کتاب شناخت موسیقی دستگاهی ایران در سه بخش دستگاهها و آوازهای موسیقی ایرانی، ضربهای ادواری و فرمهای موسیقی ایرانی در ۵۹ فصل تنظیم یافته است. مخاطبین این گفتارهای ارزشمند موسیقیدانان، هنرآموزان، پژوهشگران و البته آحاد توده علاقهمند مردم به موسیقی میباشند.
نویسنده | |
---|---|
انتشارات |
نسخه آزمایشی:
اشتراک گذاری:
قیمت محصول:
تومان300,000
1 عدد در انبار
امکان تحویل اکسپرس
امکان خرید در محل
پشتیبانی 24 ساعته
ضمانت اصل بودن کالا
پرداخت امن از درگاه بانکی
معرفی محصول
کتاب شناخت موسیقی دستگاهی ایران اقتباسی است از دیدگاهها و اندیشههای استاد محمدرضا لطفی، که بر اساس فایلهای صوتی به دست آمده از سخنان ایشان در زمینه شناخت موسیقی دستگاهی ایرانی، به نگارش در آمده و پس از مقابله و ویراستاری و افزودههای لازم در دسترس عموم و علاقمندان و هنرمندان و پژوهشگران قرار میگیرد. تسلط و کار چندین سالهی استاد محمدرضا لطفی در دستگاههای موسیقی ایران به متون اهمیت ویژهایی میبخشد و درنتیجه این کتاب را قابل استفاده و ارجاع در پژوهشهای موسیقیایی مینماید.
در پیاده سازی تلاش بر این بوده که امانت دقیقا حفظ شود. سعی شده است چیزی اضافه نشود و صرفا واژههای تکراری حذف شود. همچنین افعال گفتاری به افعال نوشتاری تبدیل شده است تا حرمت کتابنویسی رعایت شده باشد و نیز قسمتهای تکراری گفتار رادیویی حذف گردیده است. در زیرنویس صفحات این کتاب ارجاعات لازم به فایلها و برخی توضیحات انجام گرفته است. برای حفظ امانت کلیهی فایلها در لوح فشرده همراه کتاب در اختیار علاقمندان قرار میگیرد.
برای آشنایی با استاد محمدرضا لطفی، زندگی و آثار وی نیز در این کتاب معرفی شده است تا شناخت بیشتری از این هنرمند گرانمایه به عمل آید. همچنین واژهها و اصطلاحات لازم تا حد امکان برای علاقمندان و پژوهشگران غیر حرفهایی توضیح و تشریح داده شده است.
زندگی محمدرضا در ۱۷ دی ماه سال ۱۳۲۵ در شهر گرگان، در خانوادهای فرهنگی که پدر و مادر هر دو معلم بودند زاده شد، مادر از اهالی گرگان و پدر زادهی خلخال بود، و از آنجا که در اثر شیوع بیماری وبا، تمام خانواده اش را از دست داده بود، به رودسر نزد یکی از اقوامش فرستاده می شود. این دو در دوران جوانی و زمانی که به معلمی اشتغال داشتند، طی فرمانی از رضاشاه که تمامی معلم های مجرد را ظرف سه ماه به ازدواج موظف کرده بود، با یکدیگر ازدواج کردند، و به مدت ۱۵ سال در ترکمن صحرا به معلمی پرداختند. پدر حرفه معلمی را رها کرد و به تجارت و زراعت پرداخت. لطفی پدر و مادر خود را عاشق و دوستدار موسیقی معرفی می کند، و اضافه می کند که پدرش خواننده و نوازنده ی تار نیز بوده است.
وی معتقد است که صدای پدرش به صدای رضاقلی میرزا ظلی شباهت داشته است، اما بازنگ بیشتر. علاوه بر پدر، برادرش نیز نوازنده ی تار بود، که هردوی آنها از طریق یکی از دوستان پدر با این ساز آشنا شده بودند. لطفی می گوید با تار برادرش بزرگ شده است و بیشتر تحت تأثیر تارنوازی وی بوده تا زندگی فرهنگی پدرش.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.