در سالهای آغازین سدهی نوزدهم میلادی شاهد شکوفایی رمانتیسیسم هستیم، نهضتی فرهنگی که تکیهی آن بر تخیل، فردیت، طبیعت و بیان عواطف ناب بود. نویسندگان رمانتیک بر آزادی بیان تکیه میکردند. بخش بزرگی از ادبیات رمانتیک جنبهای خود نگارانه دارد و نیز داستانهای مشهور بسیاری با مضامین نامتعارف و نامقعول و فراطبیعی، با تکیه بر تخیل و رویا نوشته شدند. این ویژگیها در آثار تجسمی، موسیقی و نیز فرهنگ مردم این دوره نیز مشاهده میشود.
در این نوشته سعی بر بیان ویژگیها و تحولات موسیقی دوره رمانتیک داریم و این نوشته مقدمهای خواهد بود بر نوشتههایی جزئی نگرتر که به تدریج بر روی سایت قرار خواند گرفت.
نویسنده: غزل شجاع
موسیقی دوره رمانتیک
موسیقی دوره رمانتیک در سالهای 1820 تا 1900 اختصاص دارد. اگر چه جنبههایی از رمانتیسم در سالهای قبلتر ظهور میکنند و در این میان همپوشانیهای بسیاری وجود دارد تا جایی که برخی آهنگسازان از جهتی کلاسیک و از جهتی دیگر رمانتیک محسوب میشوند که نمونه ای از این افراد بتهوون است. آهنگسازان بسیاری در این دوره فعالیت حرفهای داشتند و لیست آهنگسازان بی شک طولانیتر از دورههای پیشین خود است و همین امر باعث تنوع بسیار در موسیقی این دوره شده است. برای آشنایی بیشتر با موسیقی این دوره در ادامه نگاهی بر جنبههای مختلف آن داریم.
نگاهی بر شرایط زندگی آهنگسازان دوره رمانتیک
در پی تحولات سیاسی و اقتصادی، جنگ و تورم، به شکل چشمگیری از بارگاههای پشتیبان هنر کم شد. موسیقیدانان عادی دیگر به دربار یا کلیساها خدمت نمیکردند و تعداد انگشت شماری از آهنگسازان تنها از راه آهنگسازی قادر به گذران زندگی بودند(و این امر دلیلی بود بر مخالفت والدین آنها با انتخاب این راه) و آهنگسازان بسیاری از راههای دیگری مانند اجراهای عمومی، آموزش و نقد موسیقی مخارج خود را تامین میکردند.
آهنگسازان موسیقی دوره رمانتیک از لحاظ اقتصادی و اجتماعی بسیار مستقلتر از آهنگسازان دوره های پیشین بودند. آنها نه فقط برای انجام سفارشات بلکه بیشتر برای برآوردن نیاز دورنیشان به کار میپرداختند. تعدادی از آهنگسازان این دوره به تدریس ساز پیانو نیز مشغول بودند. برای تدریس از کتابهایی مانند درس نامههای کارل چرنی (1791-1857) استفاده میشد که هم اکنون نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
اجرا و آموزش
در سدهی نوزدهم موسیقی معمولا برای اجرا در دو مکان اجرایی نوشته میشد: سالنها و اتاقهای پذیرایی خصوصی برای کنسرتهای خانگی و یا برای اجراهای عمومی در سالنهای کنسرت و تالارهای اپرا.
برای مردم مرفه و طبقه ی متوسط که از پس تهیه ساز برمی آمدند، موسیقی ابزار مناسبی برای برون ریزی احساسات بود. در آغاز شب دوستان و خانواده گردهم می آمدند و سرگرم نواختن ساز و آواز خواندن میشدند. موسیقی به آنها کمک میکرد فشار های اجتماعی را نیز بیرون بریزند زیرا به آنها این امکان را میداد تا عقیدههای خود را بیان کنند و نیز دست کم مدتی از اندیشه به جنگ و سرکوبهای سیاسی و غیره دور شوند. گرچه با گذر زمان و پیدایش فناوریهایی چون رادیو و گرامافون در همین سده، این گردهماییهای خانوادگی به قصد موسیقی پردازی منسوخ شدند.
شمار ارکسترها در این دوره هرروز بیشتر میشد و در کنار ارکسترهایی با نوازندگان و خوانندگان حرفهای از جمله «فیلارمونیک لندن»(تاسیس 1813) ، «فیلارمونیک نیویورک» (تاسیس 1842) و «فیلارمونیک وین» (تاسیس1842) و «انجمن کنسرت های کنسرواتوار پاریس» (تاسیس 1828)، ارکسترهایی هم با نوازندگان و خوانندگان غیر حرفه ای به کار میپرداختند.
اولین بار، در قرن نوزدهم بود که بخش بزرگی از جمعیت آموزش عمومی موسیقی دریافت کردند. بوستون نخستین شهر آمریکایی بود که آموزش موسیقی را به عنوان بخشی از برنامه ی درسی مدارس دولتی درآورد. آموزش تخصصی موسیقی دانها با افتتاح کنسرواتوارها در سراسر اروپا و نیز آمریکا، آغازشد. جان نولز پین (1839-1906)، در سال 1875 در هاروارد به عنوان اولین استاد موسیقی در آمریکا منصوب گردید. شمار کسانی که به تحصیل حرفهای موسیقی میپرداختند بی سابقه بود.
موسیقی شناسی
در این دوره توجه مردم به موسیقیهای دورههای گذشته دوباره جلب شد و انگیزشی در دانستن تاریخ موسیقی به وجود آمد که منجر به ایجاد رشتهای تخصصی به نام موسیقی شناسی (موزیکولوژی) شد. رشته ای که به تحقیق در تاریخ موسیقی میپردازد. گوئیدو آدلر(1855-1941)، پیتر واگنر (1865-1931)،رافائل گئورگ کیزه وتر(1773-1850)، کارل فریدریش شروزاندر(1826-1901)، هرمان کرچمار (1848-1924)، هوگو ریمان (1849-1919)، یوهانس ولف (1869-1947)، فریدریش لودویگ (1872-1930)، اسکار زونک (1873-1928) از پیشگامان موسیقیشناسی بودند.
ویژگیهای موسیقی دوره رمانتیک
ملودی: ملودیهای این دوره اغلب گرم و رسا بوده و سبکی تغزلی و نیز اغلب کیفیتی پویا و جستوجوگر دارند.
هارمونی: در این دوره آهنگسازان رمانتیک به کشف آکوردهای تازه و شیوه هایی نو در استفاده از آکوردهای معمول دست پیدا کردند. به کارگیری هارمونی کروماتیک برجستگی بیشتری یافت و آکوردهای هفتم و نهم بیشتر به چشم میخورند و آکوردهای دیسونانت نیز بسیار آزادانهتر از پیش مورد استفاده قرا ر میگرفتند. حس مرکزیت تونال ضعیفتر است و مدولاسیونهای سریع به طور گسترده و متنوع استفاده میشدند.
بافت: بافتهای موسیقی رمانتیک عمدتا هوموفونیک بودند، کنترپوان هم اگر استفاده میشد درجه ی دوم اهمیت را دارا بود.
دینامیک: موسیقی این دوره دربردارنده ی تضادهای بسیار شدید در دینامیک است. « آهنگسازان سدهی نوزدهم که به دنبال قدرت بیانی هرچه بیشتر بودند، در کنار دگرگونیهای ناگهانی دینامیک، کرشندو و دی کرشندوهای فراوانی را نیز به کار میبردند.»
رنگ صوتی: رنگ صوتی در دورههای پیشین هیچگاه به این اندازه اهمیت نداشت. آهنگسازان رمانتیک برای به وجود آوردن تنوع بیشتر و حالات گوناگون از رنگ صوتی کمک میجستند. ارکسترهای به کار رفته در اجرای سمفونیها و اپراهای رمانتیک رنگ صوتی متنوعتری از ارکسترهای موسیقی دوره کلاسیک داشتند. سازهای بادی-برنجی، بادی-چوبی و کوبهای نقشی فعالتر از پیش را به عهده گرفتند و شمار نوازندگان ارکستر نیز افزایش چشمگیری یافت.
سبک شخصی: «موسیقی رمانتیک تاکیدی بی سابقه بر خودنگاری و سبک شخصی دارد.» بسیاری از آهنگسازان رمانتیک آثاری خلق کردند که بازتاب شخصیت آنهاست و از نظر کیفیت صوتی بی همتا. چایکوفسکی خود در مورد سمفونی چهارمش اینگونه نوشته است: « حتی یک میزان هم نبوده است که به راستی آن را حس نکرده باشم و بازتاب درونیترین احساساتم نبوده باشد.» و نیز روبرت شومان درمورد آثار شوپن گفته است: « طولی نمیکشد که شوپن نخواهد توانست قطعه ای بسازد که از میزان هفتم و هشتم آن، مردم با صدای بلند نگویند “بی تردید این اثر قطعه ی اوست.”»
فرم: آهنگسازان در این دوره به خلق آثاری چون سمفونی، سونات، کوارتت زهی،کنسرتو، انواع اپرا و قطعه های کرال ادامه دادند. در این دوره شاهد تفاوت بسیار در مدت زمان قطعات هستیم. در یک سؤ قطعات پیانویی شوپن و آوازهای شوبرت قرار دارد که مدت زمان آنها فقط چند دقیقه است و در طرفی دیگر آثار عظیم برلیوز و واگنر قرار دارند که برای اجرای آنها نوازندگان فراوان و ساعتها زمان لازم بود.
اهنگسازان رمانتیک کمتر به فرم اهمیت میدادند و بیشتربه محتوای اثر و بیان شخصی توجه داشتند و تعمیم سبک در این دوره که فردیت بسیار ستایش میشد، کاریست بس دشوار.
فرمها و ژانر های دورهی رمانتیک بسیار گسترده هستند و در نوشتههایی که به طور تدریجی بر روی سایت قرار میگیرند به طور گسترده به آنها خواهیم پرداخت که تعدادی از آنها عبارتند از: سمفونی، کنسرتو، پوئم سمفونیک، اوورتور کنسرتی، سوییت های سمفونیک، والس، سونات، مازورکا، پولونز، گالوپ، اتود، لید، باله، رمانس، نکتورن، راپسودی ، کوارتت زهی، سونات ویولن، تریوی پیانو، استروفیک و پرلود.
اپرا نویسان رمانتیک در اپراهای خود از افسانههای باستانی، ماجراهای عاطفی، تاریخ اروپا و سرگذشت ماجراجویان سرزمین های دور استفاده میکردند. ملی گرایی نیز تاثیر بسیار زیادی بر آثار اپرا داشت.
انواع گوناگونی از اپرا مورد توجه آهنگسازان این دوره بود مانند : اپرا کمیک، اپرا لیریک، اپرا بوفا، اپرت، اپرا گراند و اپرای غنایی.
ملیگرایی | موسیقی در دوره رمانتیک
ملیگرایی (ناسیونالیسم) جریانی بسیار مهم در این دوره بود و بر موسیقی این دوره تاثیر بسیاری داشت و ادبیات، موسیقی و دیگر هنرها نیز در انتشار ملیگرایی نقش مهمی داشتند و ملیگرایی نیز نقش بسیار مهمی در توسعه ی هنرها داشت.
آهنگسازان موسیقی دوره رمانتیک با به کارگیری ترانهها و رقص های سرزمین زادگاهشان، آگاهانه دست به آفرینش آثاری با هویت ملی زدند. آنها از افسانههای قومی و عامیانه و تاریخ سرزمینشان برای ساخت اپراها و آوازها و موسیقی برنامهای شان استفاده میکردند. آهنگسازان در این دوره سبکهای ملودیک و هارمونیک بومی خلق کردند.
«اندیشه ی ملیگرایی از مهم ترین اندیشه های نهفته در پس اپرا بود و هنوز هم به شیوه ای مثبت یا منفی، برکیفیت این آثار تاثیر میگذارد. واگنر، ملیگرا ترین آهنگساز سده ی نوزدهم، رگ میهن پرستی خود را زیر ادعای جهان میهنگری پنهان میکرد.»
تحولات سازها در دوره رمانتیک
یکی از سازهای محبوب در این دوره پیانو بود. ابتکارهای تازه در صعنت ساخت این ساز به شدت از بهای این ساز کاسته بود. و نیز تولید سالانه کارخانهها به تدریج از 20 پیانو در سال 1770به 2000 پیانو در سال 1850 رسید! آنچه بر این مساله بسیار تاثیر گذار بود انقلاب صنعتی و سپس استفاده از ماشین های بخار و شگردهای تازهی تولید انبوه بود.
از جمله سازهای دیگری که در این دوره دچار تغییراتی شدند میتوان از هارپ نام برد که تا پیش از این تغییرات، معمولا بر اساس یکی از گام های دیاتونیک کوک میشدند. اما با هفت پدالی که در این دوره به آن اضافه شد نوازنده به سرعت میتوانست کوک سیمها را تغییر دهد و دیگر برای اجرای فرازهای کروماتیک مشکلات قبل را نداشته باشد.
سازندگان سازهای بادی-برنجی نیز ترومپتها و هورنهایشان را به سوپاپها مجهز کردند به آنها امکان تولید نتهای کروماتیک را میداد.
سازهای دیگری نیز در این دوره دچار تغییرات شدند و پیانو و هارپ و سازهای ارکستری تا آواخر این دوره تقریبا به شکل امروزیشان رسیدند.
کتابشناسی
کیمی ین، ر.(1390). درک و دریافت موسیقی. (ح. یاسینی، مترجم) تهران: نشر چشمه
برک هلدبور، ج. پیتر. گراوت، دانلد جی. پالیسکا، کلاود و.(1396) تاریخ موسیقی غرب. (کامران غبرایی، مترجم) تهران: انتشارات کتاب سرای نیک
کاکرل، دیل. میلر، هیو ام. (ویراست پنجم متن اصلی) تاریخ موسیقی غرب. (پیام روشن، مترجم) تهران: موسسه فرهنگی هنری ماهور
یک پاسخ