشسته شد، اما تا سال 1966 همچنان به تدریس علوم آهنگسازی و آنالیز پرداخت. اما بدون مسئولیت فوقالعاده سنگین تدریس در کنسرواتوار پاریس، مسیان حال زمان بیشتری برای سفر به سراسر دنیا برای کشف آواهای مختلف پرندگان داشت.
در این سفر پر ماجرا پرندگانی مانند جغد، بلبل هزاردستان[14] و توکای سیاه[15]، توسط الیویه مسیان مورد مطالعه قرار گرفتند. مسیان طی این سفر تا آنجایی در بسط و گسترش زبان موسیقی خود و ارجاعات مشخص به پرندگان با موسیقی دست یافت که میتوان گفت او به تکنیک ترکیبی منحصربهفردی دست یافته بود. همین تسلط و نوآوری او سبب شد که کنسرواتوار پاریس سفارش تصنیف یک قطعه برای فلوت و پیانو که برای آزمون سالانه فلوت مورد استفاده قرار گیرد را به مسیان سپرد. سفارشی که مسیان به بهانهاش قطعۀ [16]Le Merle Noir را تصنیف کرد.
نگرش مذهبی و نقش ایمان در زندگی و آثار مسیان
به جز سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۲، موضوع اصلی در موسیقی الیویه مسیان ایمان و معنویت بود. او در مورد ایمان خود گفته است: “شانس خوبی داشتم که کاتولیک متولد شوم. من از روز تولدم ایماندار بودهام. چند اثر از آثار من به تاباندن نور و روشنایی به حقایق پنهان در الهیات کاتولیک اختصاص داده شدهاند. این جنبه مهمترین موضوع موسیقی من است. شاید تنها موضوعی که در لحظات پایان زندگیام و مرگ از آن خجالت نخواهم کشید. [17] مسیان مردی مذهبی بود نه مردی متوهم. اگرچه در زمان زندگی مسیان جنبشهای زیادی از آسترولوژیستها و ژئولوژیستها سخت تلاش میکردند تا ادیان ابراهیمی را رد کنند، اما مسیان همچنان به ایمان خود اعتقادی راسخ داشت. به گفته رابرت شرلاو جانسون، مسیان اظهار کرد: “ایمان، اولین ایدهای است که من میخواستم با موسیقی بیان کنم، در نگاه من ایمان مهمترین چیز است چرا که بالاتر از همه چیز، ایمان به خداوند است.” [18]
روزگار سیاسی فرانسه در آن سالها
با داشتن فهمی بیشتر و دقیقتر از تاریخ فرانسه در روزگار زندگی اولویه مسیان، میتوان به چرایی برخی کنشهای او به واسطۀ تأثیرات سیاسی و اجتماعی بر مسیان و آثارش دست یافت. از این رهگذر شاید بتوان ردپای استفادهی عصیانگر و همراه با اعوجاج مسیان از مفهوم ریتم و بلوکهای صوتی مرسوم در موسیقی غرب اروپا را در حوزۀ اتفاقات سیاسی پیرامون مسیان پی گرفت.
در دورهی ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۹ میلادی دو رویداد اصلی رخ داد که تأثیر گستردهای بر یک ملت داشت؛ جنگ در هندو چین ۱۹۴۶-۱۹۵۴ و جنگ در الجزایر ۱۹۵۴-۱۹۵۸. در این زمان، مستعمرات آسیایی و آفریقایی فرانسه ادعای استقلال خود را مطرح کردند. این ادعای و مبارزه برای استقلال از سوی مستعمرات هندو چین و الجزایر طبیعتاً به جنگ با فرانسه انجامید. در داخل فرانسه اما این جنبشها و طرفداری از حقوق برابر و آزادی اجتماعی برای آن مستعمرات به شکل گرفتن اعتراضات دانشجویی، اعتصبات کارگری و اساتید دانشگاه و در یک کلام به اعتصابات عمومی انجامید.
نتیجه هر دو جنگ در خارج شکست فرانسه و به بدست آمدن استقلال برای هندوچین و الجزایر بود. ژنرال دو گول [19] در چنین شرایطی جمهوری پنجم فرانسه را تأسیس کرد. در سال ۱۹۷۰، ژنرال دو گول از ریاستجمهوری استعفا داد و پس از آن به دلیل سکته قلبی درگذشت، جایگزین او ژرژ پمپیدو [20] شد. در سال ۱۹۸۱، فرانسوا میتران [21] که رویکرد سوسیالیستی داشت به عنوان رئیسجمهور فرانسه برگزیده شد. دهه ۱۹۸۰ زمان ظهور و بروز یک رویداد جالب و تأثیرگذار در حوزۀ سیاست در فرانسه بود؛ جایی که اداره کشور با همکاری یک رئیسجمهور از حزب چپ یعنی میتران و یک نخست وزیر از حزب راست یعنی ژاک شیراک [22] معنای جدیدی برای مفهوم «همزیستی و همافزایی برای پیشرفت» به ظهور رسید. در نهایت، فرانسه در سال ۱۹۹۲ پیمان ماستریخت [23] درباره اتحادیه اروپا را امضا کرد. این پیمان باعث شکلگیری اتحادیه اروپا شد که در نهایت منجر به ایجاد حوزۀ یورو گشت.
موسیقی پرندگان
نقل قولی از مسیان در دست است که او گفته است: «پرندگان بزرگترین موسیقیدانان موجود در سیاره ما هستند.» مسیان مطالعه آواز پرندگان را از سنین نوجوانی آغاز کرده بود، اما تا دهه 1950 میلادی به شکلی جدی به کار بر روی آوای پرندگان نپرداخت. گفته شده است که حاصل بررسی آوای پرندگان مختلف توسط مسیان از دوران نوجوانی حدود صد دفترچه یادداشت حاوی نتنگاری آواز پرندگان و همچنین انطباقات موسیقیایی دقیق از آنها بوده است. مسیان معتقد بوده که، هر پرنده آوای منحصربفرد خود را دارد. مسیان تمایز این آواهای خاص و یکتا را با تمایزهایی که برای موسیقی موتسارت، دبوسی و برلیوز قائلیم، مقایسه میکند.
برای آوانگاری موسیقی پرندگان، مسیان ساعتها به شکلی سرگردان در جنگل میچرخید و همراه با مداد و دفتر یادداشتش در پی پرندگان میگشت و نغمههای دقیقی که از پرندگان میشنید را یادداشت میکرد. بسیاری از این آواها حاوی ترکیبی از نغمههای با فرکانسهای بسیار بالا و الگوهای ریتمیک دشوار بودند. یکی از پیچیدهترین قطعات این پازل، به گفته مسیان، دیکتهی دقیق ریتم و فواصل ملودیکی بود که هر پرنده داشت. پس از این فرایند دشوار، مسیان به دنبال رنگآمیزی صوتی مناسب برای باز تولید نغمههایی میگشت که شنیده بود. یکی از پر کاربردترین سازها برای این کار فلوت بود که هم به لحاظ تکنیکی توانایی اجراء این آواها را داشت و هم فرآیند تولید صدا در آن مانند پرندگان بود. [24]
تلاش مسیان برای بازنمایی دقیقتر نغمههای پرندگان، گاهی با پیچیدگیهای فراوانی همراه میشد. به عنوان مثال گاهی برخی از نغمات آواهای ثبت شده پرندگان، با کوک و فواصل موجود در کلاویههای پیانو قابل بازنمائی نبود. بنابراین، مسیان مجبور به گسترش بلوکهای وصتی که یک پیانو میتواند تولید بود تا وفاداری بیشتری به آواهای پرندگان داشته باشد. بهعنوان مثال، اگر آوای یک پرنده با نتهایی از سی تا دو ثبت شده بود، پیانو با کوک معمول که کوچکترین فاصله آن نیمپرده است تنها میتوانست نت سی یا دو را بازنمائی کند. برای جبران نبود فواصل بین نتهای سی تا دو در پیانو، مسیان فاصله بین سی تا دو را با استفاده از نتهای لا تا ر گسترش میداد تا حضور تمام هارمونیکهای مابین این فواصل تمام حوزۀ آوای پرنده مورد نظر را پوشش دهد و به گوش ما برساند. [25]
مسیان در طول عمر خود تکنیکهای زیادی در زمینه تصنیف موسیقی و استفادۀ نوین از ابزار ریتم ابداع کرد که بعدها به طور گسترده در موسیقی او و آهنگسازانی که تحت تأثیر ابداعات او بودند نمود داشت، با این حال هیچ یک از این تکنیکها تأثیری حتی نزدیک به اثر آوای پرندگان در تفکر موسیقیائی و صدای موسیقی مسیان نداشت. در نقل قولی که از خود او در دسترس است او اذعان کرده که؛ «هنگامی که آواز پرندگان نگاشته شد، کار واقعی تازه شروع میشود؛ یعنی باید آن ریتم و نغمات را وارد اثر موسیقیائی کرد، اینجا باید سازها را به کار گرفت؛ سازهای پیانو، ارکستر، یا هر نوع سازی! برای شروع، باید تعداد زیادی طرح داشته باشیم تا به یک پرنده ایدهآل برسیم. به عنوان مثال، آواز توکا که یکی از زیباترین پرندگان و به برداشت من آوازهخوانان در کل اروپا است را تصور کنید؛ آنها روش خاصی دارند که به شیوهای جادویی توسط تکرارهای سهتایی آوایشان را از دیگر پرندگان همنوع خود تمیز دهند. این پرنده الگوی آوازیاش را سه بار پشت سر هم میخواند، و هر بار، یکی از این 3 الگو از طریق یک تاکید ریتمیک و یک “آهنگ صوتی” متمایز به شیوهای خاص تمایز پیدا میکند. این یعنی دیرند نغمات هر الگوی آوازی و در کل، زمان یک الگو نسبت به دو الگوی دیگر متفاوت است و ریتمها با هر بار تکرار تغییر مییابند. فیگور آوازی سه بار تکرار میشود اما روز بعد فیگورهای متفاوتی خواهید شنید که آنها نیز سه بار تکرار میشوند، اما سپس گویی آن الگوها از حافظۀ پرنده پاک میشوند و دیگر هرگز آنها را دوباره از همان پرنده نخواهید شنید. بنابراین، بعد از شنیدن صدها فیگور ریتمیک از آوای این گونه پرندگان، باید یک دفترچه مربوط به توکای ایدهآل تشکیل دهیم و تمام امکانات ایجاد فیگورهای ریتمیک را بر اساس آواهای دهها توکا که بررسی کردهایم بشناسیم و بررسی کنیم تا بتوانیم اینها را به یک آوای مخصوص و منحصر به توکا که البته همانطور که حدس میزنید زمان آن بسیار کوتاه است دست بیابم. حالا وقت آن است که آن الگو بدست آمده را با رنگ صوتی نزدیک به پرنده بازتولید کنیم و جادوی موسیقی توکا را از طریق سازها بشنویم » [26]
بیداری پرندگان
مسیان اولین قطعه موسیقی خود را که کاملاً بر اساس الگوهای بدست آمده از آواهای پرندگان ساخته شد را به سفارش هاینریش اشتروبل [27] که مدیر جشنواره دونساوشینگن [28] بود، تصنیف کرد. «بیداری پرندگان» [29] برای اولین بار در تاریخ 11 اکتبر 1953 در جشنواره دونساوشینگن اجرا شد. در یادداشتهای اولیویه مسیان در خصوص این قطعه آمده است که او در ابتدا قصد داشت یک اثر برای پیانو و ارکستر بنویسد که بر پایه ساختارهای ریتمیک و ملودیکِ نوینی باشد که برای سالهای اوایل دهه 1950 او را به خود مشغول کرده بود.
بیداری پرندگان بر اساس قوانین مرسوم حاکم بر موسیقی و بر پایه ساختارهای ریتمیک مرسوم تصنیف نشد، بلکه بیشتر بر پایه آواز پرندگان بود که مسیان دست به تصنیف این اثر زد. در حالی که نوشتن یک قطعه بر پایه آواز پرندگان یک ایده نو برای مسیاین بود، اما ساختن این قطعه با الهام از آواز پرندگان چیزی بود که مسیاین بیش از یک دهه از عمرش در حال فکر کردن به آن، تحقیق و بررسی موارد مختلف برای انجام آن بود. نخستین ردپاها از آواز پرندگان در موسیقی اولیویه مسیاین سالها پیشتر و در ««کوارتت برای آخر الزمان» قابل مشاهده است. جایی که فقط یک اشاره و ارجاع کوتاه از آواز پرندگان نمود یافته بود، برخلاف آثار بعدی او که آواز پرندگان محور اصلی تصنیف قطعات میشود. همانطور که ذهن مسیان به بلوغ میرسید، موسیقی او نیز رشد کرد و آنچه تنها یکبار اشارهای کوتاه به آن کرده بود، بعدها به محور اصلی آثار او و زندگی و تحقیقات و تفکرات او تبدیل شد. مسیان باور داشت که پرندگان تنها یک عنصر کوچک در زندگی و موسیقی او نیستند، بلکه حضور پرندگان و جلب شدن توجه او به آواز متفاوت پرندگان شکل کاملاً روشنی از آن چیزی است که او مأمور به بازنمائی آن از طریق مدیای موسیقی بود.
مسیان به سرعت شروع کرد همهی وقتش را به جمعآوری آوازهای پرندگان اختصاص دهد و قطعه بیداری پرندگان نتیجهی واقعی این تحقیق شدید بود. مسیان آوازهای پرندگان را به طور خاص از منطقه کونیاک [30] و جاماک [31] در جنوب غرب فرانسه و در جنگلهای اطراف سنت ژرمنآنلای [32] و اورژوال [33] که در بخش غربی پاریس قرار دارند، جمعآوری کرد.
«بیداری پرندگان» به آواهای پرندگان از نیمهی شب تا نیمروز ارجاع دارد، در این قطعه دو مکث وجود دارد که نماد تغییر نمیهشب و سپیدهدم هستند. بخش اول این قطعه آواهای پرندگان شب را با یک سولو پیانو طولانی معرفی میکند که قصد دارد توکای سیاهی را در شب تشبته کند.
در امتداد همین بخش، مسیان یک جغد کوچک را با استفاده از ویولن سولو، یک سسک دمپهن [34] را با استفاده از کلارینت میبمل، و یک چکاوک درختی [35] را با یک چلستا و زایلوفون بازسازی میکند.
مسیان با استفاده از موتیفهای بعدی پیانو، آواهای یک سسک گلو سفید [36] و یک سینهسرخ [37] را نیز به اثر خود میافزاید. روند بیداری پرندگان در قطعه مسیان با آواز سسک مو زرد [38] ادامه مییابد که کلارینت سیبمل، فلوت بازنمود صوتی آن را به عهده دارند.
بعد نوبت به دارکوب، سینهسرخ و پری شاهرخ [39] میرسد که با خلاقیت مسیان در ارکستراسیون و حضور سازهای بادی برنجی بازنمائی و آلتوها میشوند.
سپس یک لحظه سکوت در پارتیتور خودنمائی میکند که ارجاع دهنده به تغییر از شب به صبح است. بدنبال این سکوت، سه آکرد کادانسی بوسیلۀ پیانو نواخته میشود که به عنوان نماد توکای سیاه [40] و سسک سر سیاه [41] در نقش آخرین آوازهخوانان پیش از طلوع خورشید آمده است.
کمپوزیسیون مسیان با ارائه تصویر صوتی قمری [42] ادامه پیدا میکند، هدهد [43] ، چرخریسک سرآبی [44] ، و . . . روند بیداری پرندگان جنگل را کامل میکنند و در پایان این بیداری با یک سکوت پایان مییابد که قرار است نیمه روز را بازنمائی کند. [45]
در این اثر به همان میزان که نقش رنگآمیزی صوتی در بازآفرینی آواهای پرندگان مورد توجه بوده است، مسیان از اصول هارمونی و آکردهای ویژه هم برای نیل به این هدف استفاده کرده است، چه؛ هارمونی نیز نقش منحصربفردی در ایجاد بلوکهای صوتی مشخص را به عهده دارد. در برخی موارد، انتخاب آکوردهای خاص توسط آوای اصلی پرندگانی که مورد بررسی قرار گرفتند به آکردهای نامآشناتر در فرهنگ موسیقیائی مرسوم زمان مسیان افزوده شد. اما نه تنها هارمونی و ارکستراسیون مورد توجه مسیان برای بازآفرینی آواهای پرندگان بوده، الگوهای ریتمیک نوین نیز که بر اساس ایدهها و فیگورهای ریتمیک ثبت شده از پرندگان بدست آمده بود نیز نقش بسزایی را در آثار مسیان بعهده دارد. تنها تفاوتی که مسیان در این الگوها ایجاد کرد پایین آوردن تمپوی آنها بود چرا که در قالب مواقع الگوهای ریتمیک پرندگان بسیار پر سرعت ادا میشد. [46]
نتیجه گیری
زندگی اولیویه مسیاین و علاقهاش به آواز پرندگان برای من و احتمالاً مخاطبین موسیقی بسیار جالب است. آثار اولویه مسیان که بازتولید آواهای پرندگان و یا با الهام از جزئیات آواهای ثبت شده توسط او تصنیف شده همواره در نظر مخاطبین و منتقدین بزرگ مورد احترام بوده است.
این احساس «قدرشناسی و سپاسگزاری» که مسیاین نسبت به آواهای پرندگان داشت، سبب شد که مسیاین بیشتر زمان زندگی خود را برای مطالعه طبیعت و آواز پرندگان صرف نماید. اما او قطعاً این کار را تنها انجام نداد و همسر دوم او نیز در این مسیر در کنارش حضور داشت و به تبدیل آواهای ثبت شده به پارتیتورهای قابل اجرا به او کمک نمود.
اما به نظر من و بدلیل تأثیر میدانهای زمانی/مکانی بر زندگی و سرنوشت انسان، برای دست آوردن درک بهتر از چگونگی اجرای صحیح یکی از تصنیفات مجموعه «موسیقی پرندگان»، مطالعه زندگینامه مسیان، علاقهاش به مذهب و ایمان او، فرآیند جمعآوری آواهای پرندگان توسط او، وضعیت سیاسی و اجتماعی فرانسه از سال ۱۹۵۰، و بیماری و مرگ همسر اول مسیاین مورد تحقیق و بررسی قرار گیرند.
طبیعتاً آنالیز جدیتر آثاری مانند «بیداری پرندگان» و «توکای سیاه» در مسیر درک بلوغ تکنیکها و زبان ویژۀ موسیقی مسیان راهگشا خواهد بود اما به باور من، حضور یک نوازندۀ چیرهدست فلوت، به سبب وجود تکنیکهای بکار گرفته شده در این مجموعه آثار بتواند در این مسیر به موسیقیشناس کمک نماید.
مسیان در طول یک چهارم پایانی عمر خود، به مقام شوالیۀ فرهنگی و به عضویت انستیتو فرهنگ فرانسه درآمد، و همچنین به عنوان عضو افتخاری آکادمی هنرهای زیبای مونیخ، آکادمی سانتا چیچیلیا در رم و آکادمی هنرها و نامهها درآمریکا انتخاب شد. حتی یک کوه در یوتا به اسم او نامگذاری شده است، کوه مسیاین. اولیویه مسیاین در ۲۸ آوریل ۱۹۹۲ در پاریس درگذشت.
پانویسها و منابع
[1] La Nativ Les offrandes oubliees
[2] Le tombeau resplendissant
[3] Hymne au Saint-Sacrement
[4] Poèmes pour Mi
[5] Robert Sherlaw Johnson, Messiaen (Berkeley and Los Angeles: University of California Press, 1975)
[6] Brown, Kellie D. (2020). The sound of hope: Music as solace, resistance, and salvation during the holocaust and World War II. McFarland. pp. 168–175. ISBN 978-1-4766-7056-0.
[7] Groves Music Online, s.v. Messiaen, Olivier,” http://www.oxfordmusiconline.com/public/ (accessed March 1, 2010).
[8] Technique dé mon langage
[9] Serge Nigg
[10] Pierre Boulez
[11] Yvonne Loriod
[12] Reveil des oiseaux
[13] Oiseaux exotiques
[14] Nightingale
[15] Blackbird
[16] توکای سیاه
[17] Roger Nichols, Messiaen (Chicago: Oxford University Press, 1975), 8
[18] Robert Sherlaw Johnson, Messiaen (Berkeley and Los Angeles: University of California Press, 1975), 40
[19] General De Gaulle
[20] Georges-Pompidou
[21] Francois Mitterrand
[22] Jacques Chirac
[23] The Maastricht Treaty
[24] Joshiah Fisk, Composers on Music, Eight Centuries o/Writings (Boston: Northeastern University Press, 1997), 365
[25] Peter Hill and Nigel Simeone, Messiaen (New Haven and London: Yale University Press, 2005) 211.
[26] Joshiah Fisk, Composers on Music, Eight Centuries ofWritings (Boston: Northeastern University Press, 1997), 367
[27] Heinrich Strobel
[28] Donsaueschingen
[29] Réveil des oiseaux
[30] Cognac
[31] Jamac
[32] St.Germain-en-Laye
[33] Orgeval
[34] Cetti’s warbler
[35] Woodlark
[36] Whitethroat
[37] Robin
[38] Warbler
[39] Golden oriole
[40] Blackbird
[41] Blackcap
[42] Turtle dove (Streptopelia turtur)
[43] Hoopoe
[44] Blue tit
[45] Robert Sherlaw Johnson, Messiaen (Berkeley and Los Angeles: University of California Press, 1975), 119.
[46] Robert Sherlaw Johnson, Messiaen (Berkeley and Los Angeles: University of California Press, 1975), 130
– Robert Sherlaw Johnson, Messiaen (Berkeley and Los Angeles: University of California Press, 1975)
– Brown, Kellie D. (2020). The sound of hope: Music as solace, resistance, and salvation during the holocaust and World War II. McFarland
– Groves Music Online, s.v. Messiaen, Olivier,” www.oxfordmusiconline.com
– Messian, Technique dé mon langage
– Joshiah Fisk, Composers on Music, Eight Centuries o/Writings (Boston: Northeastern University Press, 1997)
– Peter Hill and Nigel Simeone, Messiaen (New Haven and London: Yale University Press, 2005)
– Roger Nichols, Messiaen (Chicago: Oxford University Press, 1975)
– Melissa Patrice Odle, BIRD SONG IN THE MUSIC OF OLIVIER MESSIAEN