در این دوره تمرکز ما بر بررسی ساختمان، تکنیک و اکستند تکنیک سازهای ارکستر سفونیک است. در این دوره تمام گروههای سازی و یکبهیک سازها را مورد بررسی قرار داده و در موردشان بحث میکنیم.
کوردوفونها؛ ویلون، ویولا، چلو، کنترباس، هارپ و گیتار، آیروفونها؛ پیکولو، فلوت، فلوت آلتو، فلوت باس، کلارینت، کلارینت سوپرانو، باست هورن، ابوا، فاگوت، کنترفاگوت، کرآنگله، هورن، ترومپت، ترومبون و توبا، ممبرافونها؛ تیمپانی، اسنر درام و بس درام، آیدیوفونها؛ سیمبالها، مثلث، تام-تام، تامبورین، بلوک چوبی، زایلوفون، ماریمبا، وایبرافون، گلوکناشپیل، کروتیلس، چایمز و زنگوله، کلاویکوردها؛ پیانو، ارگ بادی، آکوردئون، هارپسیکورد و چلستا همگی در طول دوره بررسی میشوند و نمونههای برجسته استفاده از این سازها توسط آهنگسازان بزرگ مورد تحلیل قرار میگیرند.
کوردوفونها(=زهصداها) سازهایی هستند که بر اثر مرتعش شدن زه، سیم و یا همان تارشان صدا را از طریق ارتعاش مولکولهای هوا به گوش ما میرسانند و منبع تولید صدا زه است. آیروفونها(=هواصداها) بر اثر درمیدن در آنها، صدا را به همین ترتیب تولید میکنند. آیروفونها را اکثراً بر اساس جنس سازها در دوران کلاسیک به دو دسته بادی چوبی و بادی برنجی تقسیم میکنند. ممبرافونها(=پوستصداها) بر اثر مرتعش شدن قسمت دارای پوست ساز و آیدیوفونها(=خودصداها) بر اثر مرتعش شدن قسمتی از ساز که برای تولید صدا مدنظر قرار گرفته است صدا را تولید کرده و به گوش ما میرسانند. ممبرافونها و آیدیوفونها امروزه با عنوان پرکاشنها با هم در یک گروه قرار داده میشوند. کلاویکوردها(=سازهای دارای کلید یا همان کلاویه) بر اساس منبع صوتیشان میتوانند در هر یک از تقسیمبندیهای فوق قرار گیرند اما در یک تقسیمبندی واحد با نام کلاویکوردها آنها را یاد میکنیم.
منبع ما در این دوره قسمت اول کتاب ارکستراسیون ادلر است. تمام تلاش ما در این دوره آشنایی هرچه بیشتر با این سازها، موارد استفاده، رنگ و جنس صوتی ساز در تکنیکهای مختلف است.
کتاب ارکستراسیون نوشته ساموئل ادلر در سال 1982 به چاپ رسیده است. بخش اول کتاب که حجم عظیمی از کتاب را در بر میگیرد، بخش ساز شناسی آن است. بخش دوم کتاب که تقریباً یک سوم انتهایی کتاب را شامل میشود نیز مربوط به مسئله ارکستراسیون است. این کتاب به دلیل مثالهای به روزی که دارد و همینطور جامع و کامل بودنش بسیار مورد توجه بوده است. ما نیز در این دوره تمام تلاشمان را میکنیم که به بررسی سازهای اصلی و مهم بپردازیم و با مثالهای درخور و حائز اهمیت به درک بهتر مطالب کمک کنیم.
یوسف نقش نیل چی متولد سال 1382 در شهر اصفهان، فراگیری موسیقی را از دوران نوجوانی آغاز کرد. ساز تخصصی او پیانو است. او تجربه نوازندگی سهتار و هارمونیکا را نیز دارد. وی از سال 1399 با گروه ایرانموزیکولوژی آشنا شد و اولین مقالهاش را در بهار سال 1402 منتشر کرد. نقش نیل چی هماکنون دانشجوی آهنگسازی در دانشگاه هنر اصفهان است.
نازنین علیبخشی متولد 1379، فراگیری موسیقی را از نوجوانی آغاز کرد. ساز تخصصی او پیانو و ساز دوم وی عود میباشد. او هماکنون دانشجوی رشتهی آهنگسازی در مقطع کارشناسی است. وی در کنکور سراسری سال 99، رتبهی 113 را کسب کرد و رتبهِ نهایی 7 را در زیرگروه موسیقی کسب کرد و همچنین از سال 99 تجربهی تدریس در آموزشگاههای مختلف، تدریس در دانشگاه علمیکاربردی سیتیسنتر و تدریس در هنرستان هنرهای زیبای خرمآباد را بر عهده داشته است.
ارکستر به مجموعهای از نوازندگان و سازهایی که باهم به اجرای قطعات موسیقی میپردازند گفته میشود. هر ارکستر بهطور معمول براساس قرارگرفتن نوع و تعداد سازها در آن نامگذاری میشود. برای نمونه، ارکستر سمفونی، که بهعنوان بزرگترین نوع ارکستر شناخته میشود، بدان معناست که در آن از تمام گروههای سازی استفاده شده و تقریباً تمامی سازهای موسیقی کلاسیک غربی در آن وجود دارد. ارکسترهای کوچکتر، که بخشی از سازهای موسیقی کلاسیک در آن قرار دارد، با نامهای دیگر از جمله ارکستر مجلسی نامیده میشوند.
پیشینیانِ ارکسترهای امروزی، حوالی سالهای 1600 پدیدار شدند. برجستهترین و بارزترین مثال ارکسترهای پیشین، ارکستر موردنیاز برای اجرای اپرای ارفئو از ساختههای کلودیو مونتهوردی است. در اواخر قرن هفدهم، آهنگساز فرانسوی، ژان-باپتیست لولی، برای بارگاه سلطنتی یک ارکستر ترتیب داد که تقریباً اکثر آن از سازهای زهی بود، ولی شامل سازهای بادی چوبی، نظیر ابوا و فاگوت و حتی فلوت نیز میشد. در قرن هجدهم، یوهان استامیتز و دیگر آهنگسازان در آنچه که به عنوان مکتب مانهایم شناخته شدهاست، آهنگسازیهای اولیه برای ارکستر سمفونی مدرن را پایهگذاری کردند. هر آهنگ از چهار قطعه برای ترکیب سازهای شامل قسمت بادیهای چوبی (فلوت، ابوا و فاگوت)، بادیهای برنجی (فرنچ هورن، ترومپت)، کوبهایها (۲ تیمپانی) و قسمت زهی (ویولنهای اول و دوم، ویولا، ویولون سل و کنترباس) تشکیل میشد. کلارینت در این دوره در ارکستر پذیرفته گردید. در حالی که سازهای اصلی دورههای قبل مانند هارپسیکورد، لوت و لوت باس بهتدریج به فراموشی سپرده شدند.
قرن نوزدهم دورهای پربار برای ارکستر بود. بادیهای چوبی از دو عدد به سه یا چهار عدد برای هر ساز افزایش یافتند و بادیهای برنجی به وسیله ترومپت سوم، هورن سوم و چهارم و افزوده شدن ترومبون تقویت و تکمیل شدند. آهنگسازانی نظیر هکتور برلیوز، ریشارد واگنر و نیکولای ریمسکی کورساکف و در قرن بیستم ریشارد اشتراوس، گوستاو مالر و ایگور استراوینسکی وجود و خلق ارکسترهایی در ابعاد بیسابقه و وسیع از لحاظ صدایی را امری بدیهی و لازم شمرده بودند. نمونههای بزرگ ارکسترهای اواخر قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم ارکسترهایی با نزدیک به صد نوازنده را ثبت کرده و نیز ممکن بود شامل طیف گستردهای از سازها و وسایل مورد نیاز مربوط به یک آهنگ خاص باشند.
در قرن بیستم ما شاهد استفاده بسیار متفاوتتری از ارکستر هستیم. برای نمونه میتوان به آثار بلا بارتوک، لیگتی، پندرسکی، لوچیانو بریو، هیلموت لاخنمان، ادگار وارز، ویتولد لوتوسلاوسکی، الیویر مسیان و… رجوع کنیم که در این آثار تکنیکهای بسیار پیشرو و نویی استفاده میشوند، چه از منظر سازشناسی و چه از منظر ارکستراسیون.
داشتن دانش تاریخی و دورهای سازشناسی به ما کمک میکند که قطعات را راحتتر از منظر ارکستراسیون مورد بررسی قرار دهیم، برای انتخاب رپرتوار نوازندگی آگاهانه عمل کنیم و با دانش نسبت به ارکستراسیون کردن قطعات وارد عمل شویم و صدای مورد نظر خود را از ارکستر یا آنسامبل بیرون بکشیم.
آموزش سازشناسی جهانی
هزینه کلاس:
تومان650,000
اشتراکگذاری:
خارج از ایران هستید:
در این دوره تمرکز ما بر بررسی ساختمان، تکنیک و اکستند تکنیک سازهای ارکستر سفونیک است. در این دوره تمام گروههای سازی و یکبهیک سازها را مورد بررسی قرار داده و در موردشان بحث میکنیم.
کوردوفونها؛ ویلون، ویولا، چلو، کنترباس، هارپ و گیتار، آیروفونها؛ پیکولو، فلوت، فلوت آلتو، فلوت باس، کلارینت، کلارینت سوپرانو، باست هورن، ابوا، فاگوت، کنترفاگوت، کرآنگله، هورن، ترومپت، ترومبون و توبا، ممبرافونها؛ تیمپانی، اسنر درام و بس درام، آیدیوفونها؛ سیمبالها، مثلث، تام-تام، تامبورین، بلوک چوبی، زایلوفون، ماریمبا، وایبرافون، گلوکناشپیل، کروتیلس، چایمز و زنگوله، کلاویکوردها؛ پیانو، ارگ بادی، آکوردئون، هارپسیکورد و چلستا همگی در طول دوره بررسی میشوند و نمونههای برجسته استفاده از این سازها توسط آهنگسازان بزرگ مورد تحلیل قرار میگیرند.
کوردوفونها(=زهصداها) سازهایی هستند که بر اثر مرتعش شدن زه، سیم و یا همان تارشان صدا را از طریق ارتعاش مولکولهای هوا به گوش ما میرسانند و منبع تولید صدا زه است. آیروفونها(=هواصداها) بر اثر درمیدن در آنها، صدا را به همین ترتیب تولید میکنند. آیروفونها را اکثراً بر اساس جنس سازها در دوران کلاسیک به دو دسته بادی چوبی و بادی برنجی تقسیم میکنند. ممبرافونها(=پوستصداها) بر اثر مرتعش شدن قسمت دارای پوست ساز و آیدیوفونها(=خودصداها) بر اثر مرتعش شدن قسمتی از ساز که برای تولید صدا مدنظر قرار گرفته است صدا را تولید کرده و به گوش ما میرسانند. ممبرافونها و آیدیوفونها امروزه با عنوان پرکاشنها با هم در یک گروه قرار داده میشوند. کلاویکوردها(=سازهای دارای کلید یا همان کلاویه) بر اساس منبع صوتیشان میتوانند در هر یک از تقسیمبندیهای فوق قرار گیرند اما در یک تقسیمبندی واحد با نام کلاویکوردها آنها را یاد میکنیم.
منبع ما در این دوره قسمت اول کتاب ارکستراسیون ادلر است. تمام تلاش ما در این دوره آشنایی هرچه بیشتر با این سازها، موارد استفاده، رنگ و جنس صوتی ساز در تکنیکهای مختلف است.
کتاب ارکستراسیون نوشته ساموئل ادلر در سال 1982 به چاپ رسیده است. بخش اول کتاب که حجم عظیمی از کتاب را در بر میگیرد، بخش ساز شناسی آن است. بخش دوم کتاب که تقریباً یک سوم انتهایی کتاب را شامل میشود نیز مربوط به مسئله ارکستراسیون است. این کتاب به دلیل مثالهای به روزی که دارد و همینطور جامع و کامل بودنش بسیار مورد توجه بوده است. ما نیز در این دوره تمام تلاشمان را میکنیم که به بررسی سازهای اصلی و مهم بپردازیم و با مثالهای درخور و حائز اهمیت به درک بهتر مطالب کمک کنیم.
یوسف نقش نیل چی متولد سال 1382 در شهر اصفهان، فراگیری موسیقی را از دوران نوجوانی آغاز کرد. ساز تخصصی او پیانو است. او تجربه نوازندگی سهتار و هارمونیکا را نیز دارد. وی از سال 1399 با گروه ایرانموزیکولوژی آشنا شد و اولین مقالهاش را در بهار سال 1402 منتشر کرد. نقش نیل چی هماکنون دانشجوی آهنگسازی در دانشگاه هنر اصفهان است.
نازنین علیبخشی متولد 1379، فراگیری موسیقی را از نوجوانی آغاز کرد. ساز تخصصی او پیانو و ساز دوم وی عود میباشد. او هماکنون دانشجوی رشتهی آهنگسازی در مقطع کارشناسی است. وی در کنکور سراسری سال 99، رتبهی 113 را کسب کرد و رتبهِ نهایی 7 را در زیرگروه موسیقی کسب کرد و همچنین از سال 99 تجربهی تدریس در آموزشگاههای مختلف، تدریس در دانشگاه علمیکاربردی سیتیسنتر و تدریس در هنرستان هنرهای زیبای خرمآباد را بر عهده داشته است.
ارکستر به مجموعهای از نوازندگان و سازهایی که باهم به اجرای قطعات موسیقی میپردازند گفته میشود. هر ارکستر بهطور معمول براساس قرارگرفتن نوع و تعداد سازها در آن نامگذاری میشود. برای نمونه، ارکستر سمفونی، که بهعنوان بزرگترین نوع ارکستر شناخته میشود، بدان معناست که در آن از تمام گروههای سازی استفاده شده و تقریباً تمامی سازهای موسیقی کلاسیک غربی در آن وجود دارد. ارکسترهای کوچکتر، که بخشی از سازهای موسیقی کلاسیک در آن قرار دارد، با نامهای دیگر از جمله ارکستر مجلسی نامیده میشوند.
پیشینیانِ ارکسترهای امروزی، حوالی سالهای 1600 پدیدار شدند. برجستهترین و بارزترین مثال ارکسترهای پیشین، ارکستر موردنیاز برای اجرای اپرای ارفئو از ساختههای کلودیو مونتهوردی است. در اواخر قرن هفدهم، آهنگساز فرانسوی، ژان-باپتیست لولی، برای بارگاه سلطنتی یک ارکستر ترتیب داد که تقریباً اکثر آن از سازهای زهی بود، ولی شامل سازهای بادی چوبی، نظیر ابوا و فاگوت و حتی فلوت نیز میشد. در قرن هجدهم، یوهان استامیتز و دیگر آهنگسازان در آنچه که به عنوان مکتب مانهایم شناخته شدهاست، آهنگسازیهای اولیه برای ارکستر سمفونی مدرن را پایهگذاری کردند. هر آهنگ از چهار قطعه برای ترکیب سازهای شامل قسمت بادیهای چوبی (فلوت، ابوا و فاگوت)، بادیهای برنجی (فرنچ هورن، ترومپت)، کوبهایها (۲ تیمپانی) و قسمت زهی (ویولنهای اول و دوم، ویولا، ویولون سل و کنترباس) تشکیل میشد. کلارینت در این دوره در ارکستر پذیرفته گردید. در حالی که سازهای اصلی دورههای قبل مانند هارپسیکورد، لوت و لوت باس بهتدریج به فراموشی سپرده شدند.
قرن نوزدهم دورهای پربار برای ارکستر بود. بادیهای چوبی از دو عدد به سه یا چهار عدد برای هر ساز افزایش یافتند و بادیهای برنجی به وسیله ترومپت سوم، هورن سوم و چهارم و افزوده شدن ترومبون تقویت و تکمیل شدند. آهنگسازانی نظیر هکتور برلیوز، ریشارد واگنر و نیکولای ریمسکی کورساکف و در قرن بیستم ریشارد اشتراوس، گوستاو مالر و ایگور استراوینسکی وجود و خلق ارکسترهایی در ابعاد بیسابقه و وسیع از لحاظ صدایی را امری بدیهی و لازم شمرده بودند. نمونههای بزرگ ارکسترهای اواخر قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم ارکسترهایی با نزدیک به صد نوازنده را ثبت کرده و نیز ممکن بود شامل طیف گستردهای از سازها و وسایل مورد نیاز مربوط به یک آهنگ خاص باشند.
در قرن بیستم ما شاهد استفاده بسیار متفاوتتری از ارکستر هستیم. برای نمونه میتوان به آثار بلا بارتوک، لیگتی، پندرسکی، لوچیانو بریو، هیلموت لاخنمان، ادگار وارز، ویتولد لوتوسلاوسکی، الیویر مسیان و… رجوع کنیم که در این آثار تکنیکهای بسیار پیشرو و نویی استفاده میشوند، چه از منظر سازشناسی و چه از منظر ارکستراسیون.
داشتن دانش تاریخی و دورهای سازشناسی به ما کمک میکند که قطعات را راحتتر از منظر ارکستراسیون مورد بررسی قرار دهیم، برای انتخاب رپرتوار نوازندگی آگاهانه عمل کنیم و با دانش نسبت به ارکستراسیون کردن قطعات وارد عمل شویم و صدای مورد نظر خود را از ارکستر یا آنسامبل بیرون بکشیم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.